موضوع: النفس - طب المعصومين ص377 اواخر صفحه

قال النبي(ص):

عَلَيْكُمْ‌ بِالزَّبِيبِ‌ فَإِنَّهُ يَكْشِفُ الْمِرَّةَ وَ يَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ يَشُدُّ الْعَصَبَ وَ يَذْهَبُ بِالْإِعْيَاءِ وَ يُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ يُطَيِّبُ النَّفْسَ وَ يَذْهَبُ بِالْغَم‌[1] [2] [3] [4] [5] (در برخي از اسناد ازجمله وسائل الشيعه به جاي " يَكْشِفُ " ، "يُنَشِفُ" به کار رفته است به معناي اينکه پاک مي کنديا خشک مي کند غلبه ي صفراي اضافي آن را تخليه مي کند.چراکه صفراي اضافي ممکن است به مغز آسيب بزند )

برشما باد مصرف به اندازه ي لازم کشمش سبز يا... که برطرف مي کند صفراي اضافي را به اصطلاح بزشکي جديد صفرا بر است و به اصطلاح متخصصين يک گلا گگ و صفرابر طبيعي است.البته ميزان مصرف متناسب بانوع مشکل است. مثلا مرد مجردي منگنزش کم است و يا ضعف حافظه عادي دارد،در اين صورت بايد21 عدد کشمش البته (از نوع خاص )ناشتا مصرف کند و اگر مردي متاهل هم هست و مي خواهد بچه دار هم شود در روايات ديگر مطلق کشمش را بيان نمي کند بلکه مي گويد مويز يعني عنب الاسود،انگور سياه.که مصرف آن رافع هم و غم ،ضد افسردگي مي باشد اين انگورسياه و يا کشمش آن هرچه سياه تر باشد يعني منگنز آن بيشتر است.

و يکي از علل ضعف حافظه ،کم بود منگنز بدن است.به همين دليل طبق روايات شخص بايد صبح ناشتا21 عدد مويز مصرف کند اين يکي از روشهاي شرعي و علمي است براي کسي که کم بود منگنز دارد

البته طبق فرموده ي امام صادق (ع) براي مردان مصرف دانه ي آن باعث کم شدن و در نهايت از بين رفتن کامل توليد اسپرم مي شود يعني آزاسپرم و فرد با وجود اينکه بيضه هايش سالم است ولي فاقد اسپرم مي شود.درصورتي که در علم کنوني مردان را به دلايل مختلف مثلا ضد آنتي اکسيدان و ضد سرطان بودن،تشويق به مصرف آن مي کنند و يا روغن هسته ي انگور که از کشور انگلستان وارد مي شود و توطئه اي است براي عقيم کردن مردان مسلمان ايراني.و يا مصرف نخودفرنگي که مصرف آن فرهنگي است از سوي غرب به منظور به صفر رساندن اسپرم آقايان و همچنين تشويق بانوان به مصرف چاي سبز براي لاغري درصورت که خاصيت ديگر آن يعني عقيم کردن زنان مطرح نمي شود .

مصرف دم کرده ي گل نيلوفر آبي که در خطه ي شمال هم بيشتر است،موجب عقيمي مردان مي شود مخصوصا اگر شخص سرد مزاج باشديعني طبق فيزيولژي گايتوم افت متابوليسم بازالت داشته باشد.اين ها تماما توطئه صيهونيسم بين الملل است تا نسل شيعه را کم کند در حالي که بهترين زنان يهودي کسي است که حداقل8فرزند داشته باشد

مصرف دانه هاي انگور سياه تنها در موارد بسيار خاص به افراد توصيه مي شود مثلا شخص دچار بواسير بادي يا هموروئيد بادي است، که در اين صورت 1 الي2 هفته توصيه مي شود انگور با دانه اش مصرف شود تا از روز سوم درد مقعدي اش رفع گردد و بواسير او بعد از مدتي مداوا شود و ديگر نياز به مصرف پماد شيميايي هموروئيد نداشته باشد

البته مويز هايي هم هست که دانه ندارند که بيشتر از کشورهاي آسياي ميانه وارد کشورمان مي شود و مصرف آن بلامانع است.

همچنين بلغم را برطرف مي کند که اغلب افراد بالاي50سال به آن دچار هستند.که مصرف مويز،سيب،کندر،عسل براي درمان آن مفيد است. در اين سن تجمع بلغم سفيد به خصوص در ناحيه ي گلو بيشتر مي شود و شخص مدام دچارخلط هاي سفيد رنگ مي باشد يا تجمع مايع هاي بافتي شخص مثل آبسه ها،آماس ها وکيست ها بيشتر مي شود

همچنين مصرف مويز موجب استواري و استحکامي اعصاب مي شود.اين استحکامي از چندين حيث مطرح است.اول از حيث داد و ستد هاي اطلاعاتي چراکه بين نرون ها سلول هاي عصبي يک فاصله اي است و اطلاعات بايد از اين فضاي خالي بين سلول ها انتقال پيداکند که مصرف مويز موجب بهبودي و سرعت آن مي شود.دوما بر روي سلول هاي عصبي يک غلاف به نام غلاف ميلين موجود است که نبايد نازک شود که در صورت نازک شدن موجب بيماري هاي مختلفي از جمله ام اس و يا مارتيپلس کلوروس و يا تسلب شرائن مغز و ازحيث ديگر ،عصب ها ممکن است به دليل کار سنگين،کار سخت و يا بار سنگين ملتهب شود مانند التهاب مفاصل.

مثلا شصي عادت بر فشار دادن بيش از حدقلم بر روي کاغذ دارد ويا اينکه کارش با ابزارهايي مانند کار کردن با پيچ ها ويا استفاده از آچارها که موجب فشار مي شود و يا اشاصي که مدام درحال خواندن کتاب هستند و يا پول شمارند اين افراد اغلب دچار درد در ناحيه ي اعصابشان مي شوند يعني دستشان تا ناحيه ي ساعد درد خواهد داشت.يعني هردو عصب بل و مديان دست درگير شده و بايد مچ بند ببندد و بين هر دوساعت کار يک ربع فرد استراحت کند.بنا برمشاغل اين متفاوت است .در نويسندگان و معلمين اعصاب دست و در فوباليست ها اعصاب گردن و پنجه ي پا ملتهب مي شود.

سؤال: از نشانه هاي بلغم چيست؟

جواب: ما دونوع بلغم داريم. در بلغم سفيدخلط و مخاط اضافي گلو. و در بلغم سياه که يعني ازدياد اسيد اوريک ،اوره و يا نمک سمي خون که در آزمايش ادرار مشخص مي شود، نشان دهنده ي بلغم سياه است.انگور و يا مويز آن ، مدر است يعني ادرار آور و به اصطلاح پزشکي ديورتيک است که اين موجب کم شدن اوره ي خون مي شود

واژه ي "يذهب بالاعياي" در نرم افزار نور5/3 جامع الاحاديث 30 بار در کنار هم آورده شده است.و معناي آن از بين بردن خستگي،درماندگي و ناتواني مي باشد که از لحاظ پزشکي اين سه بيماري متفاوت است که مويز براي هر سه ،براي پيشگيري و درمان مفيد مي باشد.به عنوان معدات براي پيشگيري مفيد است و به اصطلح شيمي کاتاليزور مجاورتي است که موجب سرعت بشيدن به واکنش مي شود

و مصرف به جا و به مقدار زبيب باعث نيکو شدن اخلاق هاي انساني ،ايماني و شرعي شده و زمينه ساز ايجادمکارم اخلاقي مي شود. اگر"خلق" را به عنوان مصدر در نظر بگيريم،دو چيز از آن انتزاع شده است."خَلق" و ديگري "خُلق " يا "خُلُق". اولي جنبه ي تکويني دارد و دومي جنبه ي تشريعي و من باب تنزل جنبه ي رواني هم دارد. اگر جنبه ي شرعي را درست کند،احياي سنت رسول الله(ص)است.جنبه ي علمي آن هم اينگونه است که در مواردي وقتي بعضي از مواد در بدن انسان کم شود،موجب بداخلاقي مي شود.مثلا فقر شديد ويتامين ب12 باعث کم خوني شديد شده و فرد را بد اخلاق مي کند که با مصرف گوشت قرمزپخت شده بر روي شعله ي غيرمستقيم و سبوس گندم،جو ويا برنج که سرشار از ويتامين ب12 هستند، مشکل شخص برطرف مي شود.دربحث روابط عمومي سالم و توجه به سيره ي رسول الله(ص) و داشتن مکارم اخلاق ، بايد زمينه اش را در خود ايجاد کرد

تنفس را پاکيزه مي کند زيرا بلغم اضافي به نوع سفيد را برطرف مي کند چراکه ترشحات و مخاط اضافي مخصوصا پشت حلق بايد بيرون ريخته شود در غير اين صورت اگر در ناي بريزد باعث مي شود که تنفس صدا داشته باشد. با وجود اينکه شص دچار آسم، فيبرم،آب آوردگي ريه و يا ساير مشکلات ديگر نمي باشد. وقتي شخص با اين مشکل رو به رو مي شود و اين خلط اضافي کنده نمي شود ،بيشتر مضطرب خواهد شد که اين اضطراب باعث تشديد مشکل در تنفسش مي شود.اگر بيمار در جيره ي غذايي اش کشمش مصرف مي کرد و يا در بين روز مخصوصا بعدغذا کندر مي جويد با اين مشکل رو به رو نمي شد

حالا اگر همين بيمار در کنارش کليت روده يعني آي بي اس نوع دو هم داشت و به شکم روي هاي صفراوي دچار بود حالا چه زخمي باشد و چه نباشد .چه کوليت اورستوروس داشته باشديا نداشته باشد،در آن جا شخص بايدکندرش را با شکر طبيعي مي جويد يعني شکر نيشکر که همان شکر قهوه اي است و اگردچار پرخوري زياد و تحرک کم باشد، بيماري او بدتر مي شود.حتي مدفوعش هم بلغمي وهمراه با خلط و صدادار خواهد بود و يا نمي تواند مدفوع کند و فقط از او خلط خارج مي شود.اين در صورتي است که اگر به روايات عمل مي کرد، ناشتا 21عدد کشمش بدون تيزاب مي خورد، غذايش را به خوبي مي جويد و بعد از غذا چند دقيقه قدم مي زد و يک عدد سيب ميخورد و همانطور که آدامس کوهي(آلوچماي) جويده مي شود ، کندر خوراکي مرغوب(اللبان الذکر) و يا کندر قرمز را با شکر طبيعي ميجويد و مي خورد و يا اگر ديابت داشت با عسل طبيعي مخصوصا عسل استقدوس مي خورد به اين بيماري دچار نمي شد

سؤال: خوردن تفاله ي کندر ايجاد مشکل نمي کند؟

جواب: مفيد هم هست.هضم غذايش را هم آسان مي کند

حال اگر فرد تخليه ي هواي معده ندارد و مثلا مي گويد نفسم بالا نمي آيد بدون اينکه ناراحتي قلبي،ايست قلبي و يا سنکوب داشته باشد وبه دليل اينکه نمي تواند عارق بزند احساسا خفگي مي کند.در اين جا بايد گلپر استفاده کند که ضد سک سکه است و کندر را هم بايد بعد از غذا بجود و کمي قدم بزند.در اين صورت فرد مي تواند باد گلو بزند.مخصوصا در افرادي که زمين گير شده اند مانند قطع نخاعي ها و يا سکته اي ها در اين افراد حتما بايد در جيره ي غذايي شان موادي باشد که ضد نفخ و گاز معده است مانند زيره و سياه دانه و موادي که هضم غذايشان را آسان کند و کمک به تخليه ي هواي اضافي معده کند

مويز علاوه بر اين که در دم و بازدم پاکيزه مي کند، در تناوب زماني تنفس ضعيف هم تاثير گذار است

خواص ديگر آن از بين بردن غم و اندوه است.البته ما انگورهاي مختلف داريم که اگر هر نوعش باجريان سرد هوا خشک شود،کشمش همان انگور درست مي شود ولي کشمش انگور سياه داراي اين خاصيت از بين برندگي هم و غم مي باشد و هم حافظه را بيشتر مي کند

در جلد7 اصول طب داخلي هاريسون، بحث املاح و عناصر و در آخر کتاب بحث اسيد هاي آمينه ي ضروري و غير ضروري بدن مطرح مي شود.

در بحث فلز هاي مفيد بدن مثل روي،آهن ،منگنزومس و...، در مورد فلز منگنز اين توضيح داده مي شود که بايد ميزان آن مناسب باشد در غيراين صورت فرد دچار مسموميت مي شود و بيماري هاي خاصي مي گيرد که مورد بحث ما نيست اما از حيث فيتوکميکال (يعني مواد شيميايي موجود در يک گياه)يکي از موادهاي شيميايي موجود در انگور خشک شده ي مويز منگنز است

( و خداوند عليم حکيم خبير است و همه چيز را به مقدار آفريده است. و علم جديد تنها بخشي از آن را مي تواند بفهمد و البته از افتخارات طب المعصومين اين است که دکتر را طبيب حکيم بار مي آورد نه دکتر پزشک که اين دو صد در صد باهم متفاوت هستند)