درس طب استاد ضیایی

88/09/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: پولیپ بینی

بینی یکی از اعضاء مهم بدن است. در بحث استنشاق هوا و تصفیه ی آن از ذرات معلق در هوا و از دوده و در خنک کردن دستگاه گردش خون، رطوبت دادن به هوایی که تنفس می شود بینی نقش مهمی را بر عهده دارد.

اگر کسی به شکل ژنتیکی دچار انحراف تیغه ی بینی باشد یا آنکه سینوس در فرد مسدود باشد یا اینکه این دو عارضه بر اثر ضربه یا تصادف رخ دهد یا اینکه در داخل حفره ی بینی رشد زائده ی گوشتی یا استخوانی و یا رشد بیش از حد مخاط بینی و سینوس های اطراف آن رخ دهد چنین فردی دچار تغییر چهره شده و تنفس در او مشکل می شود و عوارضی در فک و صورت وی حاصل می شود.

کسانی که سینوزیت فوقانی مزمن دارند یا مبتلا به رینیت آلرژیک مزمن هستند و در نتیجه قسمت فوقانی دو طرف ریه در آنها مشکل دارند، پولیپ بینی بیشتر در آنها مشاهده می شود.

اگر پولیپ بینی بزرگ باشد در تنفس، ایجاد اختلال می کند که در پزشکی جدید با عمل جراحی آن را مداوا می کنند.

 

هر کسی باید دقت کند که سبک زندگی او از نظر کیفیت و کمیت به چه گونه است. آیا دنیا و آخرت خود را آباد کرده است یا اینکه سبک زندگی خود در دنیا و آخرت را خراب کرده است.

باید سبک زندگی صحیح را که برخواسته از کتاب و سنت و برگرفته از روانشناسی بالینی و روانشناختی است اتخاذ کرد. سبک زندگی هر فرد و اجتماع جزء لا ینفک زندگی می باشد که به پنج چیز بستگی دارد:

نحوه ی نگرش که خود بر سه گونه است:

یکی نگرش شناخت است

دیگری نگرش هیجانی است که خود به هیجان منفی و مثبت تقسیم می شود. هیجان منفی مانند احساسات کاذب است که بر فکر صحیح و عقل کاربردی و بر دین و اخلاق صحیح و تربیت صحیح غلبه کند. چنین احساساتی که منفی است هیجان فرد را نیز منفی می کند و شخص مزبور هم خودش را خراب می کند و هم دیگران را. چنین چیزی از نظر اسلام مطرود است. ولی هیجان مثبت موجب بقاء فرد و جامعه است. مانند اینکه کسی در احیاء شعائر مانند جلسات مذهبی و عزاداری هیجان دارد. این هیجان، معین و معدّ عقل کاربردی است. به همین دلیل در روایت آمده است که سعی کنید که خداوند شما را در جایی ببیند که محل خوبی ها است. انسان اگر در چنین محل هایی باشد خوبی های دیگران در انسان اثر می گذارد حتی اگر فرد سیاهی لشکر باشد.

سومی قسم، نگرش رفتاری است که خود بر دو قسم رفتار منفی و مثبت تقسیم می شود. رفتار اگر مثبت باشد مانند صله ی رحم، درس خواندن و احسان به والدین. چنین رفتاری مورد تأیید شرع است. اما اگر رفتار، منفی باشد مانند خود محوری چنین رفتاری برخواسته از خود پسندی و عدم حرف شنوی از دیگران و عدم مشورت است. چنین کسی به تک روی، روی می آورد و کارهای خود را ناقص تحویل می دهد. چنین فردی به پوچ گرایی و شیطان پرستی و مانند آن روی می آورد. این رفتار منفی سبک زندگی فرد و اجتماع را از مثبت بودن به منفی بودن تبدیل می کند و فرد گاه جلوی خدا و رسول نیز می ایستد و یا حتی اعمال زشت خود را خوب می نگرد: ﴿الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ‌ صُنْعاً[1] چنین کسانی هم خود فاسد هستند و هم دیگران را فاسد می کنند.

 

مطلب دوم در سبک زندگی بحث فلسفه ی زندگی است. کسی که پاک است در زندگی فردی و اجتماعی پاک است و در همه جا دنبال پاکی و تقوا است.

فلسفه ی زندگی بعضی آشکار نیست بلکه مخفی است. مانند منافقین و کسانی که در جلوی مردم خود را خوب نشان می دهند و حتی گاه از خدا و پیغمبر نیز جلو می زنند ولی بعد که رفتار و کردار آنها را با آیات و روایت محکمه بررسی می کنیم متوجه می شویم که او کارهای خود را التقاطی و بر اساس حدیث نفس و اطاعت از نفس اماره انجام داده است. چنین کسی همواره دنبال مصلحت شخصی خودش است نه دنبال مصلحت خدا و رسول. این عده از افراد اگر ببینند که افراد در جبهه ی علیه باطل به موفقیت رسیده اند با آنها همراه می شوند و الا به صف دشمنان می روند.

در روایات است که بعضی در آخر الزمان رضایت کفار را بر رضایت ولی فقیه صالح و اهل بیت مقدم می دارند و حال آنکه خداوند می فرماید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإيمانِ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[2]

بخش دیگر، بحث ارزش ها و عمل کردن به واجبات و ترک محرمات است. آیت الله مشکینی در رساله ی واجبات و محرمات آن را ذکر کرده است. بنا بر این گاه ارزش های یک جامعه به مقدار دقت به بایدها و نبایدهای لازم در زندگی تعیین می شود.

 

گاه سبک زندگی فرد به حالات و صفاتی که از او بروز می کند و به اصطلح به خصیصه های او مربوط می شود مثلا گاه افراد، بی تدبیر، ناامید، اخمو و مانند آن هستند. این نشان می دهد که چنین کسی بر اساس سنت رسول خدا (ص) و چهارده معصوم رفتار نمی کند. معصومین همواره خوش برخورد بوده با دیگران با ملایمت رفتار می کردند. در روایت است که مودّت با مردم نصف عقل است.

ولی گاه خصیصه های فرد مثبت است مثلا فرد، همواره متبسم است. (البته عکس آن قهقهه است که مذموم می باشد.) در روایت است که مؤمن حتی اگر مغموم باشد ولی آن را ظاهر نمی کند بلکه ظاهر خود را شاداب نشان می دهد بنا بر این کسانی که با آنها همنشین باشند خورسند می شوند و روحیه می گیرند. از جمله خصیصه های خوب با حجاب بودن، با عفت بودن، عمل کردن به وعده و مانند آن است.

انسان نباید حالت تواضع خود را نسبت به احکام الهی تغییر دهد و از این رو به محض اینکه گناه می کند باید به سراغ توبه و استغفار برود.

 

 


[1] کهف/سوره18، آیه104.
[2] نساء/سوره4، آیه23.