1404/07/08
بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اخلاق نبوی (صلیاللهعلیهوآله)/صورت و سیرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) /کیفیت دخول و خروج پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در مجالس
«... فَكَتَمْتُ هَذَا الْخَبَرَ عَنِ الْحُسَيْنِ (ع) زَمَاناً ثُمَّ حَدَّثْتُهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَبَقَنِي إِلَيْهِ وَ سَأَلَهُ عَمَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَأَلَ أَبَاهُ عَنْ مَدْخَلِ النَّبِيِّ (ص) وَ مَخْرَجِهِ وَ مَجْلِسِهِ وَ شَكْلِهِ فَلَمْ يَدَعْ مِنْهُ شَيْئاً قَالَ الْحُسَيْنُ (ع) سَأَلْتُ أَبِي (ع) عَنْ مَدْخَلِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ كَانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأْذُوناً لَهُ فِي ذَلِكَ فَإِذَا أَوَى إِلَى مَنْزِلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لِلَّهِ تَعَالَى وَ جُزْءاً لِأَهْلِهِ وَ جُزْءاً لِنَفْسِهِ ثُمَّ جَزَّأَ جُزْأَهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَيَرُدُّ ذَلِكَ بِالْخَاصَّةِ عَلَى الْعَامَّةِ وَ لَا يَدَّخِرُ عَنْهُمْ مِنْهُ شَيْئاً».[1]
در روایت امام حسن (علیهالسلام) در مورد خصائص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بودیم. در ادامه روایت میفرماید: « فَكَتَمْتُ هَذَا الْخَبَرَ عَنِ الْحُسَيْنِ (ع) زَمَاناً ثُمَّ حَدَّثْتُهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَبَقَنِي إِلَيْهِ وَ سَأَلَهُ عَمَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَأَلَ أَبَاهُ عَنْ مَدْخَلِ النَّبِيِّ (ص) وَ مَخْرَجِهِ وَ مَجْلِسِهِ وَ شَكْلِهِ فَلَمْ يَدَعْ مِنْهُ شَيْئاً»؛ مدتی این خصائص و شمایل رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را از برادرم پنهان کردم و بعد دیدم ایشان از امام علی (علیهالسلام) اینها را سؤال کرده است. از اینجا مطلب خیلی شنیدنی و خواندنی است. از جاهایی که نبی خدا (صلیاللهعلیهوآله) وارد میشدند و از خروجشان از مجالس و جاهای مختلف و از مجلس و شمایل ایشان سؤال کرده است. از چهار چیز. و پدر جواب همه چهار قسمت را به امام حسین (علیهالسلام) دادند.
«فَقَالَ كَانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأْذُوناً لَهُ فِي ذَلِكَ»؛
وقتی به محضر حضرات معصومین (علیهمالسلام) مشرّف میشویم، اذن میگیریم. مانند اذن دخول زیارت امام رضا (علیهالسلام) که میگوییم: «أأدخل یا رسول الله؟ ایشان هم در هر جایی میخواستند وارد شوند، اذن میگرفتند. نباید در هر مجلسی وارد شویم. به مجالس ناخوانده نرویم. برخی مجالس خوانده را هم نباید برویم. این عمامه باید حِماء داشته باشد. حِماء، قرقگاه سلطنتی است. هر کسی برای خود متشخص است.
«فَإِذَا أَوَى إِلَى مَنْزِلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لِلَّهِ تَعَالَى وَ جُزْءاً لِأَهْلِهِ وَ جُزْءاً لِنَفْسِه»؛ داخل منزل وقتشان را سه بخش میکردند. انسان، اهل اُنس است؛ اُنس با خدا و بعد اهل و خود. باید اُنس از خانه شروع شود.