1403/11/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 26 /تفاوت طی الأرض با تیه الأرض - دستگیری امام زمان (علیهالسلام) از مضطرین در بیابان
﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾.[1]
عقول در دورهی آخر الزمان به کمال میرسد. امام سجاد (علیهالسلام) برای همین گفتند: «خدایا شکرت که مرا در دورهی آخر الزمان قرار دادی»! ایام ولادت امام زمان (علیهالسلام) بر شما مبارک.
در آیهی 25، حضرت موسی (علیهالسلام) گفتند: ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾؛[2] خدایا من میتوانم مالک خود و برادرم باشم. این دو نبی و وصی مراقبت داشتند که گناه صورت نگیرد و مسیر سیروسلوک را طی کردند.
همیشه فسق و عدالت مقابل یکدیگرند. ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾.[3] الهام فسق و فجور الهی است. راهنمایی عقلانی همیشه از جانب حق هست.
امام کاظم (علیهالسلام) فرمودند: «يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ».[4] انسان دو حجت دارد؛ ظاهری و باطنی؛ حجت ظاهری، انبیا و اولیا (علیهمالسلام) هستند و حجت باطنی، عقول است. و هر دو نیاز انسان است.
بعد خداوند به حضرت موسی (علیهالسلام) فرمود: ﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾؛[5] این شهر 40 سال بر اینها حرام است. منظور از حرام در این آیه، حرام تکوینی است، نه تشریعی. به خاطر معصیت، ورود به سرزمین مقدس برایشان میسر نشد. این حکایتها و پیامهای قرآن آغاز دارد، ولی پایان ندارد. کتاب لا یتناهی است. برای همیشه نو و تازه است. زمان ما هم موسوی مسلکها و فرعونمسلکها هستند. ضمیر «إنّها» به سرزمین مقدس برمیگردد.
«طَیُّ الأرض» داریم و «تِیهُ الأرض». انسان بین این دو در رفتوآمد است. طیّ الأرض، نوردیدن زمین بدون لحاظ زمان است و فوق زمان است. تیه الأرض این است که به کندی میرود.[6] طیّ الأرض، حرکت سریع است.
ما یک برهان داریم که فرد از مقدمات به نتیجه میرسد و زمان میبرد، و گاهی حدس است که بیمقدمه به نتیجه نمیرسد؛ بلکه سریع میرسد.[7] حدس، بالاتر از برهان است. بالاتر از حدس، مقام اِشراق است. برهان، حدس و اشراق (شهود) داریم. در اِشراق، اِشراف بر مقدمات دارد و نتیجه دست اوست. علامه حسنزاده (قدساللهنفسهالزکیة) میفرمودند: «سعی کنید علومتان دریافتی باشد». ﴿بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾،[8] همیشه در حال نوآوری است. باید متصل به نوآور شویم.
اگر انسان بیابانزده و گمراه شود، در بیابان و دشتی گیر میکند که هیچ آبادیای مشخص نیست. این «تیه» است. یکی از جاهایی که امام عصر (علیهالسلام) به داد میرسد، مضطرّ بیابانی است؛ به خصوص افرادی که اهل سیروسلوک هستند و کسانی که به سمت کعبه میروند. حیرانهای فکری و عملی را بارها کمک کردهاند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآاله) به خدای متعال عرض میکنند: «رَبِّ زِدنی تَحَیُّراً مِنک»؛ خدایا تحیر من را نسبت به خودت زیاد کن. اگر ما به حیرت برسیم، مدد حضرت قطعی است.
«تیه» در مقابل «طیّ الأرض» است. طیّ الأرض، سرعت زمانی است و تیه، کندی زمان است. گاهی زمان به کندی میگذرد و گاهی به سرعت.
حضرت علامه حسنزاده (قدساللهنفسهالزکیة) میفرمودند: «آقاجان من اگر انسان طیّ الأرض نداشته باشد، باید تعجب کرد. معمولا مردم در حال اشتغال به زندگیهای مادی هستند. در دنیا هستند و برای دنیا هستند؛ و این دومی برای آنها حجاب درست کرده است.
بارها حضرت استاد نه تنها خودشان طیّ الأرض میکردند؛ بلکه برای من هم به کَرّات اتفاق افتاد که مانند مادری که دست بچهاش را گرفته است، در همین قم کنار ایشان برایمان اتفاق افتاد. کسی با ایشان کار داشت و با سرعت رفتیم. چطور امام زمان (علیهالسلام) هرکجای عالم بخواهند بروند، حاضرند، کل عالم مانند اعضای بدن برای ایشان است. قطعا کسی که پیرو حضرت باشد، در مرتبهی نازله همین تصرفات برایش پیش میآید.
«کُنِ» عارف، «بسم الله الرحمن الرحیم» در قرآن است. هرچه هست، از این «بسم الله الرحمن الرحیم» است. آن عالم شاگردی داشت که دیر میرسید. جسر و پل بغداد باید پهن میشد، تا بیاید. و گاهی دیر میآمد و از استاد عذرخواهی کرد. استاد نوشتهای به ایشان داد و گفت: «اگر پل نبود، پایت را روی آب بگذار و بیا». دیگر درس دیر نمیشود. روزی گفت ببینم استاد چه نوشته است. دید نوشته است: «قال الله تبارک و تعالی بسم الله الرحمن الرحیم».
به حضرت استاد عرض کردم در جملههای کتاب شما، کدام مورد نظر است؟ فرمودند: «کتاب دفتر دل». هنوز این کتاب چاپ نشده بود.
فصولش به عدد حروف «بسم الله الرحمن الرحیم» است که 19 است. «اللهم ... وَ بِنِعمَتِکَ أصبَحتُ وَ أمسَیتُ».[9] فرمودند: «هنگام بیدار شدن از خواب، چشمانتان را که باز کردید، قبل از وضو و نماز، 19 مرتبه بسم الله را بخوانید».
کسانی که فطرتشان را دستکاری کردند، نرسیدند.