1400/09/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حدیث خوانی (شرح احادیث کتاب عقل و جهل)/آثار عقل /عقل، دوست انسان - عقل، مقدمه ی دینداری و رسیدن به بهشت
روز چهارشنبه و آخرین روز تحصیلی این هفته است که مباحث اخلاقی بیشتری را خدمتتان بودیم. حدیث امروز در کافی، کتاب عقل و جهل، حدیث چهارم است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ، قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا (علیهالسلام)، يَقُولُ: «صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ».[1]
از احادیثی است که قاعدهی کلی است و باید برای آن برنامهریزی کنیم. دوست هر انسانی، عقل او و دشمن او، جهل اوست. دنیا جای دوستی و دشمنی است.
معیار و آداب دنیا، دوستی و دشمنی است. جایی است که انسان، دوست انتخاب میکند، یا همراهی با دشمن دارد. در روایات داریم: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ».[2] کسی که عالم به زمان باشد، شبههی علمی و شهوت عملی به او هجوم نمیآورد. فرمودند: «از کلاغ چند چیز را یاد بگیرید: سحرخیزی و حیا و دشمنشناسی».[3] وقتی که شما خم میشوید، تا بند کفشتان را ببندید، کلاغ فرار میکند که نکند سنگ به او بزنید. باید در دنیا دوستشناس و دشمنشناس بود.
دشمن دوستنما را نتوان کرد علاجشاخه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد[4]
یکی از دشمنهایی که در لباس دوستی و بسیار دوستنما میآید، هوا و هوس است. ﴿أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ﴾؛[5] کسانی که خدایشان؛ هوایشان است. این قدر گرفتار هوا شدند که هوای خود را به جای خدا جا زدند. امان از این جاسازیهای کاذب. دنیا، جای دغلبازی برخی سیاسیکارها است. شهرتش، برنامهی سیاسی است، ولی هر کس میتواند سیّاسِ هوازده باشد. الآن، فصل پاییز است و ائمه (علیهمالسلام)، فرمودند: «مراقب تبدل هوای پاییز باشید».[6] هوازده نباشید. عرض میکنیم مراقب آلودگیهای هوای نفس باشید و هوازده نشوید. وقتی رفاقت و صداقت را با عقل همراه کنیم، از هوای نفس ایمن میشویم.
روایت سوم اصول کافی – که روایت مرفوعه است – امام صادق (علیهالسلام) در جواب از سؤال عقل چیست، فرمودند: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ».[7]
عقل ما، ابزار بهشت ما است. اصلا بهشت ما است.
حدیث ششم باب را ملاحظه کنید:
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «مَنْ كَانَ عَاقِلًا كَانَ لَهُ دِينٌ وَ مَنْ كَانَ لَهُ دِينٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ».[8]
عقل و دین، بهشت میسازد. این عقل، چه رفیق خوبی است! برنامهریزی برای این رفاقت داشته باشیم. اگر فردای قیامت میخواهیم جزو سعادتمندان باشیم، باید برای عقلمان برنامهریزی کنیم. حشر و نشر ما بر اساس کارهای عقلانی ما است. به امید روزی که عاقلانه باشیم، عاقلانه حرکت کنیم و عاقلانه انتخاب کنیم و هزاران عاقلانه از این دنیا کوچ کنیم و عاقلانه کنار سفره عقل بنشینیم. آن روز، روز تجلی حالات عقل است.
علم اصطلاحی را کنار میگذاریم. اگر علم به عقل منتهی شد، بردنی است؛ وگرنه گذاشتنی است. غذایی که شبانهروز ما میخوریم، انرژیاش را برای بدن برمیداریم، ولی فضولات را کسی برای مصارفی جمع نمیکند. علم تا مرحلهای برای ما کمک است، ولی خیلی وقتها جِرمسازی است که جُرم میشود. اصطلاحات ما، حجاب ما شود.
تا توانی در رفع حجب کوش، نه در جمع کتب. اگر با کتاب انسان به جایی میرسید، کتابدارها باید موفقترین بودند. رفع حجب، مهم است، نه جمع کتب.
انشاءالله بتوانیم راه را چنان رویم که بزرگان و رهروان رفتند.