1404/07/20
بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اخلاق نبوی (صلی الله علیه و آله)/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلی الله علیه و آله) /اقدامات پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای اصلاح مشکلات مردم
در فرمایش حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به نقل امام حسین (علیهالسلام)، راجع به حالات رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بودیم. به اینجا رسیدیم که حضرت در هر کجا که ورودی و فرودی داشتند و به تعبیر روایت منزل و نزول اجلالی داشتند، به خصوص در منزل اصطلاحیشان، وقتشان را تقسیم میکردند؛ برای خدا، برای اهل و برای خودشان. قسمت خودشان را بین خود و دیگران تقسیم میکردند. در این تقسیم، خواص را بر عوام مقدم میکردند. تقدیم و تقدم به فضل و بینش و ارزش بود. هر کس دیندارتر بود، مقدم بود. عدهای دارای یک حاجت، برخی دو حاجت و برخی چند حاجت داشتند. «فیتشاغل بهم»؛ وقتشان را به اینها پر میکردند و به رفع حاجت اینها میپرداختند.
«وَ يَشْغَلُهُمْ فِيمَا أَصْلَحَهُمْ وَ أَصْلَحَ الْأُمَّةَ مِنْ مَسْأَلَتِهِ عَنْهُمْ وَ إِخْبَارِهِمْ بِالَّذِي يَنْبَغِي».[1]
«و یشغلهم فی ما اصلحهم»؛ امور اینها را اصلاح میکردند. اشتغال به مصالح اینها داشتند. «و أصلح الأمّة فی مسألته عنهم»؛ امت را اصلاح میکردند در اینکه از اینها سؤال داشته باشند. رسول مکرم (صلیاللهعلیهوآله)، برخی را ارجاع به بعض دیگر میدادند و بعد ارجاع به خود. وجود مقدس آقا رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)، اولین تشکیل دهندهی لجنههای علمی و ارزشی و تدینی و پاسخگویی بودند. نسبت به شاگردان بزگوارتان و مرتبطان خود همین کار را انجام دهید. پاسخگوی بعضی باشید که آنها پاسخگوی دیگران باشند. این سلسله ارزشی تداوم مییابد.
امام عسکری (علیهالسلام)، چون حضور میخواست تبدیل به غیبت شود و عصر امام حاضر میخواست تبدیل به عصر امام غایب شود، دایره موکلها را توسعه دادند. امروز میگویند شبکهسازی و هرمسازی. لرزهای که رأس هرم بگیرد، قواعد هم آن را میگیرد. در رأس هرم، حضرت حق و رسول مکرم (صلیاللهعلیهوآله) است و در قاعدهی آن، دیگرانی که خدمت میکنند.
«و إخبارهم بالذی ینبغی»؛ این امّت را به آنچه سزاوارشان بود، اِخبار میکردند. یک برداشت این است که آنها که حاجت داشتند، برای رفع حاجتشان راه حل میدادند. گاهی با یک مشورت علمی و عملی، مشکلات مردم حل میشود. کار بالاتر اینکه آنها را به کسانی که مشکلاتشان را حل میکردند، یا آنچه مشکلشان را حل میکرد، راهنمایی میکردند.
این در سیره امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) بود. لجنهی علمی داشتند و هر کسی را به فردی، مانند هشام و محمد بن مسلم و زراره، طبق تخصصشان ارجاع میدادند.[2]
زمان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز این گونه بود. گاهی سؤال میکردند و ایشان به امام مجتبی (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) ارجاع میدادند.[3] حوایج مردم باید برطرف شود.
امام رضا (علیهالسلام) وقتی به امام جواد (علیهالسلام) توصیه میکردند، میفرمودند: «... وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّي عَلَيْكَ لَا يَكُنْ مَدْخَلُكَ وَ مَخْرَجُكَ إِلَّا مِنَ الْبَابِ الْكَبِيرِ فَإِذَا رَكِبْتَ فَلْيَكُنْ مَعَكَ ذَهَبٌ وَ فِضَّةٌ ثُمَّ لَا يَسْأَلُكَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَيْتَهُ ...»؛[4] «از درب اصلی خانه وارد شو و خارج شو، تا مردم به شما دسترسی داشته باشند».
در روایتی امام حسین (علیهالسلام) فرمودند: «إعلموا أن حوائج الناس إليكم من نعم الله عليكم فلا تملوا النعم فتتحول إلى غيركم»؛[5] بدانید که حوائج مردم به سوی شما از نعمتهای خداوند برای شما است. از این نعمتها خسته نشوید؛ چرا که در این صورت این کار به افرادی غیر از شما سپرده میشود. از نعمتهای خدا بر انسان این است که رفع حوایج مردم را به عهده ما گذاشته است.