درس طب استاد ضیائی

93/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فوائد عدس و درمان تشنگی
در روایتی در مورد سویق عدس آمده است:
الْكَافِي، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ سَوِيقُ الْعَدَسِ يَقْطَعُ الْعَطَشَ وَ يُقَوِّي الْمَعِدَةَ وَ فِيهِ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعِينَ دَاءً وَ يُطْفِئُ الصَّفْرَاءَ وَ يُبَرِّدُ الْجَوْفَ وَ كَانَ إِذَا سَافَرَ ع لَا يُفَارِقُهُ وَ كَانَ يَقُولُ ع إِذَا هَاجَ الدَّمُ بِأَحَدٍ مِنْ حَشَمِهِ قَالَ لَهُ اشْرَبْ مِنْ سَوِيقِ الْعَدَسِ فَإِنَّهُ يُسَكِّنُ هَيَجَانَ الدَّمِ وَ يُطْفِئُ الْحَرَارَةَ[1]
امام علیه السلام در این روایت به بعضی از خصوصیات سویق عدس اشاره می کند.

الْعُيُونُ، بِالْأَسَانِيدِ الثَّلَاثَةِ الْمُتَقَدِّمَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَيْكُمْ بِالْعَدَسِ فَإِنَّهُ مُبَارَكٌ مُقَدَّسٌ يُرِقُّ الْقَلْبَ وَ يُكْثِرُ الدَّمْعَةَ وَ قَدْ بَارَكَ فِيهِ سَبْعُونَ نَبِيّاً آخِرُهُمْ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع[2]
عدس هم موجب رقت قلب و برطرف شدن قساوت می شود که معنای آن این است که برای کسانی که خشکی چشم دارند و غدد چشمی شان غیر فعال است مفید می باشد. البته باید دقت کرد که فرد، سنگ مجرای اشک چشم نداشته باشد که اگر چنین باشد بر اثر فشاری خاص یا میل زدن آن را باز می کنند. انسان علاوه بر اینکه سنگ کلیه می گیرد سنگ های دیگری نیز می تواند در بدنش تولید شود که از جمله آنها سنگ مجرای اشک، سنگ های بزاقی که در دهان در محدوده ی غدد بزاقی ایجاد می شود که در نتیجه ترشحات بزاقی فرد کم می شود و یا سنگ مجرای پاراتیروئید است که در پشت تیروئید ایجاد می شود که در نتیجه دو طرف فک ورم کرده و بزرگ می شود و حال آنکه فرد نه عفونت دندان دارد و نه عفونت لثه و مانند آن.

تشنگی و عطش بر دو گونه است: گاه تشنگی اخروی است و در قیامت عارض انسان می شود. مواردی که موجب این نوع تشنگی می شود عبارتند از:
1.دروغ بستن به خدا یعنی چیزی که خدا نفرموده است انسان به خدا نسبت دهد.
2.حکم به غیر ما انزل الله یعنی ایجاد بدعت در دین و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال شمردن.
خداوند در مورد این دو دسته در قرآن می فرماید: ﴿وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْ‏ءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الظَّالِمُونَ في‏ غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْديهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ[3]
در تفسیر عیاشی ذیل این روایت وارد شده است که مراد از عذاب هون، تشنگی در روز قیامت است.
3.دشمنان اهل بیت و شیعیان مانند ناصبی ها
4.کسانی که در دنیا شرب خمر می کنند و از مسکرات مایع و جامد استفاده می کنند. حرمت این مسکرات از ضروریات اسلام است. همچنین است قرص های روان گردان و تریاک و حشیش و هروئین و مانند آن.
اگر کسی می خواهد که در روز قیامت تشنه محشور نباشد باید اخلاق خود را در دنیا اصلاح کند و ورع داشته باشد یعنی پرهیز از محرمات داشته باشد و تقوایش را بالا ببرد یعنی واجبات را نیز انجام دهد. همچنین باید به دستورات خداوند و معصومین عمل کند. باید خداوند و معصومین و شیعیان ایشان را دوست واقعی خود بداند و همواره از آنها دفاع کند و ایمان و عقیده ی خود را مستمر داشته باشد.
همچنین باید خوردن اکل و شرب او از حلال باشد و از حرام، شبهه ناک، نجس و مانند آن نباشد.
از دیگر مواردی که جلوی تشنگی در روز قیامت را می گیرد، روزه گرفتن شرعی در دنیا است. روزه ی ماه رمضان از این قبیل است.
سیراب کردن فرد تشنه اعم از انسان مؤمن و یا پرنده و حیوانات که در روایت است چنین کسی در روز قیامت از تشنگی در امان است.
خواندن دو نماز مستحبی خاص که مربوط به روز چهارشنبه و پنج شنبه است برای امان از تشنگی در روز قیامت مفید است.[4]
کسانی که فرزند صالحشان از دنیا رفته است و صبر می کنند در روز قیامت تشنه محشور نمی شوند.

اما گاه تشنگی در دنیا است:
این تشنگی عوامل مختلف دارد گاه به هنگام احتضار و جان کندن است. کسانی که نمازهای وجب از جمله نمازهای یومیه را سبک می شمارند یا عمدا نمی خوانند علاوه بر گناه کبیره هنگام جان کندن تشنه هستند. بنا بر این باید تا آنجا که می شود نماز یومیه را در اول وقت و در وقت فضیلت خواند تا لا اقل انسان سنخیتی با معصوم پیدا کند و به برکت نماز معصوم، نماز انسان هم اوج بگیرد. علی الخصوص اگر انسان نمازهای خود را به جماعت بخواند و یا لا اقل در خانه آن را با جماعت بخواند. انسان باید به نمازهای جمعه نیز حاضر شود.
گاه تشنگی به سبب بیماری های خاصی است مانند کسی که دیابت دارد و قند خونش بالا و نوسانی است. گاه به سبب چربی خون بالا و نواسانی و یا فشار خون بالا و نواسانی است. بعضی از اختلالات کبدی موجب بروز بیماری تشنگی شدید می باشد. برای درمان تشنگی باید این بیماری ها را ابتدا درمان کرد.
یک قاشق مرباخوری آب لیموترش تازه در یک لیوان آب برای رفع تشنگی و عطش که ناشی از التهابات شدید است مفید است. (در بیست و چهار ساعت یک بار)
اگر کسی فقر آهن دارد و هم مبتلا به اسهال است می تواند از سویق عدس استفاده کند که هم ضد عطش است و هم چون قابض است اسهال را مداوا می کند.
اگر انسان در فصل گرما است که عرق می کند و یا کلا عرق ریزش زیاد دارد و یا ورزش های سنگین می کند و یا شغلی خاص دارد مثلا نانوا است و یا در ریخته گری کار می کند و یا کارگر روزمزد است برای تأمین آب بدن آب جوش ولرم زیاد مصرف کند و الا به بیماری های گوناگونی مبتلا می شود.
گاه تشنگی به سبب بدخوری است که در این صورت باید از آنچیزهای اجتناب کند مانند اجتناب از قندهای شیمیایی مانند زولبیا، بامیه، شیرینی های قنادی، اجتناب از شوری زیاد مانند خیارشور، نمک زیاد، اجتناب از مواد نشاسته ای زیاد مانند سیب زمینی، چیپس، ماکارونی، ته دیگ، برنج سفید، اجتناب از ترانس چربی زیاد مانند موز، انبه، خامه و امثال آن.
اما چیزهایی که ضد تشنگی اند:
خضرویات (سبزیجات تازه) و یا کاهو بدون سس. کسی که نارسایی کبدی دارد می تواند کاهو را سنکجبین بخورد (که هم مدر است و موجب دفع کراتین و اوره ی و سمومات خون می شود) و برای کبد چرب نوع بی و سی می توان از سنکجبین آنسولی استفاده کرد و برای کبد چرب از نوع هپاتیت بی می توان از سنکجبین نعنایی استفاده کرد.
مصرف خضرویات برای پیشگیری از چاقی نیز مفید است زیرا سبزیجات حاوی ویبر می باشند. البته باید آنها را در محلول آب نمک پرمنگنات پتاسیم ضد عفونی شده باشد. سبزیجات و یا کاهو آب زیادی در خود جا می دهند و جلوی پرخوری را می گیرند.
اگر کسی استرس دارد و در نتیجه به پرخوری مبتلا است و یا فی ذاته مبتلا به پرخوری است قبل از غذا، وسط غذا و بعد از آن کاهو بدون سس با چند عدد خرما بخورد. زیرا هم کاهو به سبب دارا بودن فیبر غیر محلول در آب، حجم زیادی از آب را در خود جا می دهد و جلوی اشتها را می گیرد و خرما نیز به دلیل شیرین بودن ایجاد سیری کاذب می کند.



[1] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج66، ص282، ط بیروت.
[2] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج66، ص257، ط بیروت.
[3] انعام/سوره6، آیه93.
[4] جمال الاسبوع، ص 141 و 148.       .