درس طب استاد ضیایی

89/01/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ریزش مو

گاه موی سر، ابرو، سبیل و ریش دچار ریزش می شود. گاه این ریزش به طاسی منجر می شود.

شایع ترین نوع ریزش مو که بیشتر در مردان و پسران دیده می شود به آندروژنتیک معروف است که از سن بلوغ به تدریج آغاز می شود و دو طرف پیشانی کم کم خلوت می شود. این به سبب افزایش هورمون های مردانه ی تستوسترون است. افزایش چنین هورمونی ریزش مو را از جلوی سر شروع می کند و به سمت بالا و پشت سر ادامه می یابد. گاه در بعضی از افراد طاسی از فرق سر شروع شده به سمت جلو می آید که غالبا جنبه ی ارثی دارد که در خانم هایی که در هورمون های غدد فوق کلیوی یا تخمدانی آنها اختلال وجود دارد این نوع از ریزش مو بیشتر دیده می شود.

موی سر به طور متوسط در هر ماه یک سانتی متر رشد می کند. اگر حدود صد هزار رشته ی مو بر سر قرار داشته باشد از این تعداد به طور متوسط در هر روز پنجاه تا صد عدد در طول شبانه روز ریزش می کند و موهای جدید به جای آن رشد می کند. این مقدار ریزش طبیعی است ولی اگر بیشتر باشد باید به فکر درمان بود. برای آزمایش می توان موی سر را با دست به آرامی کشید که اگر در دست انسان چهار، پنج تار مو بود، ریزش طبیعی است ولی اگر بیش از این بود و یا اگر انسان روی متکا که می خوابد مشاهده کند که تار موهای زیادی ریخته است باید به متخصص پوست و مو مراجعه کند.

برای درمان دارویی در مورد جلوگیری از ریزش مو و درآمد موهای جدید استفاده از مینوکسیدیل توصیه می شود. البته این دارو فقط در چهل درصد موارد موجب رشد موهای جدید می شود. این دارو در نود درصد موارد از ریزش مو جلوگیری می کند.

مو و پوست زیبایی ظاهر هر فرد است و باید در حفظ و نگهداری آن کوشید. همان گونه که در تهیه ی لباس باید جامه ی مناسب با جنس و رنگ مناسب انتخاب می کنیم.

در قرآن مجید و روایات آمده است که زن و مرد لباس همدیگر هستند: ﴿هُنَ‌ لِباسٌ‌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ[1] بنا بر این باید در انتخاب این لباس دقت کرد.

باید همسر انسان رنگ الهی داشته باشد و معین انسان در انجام خوبی ها باشد. انسان فاعل مختار است و در انتخاب همسر باید از این اختیار استفاده کند و همسر دیندار، عفیف، خوش اخلاق و با سخاوت نسبت به شوهر باشد. زن باید در غیاب شوهر، فرزندان و اموال و آبروی شوهر را حفظ کند.

زن و شوهر چون هر دو در زندگی مشترک شوق و میل به سعادت دنیا و آخرت دارند از این رو لباس هم هستند.

انسان باید در مسیر سعادت به ریاضت شرعی روی آورد نه غیر شرعی مانند مرتاضان.

انسان نباید به زیبایی های ظاهری فرد نگاه کند. زلیخا در ابتدا چنین نگاهی به حضرت یوسف داشت. اما حضرت یعقوب هم به زیبایی های ظاهری یوسف دقت داشت و هم نسبت به زیبایی های باطنی آن.

ما نیز باید به زیبایی های ظاهری و علی الخصوص باطنی معصوم و امام زمان خود دقت کنیم تا بتوانیم سعادت واقعی را بشناسیم. باید اعتقادات شیخ صدوق، اعتقادات لیلیه ی علامه ی مجلسی و احتیاج شیخ طبرسی را مطالعه کند تا امام شناسی در او تقویت شود. تا شناخت، حاصل نشود نمی توان از امام علیه السلام تبعیت کرد و الا شک و تردید در قلب انسان خلجان می کند و نمی گذارد که مسیر حق را بشناسد.

امیر مؤمنان علی علیه السلام به مردم توصیه می فرماید: شما نمی توانید مانند من ریاضت شرعی داشته باشید و سپس چهار توصیه به ایشان می کند: أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ[2]

یعنی ولایت و امامت را به این چهار کار یاری کنید: ورع که همان ترک حرام است. اجتهاد که جد و جهد در کسب خوبی های واجب و غیر واجب است. عفت و سپس سداد و محکم کاری در همه ی امور. یعنی انسان نباید روی فرضیه و حساب احتمالات جلو رود بلکه باید کارهایش با سداد و علم و یقین باشد تا اهل معرفت شود.

علم معصوم علم لدنی و علم ناب است و همه یقین محض است. بعد انسان اگر به شهود رسید باید ببیند آیا این کشف و شهود او مطابق با معیارهای ارائه شده از معصوم هست یا نه. یکی از علائم آن این است که اگر شهود برای او حاصل شد، عمل صالح و تواضع او و وابستگی او به خدا و معصوم بیشتر شود. همچنین باید دید که انسان تا چه مقدار بر اساس علم خود عمل می کند. اگر انسان به علم خود عمل نکند علامت آن است که علم او علم واقعی و مفید نیست.

در بعضی موارد فرد تصور می کند که به کشف و شهود رسیده است ولی آنچه به دست آورده است القائات شیطانی است.

 


[1] بقره/سوره2، آیه187.
[2] نهج البلاغه، نامه ی 45.