درس طب استاد ضیائی

93/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عسل طبیعی و مصلح های مادی و معنوی
بحث در خواص عسل طبیعی است که از شهد گلهای رنگارنگ خوشبو است که توسط زنبور عسل سالم جمع آوری می شود. چنین عسلی فوائد متعددی دارد.
مصلحات بر دو قسم است: مصلحات مادت و مصلحات معنوی.
در مورد مصلحات مادی، می توان عناب را نام برد که زیاد خوردن آن برای بدن ضرر دارد و مصلح آن عسل طبیعی است.
همچنین کنجد که هضمش کند است ولی مصلح آن عسل است که هضمش آسان می باشد.
همچنین کسی که ماهی تازه (که بهترین نوع ماهی قزل آلا و ماهی سفید است) اگر بخواهد دچار رخوت و سستی و شبه فلجی می شود و مصلح آن خرما و عسل است. بنا بر این اینکه بین مردم باب شده است که ماهی را با ترشیجات و انواع سس های تند می خورند و بعد می خوابند، دچار بیماری های مختلف می شوند همچنین موجب می شود رنگ کره ی چشم تغییر کند. همچنین است اگر کسی زیتون را زیاد بخورد که رنگ کره ی چشمش تغییر می کند.
مصلح خود عسل این است که با آن ارده ی مایع و کنجد خورده شود.
خوردن بالنگ در شب موجب انحراف چشم می شود ولی در روز اگر خورده شود در روایات است که چون دیر هضم است همراه آن یک کف دست نان خشک تنوری بخورند (نانی که در مجاورت هوا خشک نشده باشد بلکه در مجاورت تنور خشک شده باشد. چنین نونی برای دیابتی ها هم مناسب است البته باید سبوس دار باشد.)
همچنین سویق العدس موجب نفخ می شود و هضم آن کمی کند است همچنین موجب کندی در گردش خون می شود و مصلح آن سرکه ی طبیعی انگور عسکری و سیب است و همچنین است خوردن روغن طبیعی کنجد. بنا بر این اگر این دو را به عدسی مخلوط کنند مصلح آن می باشد.
اما مصلح های معنوی: گاه شخص نمی خواهد اعمال ناشایست کند. مصلح آن این است که کارهای ناشایست را کنار بگذار و اعمال سابق را جبران کند. یعنی اگر حق الناس به گردنش است آنها را ادا کند و اگر قضای واجباتی بر گردنش است آنها را ادا نماید. چنین فردی بخشی از عمرش را از دست داده است و چاره ی آن این است که از آنچه از عمرش باقی مانده است به نحو احسن استفاده کند.
بنا بر این تمامی انبیاء و مرسلین که سقوط جوامع خود را نظاره گر بودند بی تفاوت نبودند کما اینکه در قرآن از زبان حضرت شعیب می خوانیم: ﴿إِنْ أُريدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْت‏﴾[1]
این که فرد خودش خوب باشد کافی نیست بلکه باید جامعه ای که در آن زندگی می کند نیز اصلاح شده باشد تا زمینه برای اصلاح کسانی که در آینده می آیند فراهم باشد.
انسان نباید نسبت به اعمال سیئه در جامعه بی تفاوت باشد. گاه انسان باید احکام شرعی را اجرا کند و گاه باید ساختار اجتماع را تکمیل کند و آن را بر اساس نظام مهندسی ولایی تنظیم کند. در اینجاست که فرد باید مصلح باشد، تا اصلاح در زمین محقق شود.
امام حسین علیه السلام بیان فرمود که جز اصلاح در امت جدش چیزی را دنبال نمی کرد.
دومین اصلاح معنوی در بحث شرک و مراتب شرک مطرح می شود و آن اینکه فرد الهه های مختلف را کنار بزند و خود و جامعه از انواع شرک جلی و خفی پاک نماید. مصلح شرک، توحید است آن هم تمام مراحل توحید اعم از توحید اعتقادی، صفاتی، افعالی و مانند آن.
اگر فرد و جماعه خیالباف است مصلح آن فکر خوب می باشد. برای اینکه فرد دچار تشویش فکر خوب نشود، باید فکر خوب خود را متمرکز کند.
اگر فرزندانی دوست دارند توسط پدر و مادر جسمانی و یا روحانی خود عاق نشوند مصلح آن احسان و بر به والدین است. بر الوالدین یعنی التوسع فی الاحسان. رسول خدا (ص) و امیر مؤمنان علیه السلام دو پدر روحانی و حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب دو مادر روحانی این امت می باشند. اگر کسی عمدا گناه کند پدر و مادر روحانی آنها اذیت می شوند. وقتی اذیت مؤمنین و مؤمنات حرام است و گناه کبیره می باشد به طریق اولی اذیت معصومین گناه کبیره می باشند. این کار حد اقل احسان به والدین است.
حواریون در پاسخ به حضرت عیسی گفتند ﴿نَحْنُ أَنْصارُ اللَّه[2]‏ ولی سرآخر او را رها کردند و مسیحیان اعتقاد دارند که به صلیب کشیده شد و مسلمانان قبول دارند که به آسمان رفته است و بعد از ظهور برگشته و پشت سر امام زمان علیه السلام نماز می خواند.
به هر حال حواریون در مصاف با دشمن که یهود نژادپرست است حضرت عیسی را رها کردند ولی در روایات کافی آمده است که شیعیان در مصاف با کافران همواره فدایی حق هستند و حاضرند سوزانده شده و یا تبعید شوند ولی ولایت تضعیف نشود. بنا بر این شیعیان اهل بیت از حواریون بالاتر می باشند. بعد در روایت مزبور، معصوم، شیعیان را دعا می کند و می فرماید: خداوند به آنها جزاء خیر دهد.
توسع در احسان نسبت به والدین روحانی این است که در همه ی زمینه ها مصلحت معصومین را به نسبت به سایر مصلحت ها مقدم دارند. در روایات آمده است بالاترین واجب ها نیکی به پدر و مادر است.
اگر در جامعه ای اکل مال به باطل شایع شده است و محتکرانی قوت ما یحتاج مردم را احتکار کرده و یا در معامله غش می کنند و یا سکه ی تقلبی را رایج می کنند و یا حرام را خرید و فروش کرده و یا به سراغ ربا می روند، مصلح آن تجارت و خرید و فروش شرعی است. بعضی علاوه بر حرمت تکلیفی حرمت وضعی هم دارد مانند ربا. یعنی هم حرام است و هم موجب بطلان تجارت می باشد.
تجارت و معامله ای که شرعی است موجب نقل و انتقال شرعی می شود. یعنی هم حکم تکلیفی آن حلیت است و هم حکم وضعی آن عدم بطلان است. قرض ربوی هم مانند معامله ی ربوی حرام است مگر در مواردی که استثناء است مانند ربا بین پدر و پسر و یا ربا دادن به کافر حربی.
مصلح کم فروشی و احتکار این است که فرد توبه ی نصوح کند و اموال مردم را به آنها بر گرداند و با هدیه دادن به مردم در صدد اصلاح برآید.
اگر کشور و یا جامعه ای وابستگی به اقتصاد تک محصولی وابستگی دارد مثلا به نفت وابسته است مصلح آن این است که تولیدات داخلی با کمیت و کیفیت بالا ایجاد کند. جامعه ی فوق باید در بازاریابی، یافتن مشتری خوب و از دست ندادن مشتری های عادی خود کوشش کند.
مصلح استثمار و استعمار، حریت و ایمان راسخ و اخلاص در انجام عمل صالح می باشد یعنی اینکه فرد هرگز قصد قربت را فراموش نکند و همه ی کارها را برای خداوند انجام دهد.
اگر فرد و جامعه دچار بت پرستی، شیطان پرستی، شهوت پرستی و مانند آن باشد و یا اینکه فرد عبد غیر خدا باشد این است که سعی کند عبد الله باشد و سعی کند که در این وضعیت باقی بماند. چنین فردی که خود موحد است می تواند دیگران را نیز به توحید دعوت کند. رحمت خداوند بر غضب او غلبه دارد و اگر کسی به دعای جوشن کبیر نگاه کند متوجه می شود که صفات رحمت خداوند از صفات غضب او بیشتر نام برده است. با این حال اگر کسی با وجود این همه اسباب هدایت، گمراه شود علاوه بر خود دیگران را نیز به گمراهی می کشاند.
عسل بلادر که در بریتانیا تولید می شود سالانه موجب مرگ بسیاری از افراد می شود و پروفسور پیتر کوپر در کتاب مسمومیت ناشی از داروهای شیمیایی این مطلب را ذکر می کند.



[1] هود/سوره11، آیه88.
[2] آل عمران/سوره3، آیه52.