موضوع: قارچها/ طب المعصومين، ص328

 

انواع قارچ ها:

         سمي: که غير خوراکي اند

         غير سمي: که خوراکي اند.

 

انواع قارچهاي خوراکي:

     برخي قارچ هاي فرانسوي اند که بعدا در مورد توضيح ميدهيم.

     قارچ خوراکي گلخانه اي: که در گلخانه، داخل کيسه هايي را پر از کاه ميکنند و رطوبتي ميکنند و داخلش قارچ ميکارند.

     قارچ هاي طبيعي وحشي خود رو.

برخي قارچ هاي طبيعي وحشي که خود روست سمي ميباشد و در مباحث فيزيولوژي و سلاح هاي شيميايي بيولوژيک استفاده ميکند. مثلا تکه چوبي افتاده و رطوبت کرده و قارچ روييده که اين قارچ سمي است. قارچ هاي سمي، چتري، باريک، غيرگوشتي با ساقه اي باريک هستند که کشنده ميباشند.

اما برخي ديگر از قارچ هاي طبيعي که وحشي و خودرو هست خوراکي درجه يک ميباشد. اين قارچ درجه يک را بهش ميگوييم قارچ زميني يا قارچ بهشتي.

قارچ زميني را ميگويند «الْكَمْأَة» و قارچ بهشتي را ميگوييد «المن»

لذا در روايات شيعه ميفرمايد قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‌: الْكَمْأَةُ مِنَ‌ الْمَنِ‌ وَ الْمَنُّ مِنَ الْجَنَّةِ وَ مَاؤُهَا شِفَاءٌ لِلْعَيْن‌[1]

 

قارچ خوراکي خاص که از زير زمين بالا مي آيد مثل پيه گوسفند است و مزه اش مزه ماهي سفيد است. براي دردهاي چشم و ازدياد نور چشم نيز خوب است.

اين قارچ خود رو ناشي شده است از قارچي که از زمين بهشت است.

خدا قارچ خوراکي خاص زمين بهشت را که «المن» باشد را براي بني اسرائيل آورد و نيز گوشت کباب شده بلدرچين(سلوي يعني بلدرچين) اما آنها کفران نعمت کردند.

اسم هاي ديگر اين قارچ:

     «نبات الرعد»: از آنجا که رويش اين قارچ بخاطر رعد و برق است.

     «شحمه الارض» (پيه زمين): در روايات و برخي کتب قديمي اين عنوان آمده است.

     «قارچ پاقرقره»: منطقه داورزن و مزينان اين نام را ميگويند. در ماه هاي بهار که رعد و برق مي زند و بعدش آفتاب مي آيد اين قارچ بيرون ميزند.

پس «الْكَمْأَة» فرق ميکند با قارچ فرانسوي و نيز فرق ميکند با قارچ خوراکي که روي کاه توليد ميشود.

«الْكَمْأَة» را هم خام ميشود خورد و هم پخته. اما هضمش کند است لذا بيشتر از 200 گرم در 24ساعت نبايد خورد.

برخي کتب لغت «المن» را معني کرده اند به «قارچ هوايي». ميگويند در طب سنتي «الْكَمْأَة» قارچ خوراکي زميني و «المن» قارچ هوايي. يعني قارچ هايي که کلاهک دارد و ساقه اش هم ضخيم است و روي کاه به عمل مي آيد. در حاليکه اين معاني دقيق نيست. و طبق روايات «الْكَمْأَة» را از خاک بهشت ميدانند و آن قارچ ديگر را زميني ميدانند.

تعريفها نبات يتولد من تحت الارض لابذر له و لاعرق له و لاورق له. لکنه ينفتح کالجواهر ...نه دانه دارد نه ريشه دارد نه برگ دارد نه ميوه دارد. لکن رويش پيدا ميکند از زمين مانند جواهري که از عمق زمين بالا مي آيد.

کساني که ديابت دارند با چربي خون دارند ميتوانند بخورند چرا که هيچ قند و کروسترل ندارد.

قارچ زميني در ارتباط با قارچ بهشتي است. اما اينکه نحوه ارتباطش چگونه است ما نميدانيم. تا علم پيشرفت کند و ما بفهميم.

و قد شبهها النبي بالمن (اينکه ميگويد پيغمبر تشبيه کرده به «المن» حرف درستي نيست چرا که تشبيه نيست بلکه ارتباط صحيح است. ما انسانها شبيه به هم نيستيم بلکه ارتباطات صحيح داريم. ضمن اينکه در حديث حضرت فرمودند «الْكَمْأَة» من المن.اين تشبيه نيست.)

حيث قال الکمئه من المن لانها تنبت في الارض بلا تعب(نه مهندس کشاورزي ميخواهد و کار کشاورزي بلکه باران خدا مي آيد و خود زمين آنرا ميپرواند) کما ان المن يقع من الهواء من غيرتعب . بعدش هم فرمايش ابوعلي را گفته است و مطالب ديگر که لزومي ندارد.

روايات:

عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: الْكَمْأَةُ مِنَ الْمَنِّ الَّذِي‌ أَنْزَلَ‌ اللَّهُ‌ تَعَالَى‌ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ هِيَ شِفَاءُ الْعَيْنِ وَ الْعَجْوَةُ الَّتِي هِيَ مِنَ الْبَرْنِيِّ مِنَ الْجَنَّةِ وَ هِيَ شِفَاءٌ مِنَ السَّم[2]

«الْكَمْأَة» (قارچ خوراکي زميني) از قارچ خوراکي خاص است( با رجوع به آيات و رويات ميشود قارچ زميني بهشتي يا همان قارچ پاقرقره) که انواع دردهاي چشمي را درمان ميکند. التهاب ملتهمه را از بين ميبرد

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص‌): الْكَمْأَةُ مِنَ‌ الْمَنِ‌ وَ الْمَنُّ مِنَ الْجَنَّةِ وَ مَاؤُهَا شِفَاءٌ لِلْعَيْن[3] . آب قارچ خوراکي زمين را در چشم بچکانيد. اين کار نور چشم را زياد ميکند. ضد درد و ورم ملتهمه است.

َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‌ الْكَمْأَةُ مِنْ‌ نَبْتِ‌ الْجَنَّةِ مَاؤُهُ نَافِعٌ مِنْ وَجَعِ الْعَيْنِ[4] .

(استعمال مجازي شده و واژه «الْكَمْأَة» را بجاي «المن» استفاده کرده)

قَالَ زَيْدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صِفَةُ ذَلِكَ أَنْ يَأْخُذَ كَمْأَةً فَيَغْسِلَهَا حَتَّى يُنَقِّيَهَا ثُمَ‌ يَعْصِرَهَا بِخِرْقَةٍ وَ يَأْخُذَ مَاءَهَا فَيَرْفَعَهُ عَلَى النَّارِ حَتَّى يَنْعَقِدَ ثُمَّ يُلْقِيَ فِيهِ قِيرَاطاً مِنْ مِسْكٍ ثُمَّ يَجْعَلَ ذَلِكَ فِي قَارُورَةٍ وَ يَكْتَحِلَ مِنْهُ مِنْ أَوْجَاعِ الْعَيْنِ كُلِّهَا فَإِذَا جَفَّ فَاسْحَقْهُ بِمَاءِ السَّمَاءِ أَوْ غَيْرِهِ ثُمَّ اكْتَحِلْ مِنْهُ[5] .

صفت اين دارو اين است که يک قارچ خوراکي زميني را خوب بشوريد تا پاک شود. سپس اين قارچ را روي يک پارچه نخي تمييز بچلانيد و آبش را بگيريد. بعد بگذاريد در ظرف تميزي و روي آتش با شعله ملايم قرار دهيد تا ببندد. سپس در اين آب «الْكَمْأَة» که به عمل آمده دو دهم گرم از مشک بهش اضافه کند سپس آنرا در يک ظرف تميز درب دار قرار دهيد(سرمه دان بهداشتي) و براي دردهاي چشم با آن سرمه بکشد. وقتي هم که اين مايه خشک شد به آب آسمان مثل آب نيسان يا آب تمييز ديگر مرطوب کنيد و دوباره استفاده کنيد.

دو اصطلاح انگليسي هست که بايد دقت کرد معنايش اشتباه نشود. اينکه گفتيم «الْكَمْأَة» براي نور چشم خوب است و ضد درد چشم و ضد ورم ملتهمه است.

اصطلاح «ورم ملتهمه» را قبلا در همين «طب المعصومين» در ص188 بحث الرمد يعني ورم ملتهمه گفته ايم. قبل از آن هم در نقد «دائره المعارف پزشکي خانواده» نوشته دکتر فرهاد همت خواه در ص253 بحثش را کرديم. قبل از آنهم در «طب الرسول المصطفي» نوشته آيت الله شيخ عباس تبريزيان ج2 صفحه84 روايتي آورده که اگر کسي در کل عمرش خرما نخورد اين فرد به ورم ملتمه مبتلا ميشود.

از نظر تخصصي چشم، به ورم ملتهمه ميگويند کنژنکتیویتس (Conjunctivitis)

واژه ديگري هست بنام جینجیویت. اين يعني التهاب لثه.( Gingivitis)

اين دو اصطلاح با هم فرق ميکند. شايد جاهايي اين دو واژه اشتباه بيان شده باشد.


[1] کافي، مرحوم کلينی، ج12، ص593، ط دارالحديث.
[2] بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج63، ص127، ط دار إحياء التراث العربی.
[3] کافي، مرحوم کلينی، ج12، ص593، ط دارالحديث.
[4] بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج59، ص145، ط دار إحياء التراث العربی.
[5] بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج59، ص151، ط دار إحياء التراث العربی.