درس طب استاد ضیایی

95/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شربت رضوي-طب المعصومين

 

محقق شيخ رضا کياني بيدگلي در رساله ذهبيه ص54-57 بحث شربت رضوي را بيان کرده است. شربت رضوي با داروي جامع امام رضا فرق دارد:

صِفَةُ الشَّرَابِ الَّذِي يَحِلُّ شُرْبُهُ وَ اسْتِعْمَالُهُ بَعْدَ الطَّعَامِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ ذِكْرُ نَفْعِهِ فِي ابْتِدَائِنَا بِالْقَوْلِ عَلَى فُصُولِ السَّنَةِ وَ مَا يَعْتَمِدُ فِيهَا مِنْ حِفْظِ الصِّحَّةِ.

وَ صِفَتُهُ أَنْ يُؤْخَذَ مِنَ الزَّبِيبِ الْمُنَقَّى عَشَرَةُ أَرْطَالٍ‌ فَيُغْسَلَ‌ وَ يُنْقَعَ فِي مَاءٍ صَافٍ فِي‌ غَمْرَةٍ وَ زِيَادَةٍ عَلَيْهِ أَرْبَعَ أَصَابِعَ‌ وَ يُتْرَكَ فِي إِنَائِهِ ذَلِكَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فِي الشِّتَاءِ وَ فِي الصَّيْفِ يَوْماً وَ لَيْلَةً ثُمَّ يُجْعَلَ فِي قِدْرٍ نَظِيفَةٍ وَ لْيَكُنِ الْمَاءُ مَاءَ السَّمَاءِ إِنْ قُدِرَ عَلَيْهِ وَ إِلَّا فَمِنَ الْمَاءِ الْعَذْبِ الَّذِي يَنْبُوعُهُ مِنْ نَاحِيَةِ الْمَشْرِقِ مَاءً بَرَّاقاً أَبْيَضَ خَفِيفاً وَ هُوَ الْقَابِلُ لِمَا يَعْتَرِضُهُ عَلَى سُرْعَةٍ مِنَ السُّخُونَةِ وَ الْبُرُودَةِ وَ تِلْكَ دَلَالَةٌ عَلَى صِفَةِ الْمَاءِ وَ يُطْبَخُ حَتَّى يَنْشَفَ‌ الزَّبِيبُ وَ يَنْضَجَ ثُمَّ يُعْصَرُ وَ يُصَفَّى مَاؤُهُ وَ يُبَرَّدُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَى الْقِدْرِ ثَانِياً وَ يُؤْخَذُ مِقْدَارَهُ بِعُودٍ وَ يُغْلَى بِنَارٍ لَيِّنَةٍ غَلَيَاناً لَيِّناً رَقِيقاً حَتَّى يَمْضِيَ ثُلُثَاهُ وَ يَبْقَى ثُلُثُهُ. ثُمَّ يُؤْخَذُ مِنْ عَسَلِ النَّحْلِ الْمُصَفَّى رِطْلٌ فَيُلْقَى عَلَيْهِ وَ يُؤْخَذُ مِقْدَارَهُ وَ مِقْدَارَ الْمَاءِ إِلَى أَيْنَ كَانَ مِنَ الْقِدْرِ وَ يُغْلَى حَتَّى يَذْهَبَ قَدْرُ الْعَسَلِ وَ يَعُودَ إِلَى حَدِّهِ وَ يُؤْخَذُ خِرْقَةٌ صَفِيقَةٌ فَيُجْعَلُ فِيهَا زَنْجَبِيلٌ وَزْنَ دِرْهَمٍ وَ مِنَ الْقَرَنْفُلِ نِصْفُ دِرْهَمٍ وَ مِنَ الدَّارْچِينِيِّ نِصْفُ دِرْهَمٍ وَ مِنَ الزَّعْفَرَانِ دِرْهَمٌ وَ مِنْ سُنْبُلِ الطِّيبِ نِصْفُ دِرْهَمٍ وَ مِنَ الْهِنْدَبَاءِ مِثْلُهُ وَ مِنْ مَصْطَكَى نِصْفُ دِرْهَمٍ بَعْدَ أَنْ يُسْحَقَ الْجَمِيعُ كُلُّ وَاحِدٍ عَلَى حِدَةٍ وَ يُنْخَلَ وَ يُجْعَلَ فِي الْخِرْقَةِ وَ يُشَدَّ بِخَيْطٍ شَدّاً جَيِّداً وَ تُلْقَى فِيهِ وَ تُمْرَسَ الْخِرْقَةُ فِي الشَّرَابِ بِحَيْثُ تَنْزِلُ قُوَى الْعَقَاقِيرِ الَّتِي فِيهَا وَ لَا يَزَالُ يُعَاهَدُ بِالتَّحْرِيكِ عَلَى نَارٍ لَيِّنَةٍ بِرِفْقٍ حَتَّى يَذْهَبَ عَنْهُ مِقْدَارُ الْعَسَلِ وَ يُرْفَعَ الْقِدْرُ وَ يُبَرَّدَ وَ يُؤْخَذُ مُدَّةَ ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ حَتَّى يَتَدَاخَلَ مِزَاجُهُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ وَ حِينَئِذٍ يُسْتَعْمَلُ.

وَ مِقْدَارُ مَا يُشْرَبُ مِنْهُ أُوقِيَّةٌ إِلَى أُوقِيَّتَيْنِ مِنَ الْمَاءِ الْقَرَاحِ.[1]

 

هم اکنون طرز درست کردن شربتي که نوشيدنش حلال است و بعد از غذا استفاده ميشود و قبل از بين ذکر فصول چهارگانه سال مطرح ميشود و در حفظ سلامتي انسانها بيان شده را بيان ميداريم:

شربت رضوي اينگونه درست ميشود که ده رطل (رطل واحد اندازه گيري در قديم بوده براي وزن اشياء. اقسامي دارد: رطل مدني، رطل مکي، رطل عراقي، رطل بغدادي. در مواردي که قرينه نيست رطل عراقي محاسبه ميشود که حدو 534گرم است که ده رطلش ميشود 5 کيلو و 340 گرم ) زبيب يعني کشمش(کشمش اقسامي دارد: کشمش پلويي، کشمش قرمز، کشمش سبز و... گاهي با دانه است و گاهي بدون دانه است و... مثلا اينکه در روايت فرموده 21 دانه مويز منظور کشمش سياه است که بدون هسته بايد تناول شود. در اينجا هم زبيب اسم جنس است و همه را ميگيرد حتي مويز) که دم هايش را گرفته باشيد و خار و خاشاک نداشته باشد. زيرا حضرت فرموده زيبب ملقا(بر اساس ساير روايت ميفهميم که زبيب ملقي، کشمش غير انگور سياهي است که پاک شده باشد و از خار و خاشاک و خرابي و دم و... عاري باشد و شستشو شده باشد) در آب صاف باشد به طوريکه آب تا چهار انگشت بالاي کشمش ها را بگيرد. اگر زمستان بود تا 3 شبانه روز آب باشد و اگر تابستان بود تا يک شبانه روز خيسانده شود. سپس در ديگي تميزي قرار داده شود. و بايد توجه شود که در صورت امکان آن آب، آب باران باشد. و الا آبي باشد که صاف بي رنگ، بي طعم، بي مزه است که بو ندارد و جهت سرچشمه اش از طرف مشرق است.

اينکه نويسنده ترجمه کرده که اين آبي که با اين صفات باشد دليل بر سبکي آب است غلط است بلکه بايد بگويد اين آب سبک يا نيمه است. آب مطلق که جز آب هيچي درش نباشد تکوينا وجود خارجي ندارد. اگرچه از نظر عرفي بگويند مطلق. بلکه آن آب فقط رسوبش کم است.

آب را حرارت ميدهيم تا کشمش ها باد کنند، بعد تا کشمش ها گرم هستند آنها را فشار ميدهيم تا آبش گرفته شود. حال اين آب گرفته شده را در ديگي قرار ميدهيم و با چوبي هم ميزنيم. ارتفاع آن آب را اندازه ميگيرم و آنقدر ميجوشانيم تا دو سومش بخار شود. آنچه ميماند پاک است. سپس يک رطل عسل مصفي (534 گرم) بهش اضافه کن. سپس دوباره ارتفاعش را اندازه بگيرد وآنقدر بجوشان تا به اندازه قبل از اضافه کردن عسل برسد. در حيني که گرم است پارچه نظيفي آورده شود(نخي يا کتاني باشد) و توي اين پارچه زنجبيل و سرگل زعفران از هر کدام يک درهم(درهم يعني 2/3 گرم)، قرنفل(ميخک دارويي)، دارچين، سنبل الطيب، پودر برگ کاسني، مستکي از هر کدام نيم درهم، تمام اينها را جدا جدا پودر کرده و داخل پارچه قرار داده و داخل اين ديگ که زيرش حرارت است بگذاريد تا خاصيت اين گياهان دارويي وارد ديگ شود و پيوسته پارچه را در يگ حرکت ميدهيم وقتي هم بيرونش آورديد بچلانيد داخل ديگ. سپس زير ديگ خاموش شود و محصول به عمل آمده را سه ماه بگذاريد کنار تا مزاج ادويه ها در هم تأثير کنند. و بعد استفاده کنند.

نکته اينکه حتما بايد حرارت کم باشدو الا اگر حرارت زياد باشد اثرگذاري داروي ها منتفي ميشود. زيرا با تبخير شديد برخي از مولکولهاي آب، مواد خوب آب ميرود و خاصيت مواد کم ميشود.

لذا بايد خانم خانه غذايي که ميخواهد بصورت آبگوشت بپزد از صبح بار بگذارد و شعله حرارت را کم کند تا خاصيت مواد حفظ شود. زودپز هم خاصيت ندارد. آرام پز هم براي کساني است که بيماري متابوليک دارند استفاده ميشود در حاليکه همه اعضاء خانواده قند خون و چربي خون و ... ندارند که بخواهد از آرام پز استفاده کند.

همين غذاي متعارف را در ظرف مسي يا ظرف سنگي بپزد، زيرش را هم چدن قرار دهد که حرارت را در خودش نگه ميدارد.

بعد از سه ماه بعد از وعده غذاي يک اوقيه يا دو اوقيه مصرف کند. اوقيه مراد ظرفهاي کوچک است. يعني بعد از هر وعده غذا يک فنجان از شربت رضوي مصرف شود.

محسن عقيل در کتاب العلاج بالاحشاب درآخر کتابش تفاوتهاي هر وزني را بيان ميکند.

 


[1] بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج59، ص314، ط دار إحياء التراث العربی.