درس طب استاد ضیائی

93/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: صحة البدن (سلامتی بدن)
عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ نِعْمَتَانِ مَغْبُونٌ فِيهِمَا كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ الصِّحَّةُ وَ الْفَرَاغُ.[1]
یکی از سفارش های ویژه ی رسول خدا (ص) به ابوذر غفاری این است که فرمود: دو نعمت است که بسیاری از مردم در آن فریب خورده اند یعنی با دست خود آن را زائل می کنند. یکی سلامت تن و دیگری امنیت خاطر به سبب امنیت فردی و اجتماعی است.

در روایت دیگر آمده است: نعمتان مجهولتان، الصحة و الامان.[2]
دو نعمت مجهول است یکی صحت و سلامتی بدن و دیگری امان است. اگر الف و لام در این دو جنس باشد هر نوعی امنیتی مانند امنیت فردی، اجتماعی، شهری، و حتی امنیت مرزها و حتی امنیت در فضای مجازی و مانند آن را شامل می شود.

الْخِصَالُ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نِعْمَتَانِ مَكْفُورَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَةُ[3]

أَبُو الْعَبَّاسِ الْمُسْتَغْفِرِيُّ فِي طِبِّ النَّبِيِّ، ص قَالَ قَالَ ص ثَلَاثٌ يَفْرَحُ بِهِنَّ الْجِسْمُ وَ يَرْبُو الطِّيبُ وَ اللِّبَاسُ اللَّيِّنُ وَ شُرْبُ الْعَسَلِ[4]
سه چیز است که موجب شادی و فرح جسم انسانی می شود و موجب چرورش یافتن بدن به شکل خوب و نرمال است.
یکی عطرهای طبیعی از گل های غیر سمی است. دیگری لباس های نرم مانند لباس های حریر برای زنان و لباس های نخی برای مردان. دیگری نوشیدن عسل طبیعی است که از شهد گل های غیر سمی که دارای سموم و آفات گیاهی نیستند و به شکل اروگانیک تهیه شده است.

قال أمير المؤمنين علیه السلام لولده الحسن علیه السلام: ألا أعلمك‏ أربع‏ كلمات تستغني بها عن الطبّ؟ فقال: بلى يا أمير المؤمنين، قال: لا تجلس على الطعام إلا و أنت جائع، و لا تقم عن الطعام إلّا و أنت تشتهيه، وجود المضغ، و إذا نمت فأعرض نفسك على الخلاء، فإذا استعملت هذا استغنيت عن الطبّ. و قال ايضا: ان في القرآن لآية تجمع‏ الطبّ‏ كله‏: (كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا)[5]
از آنجا که بسیاری از بیماری ها مربوط به گوارش می شود امیر مؤمنان علی علیه السلام به فرزندش چهار دستور در این رابطه می دهد تا بیماری نشود.
اول اینکه تا گرسنه نشده است سر سفره ی غذا ننشیند. البته گرسنگی باید واقعی باشد نه اینکه اشتهای کاذب و همراه با پرخوری نباشد.
دوم اینکه از سر سفره ی غذا بر نخیزد مگر اینکه همچنان اشتهای خوردن غذا در او هست. نباید به این اشتهای کاذب اعتنا کرد بلکه با خوردن چند عدد خرما باید آن را از بین برد. ابتدای غذا هم باید بسم الله و آخر آن الحمد لله گفت و یا این دو را همراه با هر لقمه انجام داد.
سوم اینکه غذا را خوب بجود و نیم جویده قورت ندهد. غذا باید با بزاق مخلوط شود زیرا هضم اولیه ی غذا در دهان صورت می گیرد.
چهارم اینکه قبل از خواب به دستشویی رفته و بدن را از سموم مادی تخلیه کند.
البته معنای توصیه ی آخر عام است زیرا خواب برادر مرگ است و باید قبل از خواب، انسان خود را آفات و سموم روحی و روانی و اخلاقی تخلیه کند. بنا بر این اگر سوء ظن به مؤمنین و مؤمنات دارد، قبل از خواب توبه کند و بعد بخوابد. وقتی خداوند و رسولش مؤمنین و مؤمنات را دوست دارند ما هم باید آنها را دوست داشته باشیم. به همین دلیل مستحب انسان قبل از خواب وضو بگیرد که در این صورت در طول مدتی که خواب است برایش ثواب نوشته می شود زیرا غیر طاهر بودن نقیصه است ولی با طهارت بودن نوعی کمال محسوب می شود. اگر صفات رذیله از بدن تخلیه نشود موجب می شود که صفات حمیده با آنها مخلوط شود. این مانند آبی است که در ظرف نجس و کثیفی ریخته شود و نوشیده گردد.

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ضَمِنْتُ لِمَنْ يُسَمِّي عَلَى طَعَامِهِ أَنْ لَا يَشْتَكِيَ مِنْهُ فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْكَوَّاءِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَقَدْ أَكَلْتُ الْبَارِحَةَ طَعَاماً فَسَمَّيْتُ عَلَيْهِ وَ آذَانِي فَقَالَ لَعَلَّكَ أَكَلْتَ أَلْوَاناً فَسَمَّيْتَ عَلَى بَعْضِهَا وَ لَمْ تُسَمِّ عَلَى بَعْضٍ يَا لُكَعُ[6]
امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید: من ضمانت می کنم که اگر کسی در آغاز غذا و آشامیدنی خود بسم الله بگوید هرگز از غذایی که تناول می کند شکایت نکند.
(این از باب ذکر درمانی است.) ابن الکواء که فردی از خوارج و ملعون بود گفت: دیشب غذایی خوردم و بسم الله هم در ابتدای آن گفتم و با این حال غذا من را اذیت کرد. امام علیه السلام در جواب فرمود: شاید چندین نوع غذای رنگارنگ خوردی و فقط برای یکی بسم الله گفتی ای احمق. (اگر مال حرام باشد با بسم الله ضرر آن دفع نمی شود.)
پرخوری مخصوصا اگر از مال حرام باشد موجب قساوت قلب می شود.

امیر مؤمنان علی علیه السلام در حدیثی می فرماید: صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ[7]
علت رانده شدن ابلیس از درگاه خداوند حسد به حضرت آدم و کبر بوده است.

نهج، [نهج البلاغة] قَالَ ع الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَاد[8]
اولین آسیب را شخص حسد کننده می بیند نه شخص محسود و امام علیه السلام تعجب می کند که افراد حسود چگونه از سلامت بدن خودشان غافل هستند. حسود همچنان خودخوری می کند و از خود و دیگران سلب آرامش می کنند گاه برای به کرسی نشاندن حسادت خود از ظالمین و راه های نامشروع کمک می گیرد.

عن علي ع في قول الله تعالى لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ قال الأمن و الصحة و العافية[9]

البته در تفسیر قمی در چند جا ذیل آیه ی فوق آمده است که مراد از نعیم، ولایت می باشد. (یعنی ولایت چهارده معصوم)
در تفسیر فرات کوفی می خوانیم: جعفر بن محمد ع يقول في قول الله تعالى ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ قال نحن من النعيم الذي ذكر الله ثم قال [قرأ] جعفر وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ[10]
بنا بر این اگر انسان می خواهد در روز قیامت که روز تغابن و حسرت است کم نیاورد باید نسبت به این نعمت که نعمت ولایت حقه است اهتمام داشته باشد زیرا اگر خداوند از هر نعمتی بگذرد از این نعمت نخواهد گذشت.

 نهج البلاغه: تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِي أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الْأَشْجَارِ أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ[11]
از خودتان در اول سرما که از فصل پاییز شروع می شود پرهیز کنید زیرا بیماری زا و شکننده می شود و هم برای پوست ضرر دارد و هم برای استخوان. اما از هوای سرد در آخر زمستان که هوای سرد شبه بهاری است. این هوا موجب رویش درختان می شود و در نتیجه موجب رشد سلول های بدن و جایگزینی آنها با سلول های مرده می شود.
سپس امام علیه السلام می فرماید: زیرا این سرما در اول پائیز و یا اول بهار همان کاری با شما می کند که با گیاهان و درختان می کند. اول سرما چون سرد و خشک است می سوزاند ولی آخرش که سرد لطیف و مفرح است موجب رویش برگ ها می شود.
باید به بهار معنوی نیز اشاره کرد کما اینکه خطاب به امام زمان عج می گوییم: السلام علیک یا ربیع القلوب. همچنین ماه مبارک رمضان ربیع القرآن است. کلمات اهل بیت که قرآن ناطق هستند ربیع القلوب می باشند.




[1] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج66، ص315، ط بیروت.
[2] مکارم الاخلاق، ص459.
[3] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج81، ص170، ط بیروت.
[4] مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج1، ص419، حدیث7.
[5] طب الائمة، ص3.
[6] الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج6، ص295، ط دار الکتب الاسلامیة.
[7] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج73، ص256، ط بیروت.
[8] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج73، ص256، ط بیروت.
[9] مجموعه ی ورام، ج1، ص44.
[10] تفسیر فرات، ص605.
[11] نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 128.