1403/08/28

موضوع: فقهالمسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/الباب الخامس: أحكام المساجد /الثاني: وجوب ازالة النجاسة عن المساجد وتطهيرها
باب پنجم از بحث فقهالمسجد را با عنوان «احکام المسجد» نامگذاری کردیم و قرار بر این شد که ابتدا به واجبات مسجد بپردازیم.
واجب نخست، توقير المسجد بود که بحث پیرامون آن طولانی است؛ ازاینرو بههمین مقدار بسنده میکنیم.
واجب دوم: وجوب ازاله نجاست از مساجد
دومین واجب از احکام مسجد، وجوب ازاله نجاست از مسجد و طهارت آنجاست. تفاوتش با واجب نخست در این است که واجب نخست تنها با احراز مسجدیت واجب میشد، اما وجوب در دومین واجب پس از احراز مسجدیت با تنجیس مسجد پدیدار میشود؛ یعنی با تنجیس مسجد این واجب خودنمایی میکند که وجوب ازاله نجاست و تطهیر است.
برخی از فقها این واجب را با عنوان «تطهير المسجد» بیان کردند، اما بیشتر فقها از عنوان «إزالة النجاسة المساجد» استفاده کردند. ما این دو عنوان را تلفیق کرده و عنوان «إزالة النجاسة المسجد وتطهيرها» بر آن نهادیم؛ البته مراد یکی است و تفاوتی باهم نمیکند و هر گروه از فقها این دو عنوان را مطرح کنند مرادشان یکی است، زیرا برخی از جاها افزون بر ازاله نجاست نیاز به تطهیر دارد.
فقها در کتب فقهی خویش به این مسئله پرداختهاند. تطهیر مسجد و تنجیس مسجد، وجوب ازاله یا وجوب تطهیر و حرمت تنجیس بیشتر باهم بیان میشود، اما بهعلت اینکه بحث ما در احکام واجبات مسجد است، نخست وجوبش را بیان میکنیم. بهعنواننمونه مرحوم امام این مسئله را در «کتاب الطهارة» خود در بحث «القول في أحكام النجاسات» پرداختند و علت اینکه عنوان «إزالة النجاسة» را آوردند نیز همین است؛ ازاینرو فرمودند: «وتجب إزالة النجاسة عن المساجد بجميع أجزائها؛ من أرضها وبنائها حتّى الطرف الخارج من جدرانها على الأحوط، كما أنّه يحرم تنجيسها. ويلحق بها المشاهد المشرّفة والضرائح المقدّسة، وكلّ ما علم من الشرع وجوب تعظيمه على وجه ينافيه التنجيس، كالتربة الحسينية، بل وتربة الرسول وسائر الأئمّة، والمصحف الكريم حتّى جلده وغلافه، بل وكتب الأحاديث عن المعصومين على الأحوط، بل الأقوى لو لزم الهتك، بل مطلقاً في بعضها، كما أنه يجب المبادرة مع القدرة على تطهيرها، ولو توقف ذلك على صرف مال وجب»[1] ؛ ازاله نجاست از مساجد از همه اجزای آن واجب است؛ از زمین مساجد، ساختمان آن، حتی بنا بر احتیاط واجب باید نجاست دیوار بیرونی مسجد هم پاک شود؛ همانطورکه نجس کردن مساجد نیز حرام است؛ [البته اینجا میان فقها اختلاف است که در صورت نجاست دیوار بیرونی مسجد، آیا ازاله نجاست واجب است یا نه؟ البته این نکته را افزودند اگر نجس شدن دیوار بیرونی مسجد سبب هتک حرمت مسجد شود، ازاله نجاست از آنجا واجب میشود، اما اگر بهگونهای است که نجاست مشخص نیست یا سبب هتک حرمت نمیشود؛ آنجا بحث وجوب ازاله نجاست اختلافی است؛ مرحوم امام سراغ حکم چیزهایی میرود که از موارد ملحق شده بهمسجد است و فرموده است]: و مشاهد مشرفه، ضریحهای مقدسه و هر آنچه از جهت شرعی تعظیمش واجب دانسته شده است، بهطوریکه نجس کردن آن با تعظیم آنجا منافات دارد [و خارج از مسجد باشد]؛ مانند تربت شریف حسینی، حتی تربت شریف پیامبر و دیگر ائمه معصومین؛ [البته خوردن تربت برای استشفا تنها مربوط به تربت امام حسین است، اما در یک روایت اشاره شده است که امام معصوم خاکی را برای شفا بههمراه آب مخلوط کرده و فرمودند: «فِيهِ مِنْ طِينِ قُبُورِ آبَائِي»[2] ؛ البته حکم شرعی آن متفاوت است، زیرا خاک در آب مخلوط شده است و حکم خوردن خاک را نگرفته است، بلکه حکم آب را گرفته است[3] ؛ پس تعظیم تربت قبور دیگر معصومین واجب است و تنجیزش [برای أکل] حرام است؛ همچنین] صفحات قرآن، بهویژه جلد و قاب آن و بنا بر احتیاط واجب کتابهای روایت معصومین؛ [چون دلیل جای توسعه نداشته که اینها را شامل بشود، بنا را بر احتیاط گذاشتند]، بلكه اینها بنا بر اقوی اگر هتكآور باشد و در برخی موارد بهطور مطلق اگر هتکآور هم نباشد ملحق بهمساجد است [امام در همین مسئله به جهات دیگر بحث نیز میپردازد؛ ازجمله اینکه آیا «وجوب ازاله نجاست» وجوب عینی است یا وجوب کفایی؟ ایشان میفرماید]: و تطهيرشان واجب كفايى است و اختصاصى به نجسكننده آنها ندارد؛ [یعنی اگر کسی نجس کرد نمیشود به او بگوییم اول تو باید تطهیر را انجام بدهی؛ بنابراین بر همهکسانی که قدرت بر تطهیر دارند واجب است این کار را انجام دهد؛ مثلاً انسانی که عاجز است و توانایی حرکت ندارد، ازاله نجاست از او ساقط میشود]؛ گاهی اتیان این واجب مستلزم صرف هزینه است؛ بر همه واجب است؛ [یعنی اینگونه نیست که بهدنبال بانی برای هزینه کردن بگردیم، لکن همینکه دیدم مسجد نجس شد، در صورت قدرت و صرف هزینه واجب است به ازاله آن مبادرت کنم]
امام دراینباره فرمودند: «وهل يرجع به على من نجسها لا يخلو من وجه، ولو توقف تطهير المسجد مثلا على حفر أرضه أو تخريب شئ منه جاز، بل وجب، وفي ضمان من نجسه لخسارة التعمير وجه قوي، ولو رأى نجاسة في المسجد مثلا وقد حضر وقت الصلاة تجب المبادرة إلى إزالتها مقدما على الصلاة مع سعة وقتها، فلو تركها مع القدرة واشتغل بالصلاة عصى، لكن الأقوى صحتها، ومع ضيق الوقت قدمها على الإزالة.»[4] ؛ آیا پس از هزینه کردن میتوان برای دریافت آن به کسیکه نجس کرده است رجوع کنم؟ خالی از وجه قوی نیست که او هزینهها را پرداخت کند. گاهی از اوقات نیز تطهیر مسجد نیازمند حفر زمین مسجد است؛ [یعنی بهگونهای نجس شده است که در زمین نشست کرده است]؛ آنجا باید زمین را حفر کرد یا قسمتی از آنرا باید خراب کنیم تا بتوانیم تطهیرش کنیم؛ جایز است، بلکه واجب است درصورتیکه متوقف بر این باشد و اگر متوقف نباشد حرف دیگری است، [اما هزینه این بازسازی و تخریب بر عهده کیست؟] وجه قوی در این است که آنکه نجس کرده است ضامن باشد؛ [یعنی میتوانیم به آن قائل شویم ایشان سبب این خسارت بوده است، حتی اگر کسانیکه خراب کردند یا تعمیر کردند مباشر بودند، اما او سبب بوده است و سبب، اقوای از مباشر در اینجاست].
امام سه مسئله بعد نیز دوباره همین تطهیر مسجد را بیان میکنند، اما آخرین مطلبی که در این مسئله مطرح میکنند این است: «ولو رأى نجاسة في المسجد مثلا وقد حضر وقت الصلاة تجب المبادرة إلى إزالتها مقدما على الصلاة مع سعة وقتها، فلو تركها مع القدرة واشتغل بالصلاة عصى، لكن الأقوى صحتها، ومع ضيق الوقت قدمها على الإزالة»[5] ؛
اگر نجاستی را در مسجد دیدید و هنگام نماز نیز بود، انجام ازاله نجاست واجب است مقدم بر نماز باشد؛ البته درصورتیکه وقت نماز وسعت داشته باشد؛ [مثلاً تا طلوع آفتاب یک ساعت و نیمفاصله است و ابتدای اذان نیز نجاست را دیدم؛ در اینجا برای ازاله نیم ساعت وقت کافی است و یک ساعت نیز برای نماز وقت باقی است؛ بنابراین ابتدا انجام ازاله، سپس نماز خوانده میشود، اما اگر کسی این کار را نکرد و ترک واجب کرد، بسیاری از جاها اینچنین است. ترک واجب حرام است که گناه شمرده میشود؛ این حرام نیز حرام تکلیفی است، اما آیا اینجا حرمت وضعی نیز دارد؟ یعنی اگر ازاله نکرد و مشغول نماز شد؛ آیا نمازش صحیح است یا نمازش باطل است؟]؛ اگر ازاله نجاست را ترک کرد درحالیکه قدرت بر انجام نیز داشت و بهنماز مشغول شد؛ گناه کرده است، لکن اقوی صحت نمازش است، اما مرتکب گناه شده است. [در فقه این مسئله را بسیار داریم؛ مثلاً اگر کسی مشغول نماز شد و نامحرم با سر برهنه در مقابل او ایستاد و از جلوی او گذر کرد و او نیز به نامحرم نگاه کرد؛ بحث نخستین نگاه جداست، اما اگر دوباره نیز نگاه کرد؛ گناه کرده است، اما نمازش باطل نیست، مگر بهگونهای نگاه کند که در همه نماز محو نگاه نامحرم شود، اما یک نگاه یا دو نگاه حرام است، اما سبب بطلان نماز نیست] و اگر وقت ضیق بود اینجا نماز را بر ازاله مقدم کند.
الدرس الخامس والعشرون: (دوشنبه 28/08/16 جماديالاولی 1446)
الباب الخامس: أحكام المساجد
الثاني: وجوب ازالة النجاسة عن المساجد وتطهيرها
مما يندرج في أحكام المساجد وقسم الواجبات منها عبارة عن وجوب ازالة النجاسة عن المساجد وضرورة تطهيرها.
وهذا مما صرح به الفقهاء في كتبهم الفقهية ونبدأ ببيان ما ذكره السيد الامام في تحريره في كتاب الطهارة.
يقول:
«وتجب إزالة النجاسة عن المساجد بجميع أجزائها؛ من أرضها وبنائها حتّى الطرف الخارج من جدرانها على الأحوط، كما أنّه يحرم تنجيسها. ويلحق بها المشاهد المشرّفة والضرائح المقدّسة، وكلّ ما علم من الشرع وجوب تعظيمه على وجه ينافيه التنجيس، كالتربة الحسينية، بل وتربة الرسول وسائر الأئمّة، والمصحف الكريم حتّى جلده وغلافه، بل وكتب الأحاديث عن المعصومين على الأحوط، بل الأقوى لو لزم الهتك، بل مطلقاً في بعضها، كما أنه يجب المبادرة مع القدرة على تطهيرها، ولو توقف ذلك على صرف مال وجب، وهل يرجع به على من نجسها لا يخلو من وجه، ولو توقف تطهير المسجد مثلا على حفر أرضه أو تخريب شئ منه جاز، بل وجب، وفي ضمان من نجسه لخسارة التعمير وجه قوي، ولو رأى نجاسة في المسجد مثلا وقد حضر وقت الصلاة تجب المبادرة إلى إزالتها مقدما على الصلاة مع سعة وقتها، فلو تركها مع القدرة واشتغل بالصلاة عصى، لكن الأقوى صحتها، ومع ضيق الوقت قدمها على الإزالة»[6] .