درس طب استاد ضیایی

95/12/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: المرق(آبگوشت)-طب المعصومين ص366

 

غذاهايي که انسان ميخورد يا بصورت مايع است يا جامد. در طب مکمل غذاهاي جامد را غذاي مانده و مرده گوبند. و غذاي مايع را غذاي زنده ميگويند.

 

غذاي زنده گاهي بصورت آبگوشت است. گاهي خورشت، شوربا، فرني، سوپ، آش و...

اولا بايد دانست که خورشت و آبگوشت انبيا بوده. ٍ

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اللَّحْمُ‌ بِاللَّبَنِ‌ مَرَقُ الْأَنْبِيَاءِ.[1]

گوشتي که پخته بشه و خورشتي به عمل بيايد در شير با حرارت ملايم يا شير مخمر يعني ماست شيرين شل که دارويي قوي براي درمان ضعف عمومي است حتي در سنين بالا. اين خورشت انبيا بوده است.

براي درمان ضعف عمومي که در بالا عرض شد، اگر گوشت را شير تازه گاو کم چرب و با حرارت ملايم طبخ نماييم خوشمزه هم ميشود. و يا اينکه ماست شيرين کم چرب را بصورت دوغ درست کن و گوشت را در آن بپز. يعني شير مخمر.

گاهي گوشت را بصورت جامد مصرف ميکنيم که ميگوييم کباب لقمه گوسفندي که با چند برگ کاهو مصرف شود که ضعف عمومي و فقر آهن کشنده اش خوب ميشود. فقر اسيد فوريک هم خوب ميشود.

مطلب دوم اينکه اگر کسي بيماري بياض دارد يعني سفيدي بيش از اندازه پوست که رنگ رنگدانه هاي پوست بپرد. اين سه جور است: گاهي در غالب لکهاي سفيد پوست است مثل بهق، اما گاهي در لايه هاي زيرين پوست هم مي آيد مثل پيسي، و گاهي هم ژنتيکا پوست و موهايش سفيد است لذا روز کوري دارد(بيماري زال)

درمان:

ِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَال‌: مَرَقُ السِّلْقِ بِلَحْمِ‌ الْبَقَرِ يَذْهَبُ‌ بِالْبَيَاض[2]

خورشت برگ چغدر که با گوشت تازه گاو درست شده باشد از بين برنده سفيدي پوست است.

 

شخص جنب خوردن و آشاميدن برايش مکروه است. به هر دليلي که جنب شده باشد. اولين غذاي بعد از غسلش اين است: عسل رقيق شده. که ميتواند شير تازه گاو با عسل باشد، آب با عسل باشد يا اينکه آبجوش ولرم با عسل باشد.

اگر آب در دسترس نبود يا آب بود ولي سرد بود و خلاصه آب براي غسل در دسترس نبود اين فرد هر وقت بخواهد چيزي بخورد يا بياشامد حتما بايد قبلش دستش را بشورد و با چيزي هم خشک نکند. دوم اينکه بايد آب را در دهان مزمزه کند و بيرون بريزد. حالا ميتواند بخورد. براي اينکه مبتلا نشود به بيماري وضح که سفيدي ناشي از بيماري برص ميباشد يعني پيسي.

فِي حَدِيثِ الْجُنُبِ‌ لَا يَذُوقُ شَيْئاً حَتَّى يَغْسِلَ يَدَيْهِ وَ يَتَمَضْمَضَ فَإِنَّهُ يُخَافُ مِنْهُ‌ الْوَضَح[3]

اگر کسي مبتلا شد به وضح، درمانش: عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع قَالَ: السَّوِيقُ وَ مَرَقُ لَحْمِ الْبَقَرِ يَذْهَبَانِ‌ بِالْوَضَحِ‌.[4]

سويق گندم يا جو و خورشت يا آبگوشت گوشت تازه گاو در جيره غذائي اش باشد. (گوشت تازه باشد و الا اگر تازه نباشد بيماري جرب ميگيرد يعني بيماري گري که واگير است يعني بيماري گال. )

سويق را به کف دست بريزد و صبح ناشتا بخورد يا اينکه مخلوط با شير بخورد. مثلا شيرعسل. به اندازه يک قاشق مرباخوري.

 

گوشت گاو به تنهايي خوردن مکروه است چرا که بيماري مي آورد اما اينجا دارو است. چرا که تنها نيست بلکه ضميمه اي دارد که مستحب است و آن برگ چغندر است.

 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ إِذَا طَبَخْتَ شَيْئاً مِنْ لَحْمٍ فَأَكْثِرِ الْمَرَقَةَ فَإِنَّهَا أَحَدُ اللَّحْمَيْنِ وَ اغْرِفْهُ لِلْجِيرَانِ فَإِنْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ اللَّحْمِ يُصِيبُوا مِنَ الْمَرَق[5] [6]

هنگاميکه چيزي از گوشت را پختي خورشتش زياد باشد مايعش را زياد کن زيرا ولايت حقه انحصار طلب نيست.

احداللحمين.. در برخي روايات به شير دوشيده شده سالم احداللحمين گويند زيرا باعث رويش گوشت و نيز حفظ تراکم سولهاي استخواني ميشود.

اين خورشت يکي از دو گوشت است . لذا به همسايه ها هم بده. اگر از گوشتش نماند لااقل از آبش برسد.

 

قَالَ الصَّادِقُ ع‌ إِذَا دَخَلَ اللَّحْمُ مَنْزِلَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ صَغِّرُوا الْقِطَعَ وَ كَثِّرُوا الْمَرَقَ فَاقْسِمُوا فِي الْجِيرَانِ فَإِنَّهُ أَسْرَعُ لِإِنْضَاجِهِ وَ أَعْظَمُ لِبَرَكَتِهِ.[7] [8]

هنگامي که گوشت حلال طيب طاهر وارد منزل رسول ميشد حضرت ميفرمود اين گوشت را تکه تکه کنيد و کثروا المرق در کتاب دعوات با تاء آمده است(المرقه). دعوات مقدم زماني دارد بر بحار. و اقسموا بالجيران بين همسايه ها هم تقسيم کنيد.

(کسي که معده اش ضعيف است يا جراحي باز کرده است ضعف عمومي شديد، کم خوني، افت پلاسماي خون دارد آبگوشت برايش خيلي مفيد است حتي اگر گوشتش را نتواند بخورد. براي سن هاي بالا يک قاشق آبگوشت بخورد و يک تکه نان در دهانش نگه دارد. تيليت نکنيد که دل درد ميگيرد. پوده ميکند.

براي جوانها خوبست اين کار را کنند: اينکه نان خمير نباشد، نان تازه خريده شده را روي سيني اي که بالاي بخاري قرارداده شده است بگذارد تا نان ترد شود. بعد مقداري نان در ظرف بريزد و آبگوشت را رويش بريزد و قبل از ليته شدن بخورد.

اينکه در روايات است که خوب غذايي است الفريد(نان را تليت کردن در مايع)، مراد فريدي است که تازه است نه فريدي که مانده باشد. نان را تليت کردن مربوط به نان تازه است نه نان مانده يا خمير. بلکه تازه و سالم و خشک تنوري باشد.

اگر بيماري هاي زمينه اي مثل ديابت هم داشته باشد خوب است که از همين نان ترد استفاده کند.

ادامه روايت:اين تقسيم آبگوشت بين همسايه ها سريعتر خوشمزگي آبگوشت پخته را ميچشد. و برکت اين آبگوشت عظيم تر است.

برکت يعني اثر مثبت ماندگاري زياد براي تو و خانواده ات دارد.

شتر از حيوانات عظيم الجثه است و قدرت تحملش زياد است مدتها بدون آب و علف زندگي ميکند و در شديدترين طوفانها راه ميرود. هميشه هم سوخت ذخيره دارد در کوهانش. اين حيوان الکي روي زمين نمينشيند و بلند شود. زيرا بلند شدن برايش سخت است. چون عظيم الجثه است زانوهايش را به زمين ميکوبد. وقتي مينشيند که نشستنش طولاني باشد. وقتي هم مينشيند سينه اش را به زمين ميچسباند. برکه يعني سينه اش را به خاک چسباند. ماندگاري زياد روي خاک

 

سَمِعْتُ عَلِيّاً يَقُولُ: إِنَّ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ رَايَةً، مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ، وَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنْهَا مَحَقَ، وَ مَنْ تَبِعَهَا لَحِق[9]

شنيدم که مولا فرمود براي ما اهل بيت پرچم هدايت به نوع احکام اوليه اسلام بدون تقيه است. زير مجموعه احکام يکيش اين است که حکومت بر جوامع حق معصوم است.

من تقدما مرق علاوه بر اينکه غذاها را ميگيرد به معناي خارج شدن از دين هم هست.

اگر کسي زودتر از پرچم اهل بيت اقدام کند شخص منافق است. التقاطي فکر ميکند و التقاطي عمل ميکند. کسي که پيشي بگيرد خارج شده از دين است

و من تأخر عنها محق هر کسي هم که با تأخير از پرچم اهل بيت عمل کند دينش ناقص است.

و من تبعها لحق کسيکه علاوه بر اطاعت هميشه مطيع است نسبت به فرامين امام معصوم او ملحق به دين واقعي شده است که اسلام و ايمان واقعي است.


[1] المحاسن، احمدبن محمدبرقی، ج2، ص466 و 468، ط دارالکتب الاسلامیه.
[2] المحاسن، احمدبن محمدبرقی، ج2، ص519، ط دارالکتب الاسلامیه.
[3] مجمع البحرین، فخرالدین بن محمد، ج2، ص423، ط مرتضوی.
[4] کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ج12، ص426، ط دارالحدیث.
[5] مکارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسی، ص158، ط شریف رضی.
[6] عیون اخبار الرضا، محمد بن بابویه، ج1، ص78، ط نشر جهان.
[7] بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج63، ص75، ط دار إحياء التراث العربی.
[8] الدعوات، قطب الدین راوندی، ص141، ط مدرسه امام مهدی.
[9] الامامه و التبصره من الحیره، علی بن بابویه، ص132، ط مدرسه امام مهدی.