درس طب استاد ضیائی

88/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آفت دهان
مراد از آفت دهان زخم های خوش خیمی هستند که به رنگ سفید بوده و دردناک می باشند. حتی گاه هنگام آب خوردن نیز درد می گیرند و گاه تا دو سانتی متر می شوند. بر روی لثه ها و زبان و قسمت داخلی گونه ها رخ می دهند. پزشکی جدید علت آن را نمی داند و در زنان بیشتر از مردان رخ می دهد و در هر سنی می تواند رخ دهد.
بعضی از عواملی که ایجاد آفت دهان می کند عبارت است از:
1.آسیب های جزئی که به دهان بر اثر ته دیگ و نان خشک و مانند آن به دهان وارد می شود.
2.دوم، کمبود آهن و کمبود ویتامین ب 12 و کمبود اسیدفولیک در بدن است.
3.گاه آفت دهان جنبه ی استرسی و فشار روانی و جنبه ی هیجانی دارد. حتی گاه کار زیاد و بار سنگین که انسان بلند می کند به آفت دهان می انجامد مضافا بر اینکه گاه موجب آرتروز و دیسک کمر و گردن می شود.
4.تب شدید نیز می تواند عامل آفت دهان باشد. دمای بدن هنگام خواب 36 و هنگام بیداری 37 درجه است. تب شدید علاوه بر آفت دهان موجب تب خال نیز ممکن است بشود. تب بالا در کودکان سی و هشت و نیم و در بزرگسالان سی و نه و نیم است.
5.دخترانی که تازه به سن قاعدگی رسیده اند در هر دوره ی قاعدگی گاه مبتلا به آفت دهان می شوند.
6.گاه بعضی از عفونت های ویروسی و گاه بیماری هایی که از حالت کمون و نهفتگی بیرون آمده است به آفت دهان منجر می شود.
اگر آفت های دهان در عرض هفت تا دوازده روز بهبود می یابند و گاه از قطره ی پرسیکا و محلول های دیگر استفاده می کنند و گاه از دیفن هیدرامین برای شستشو استفاده می کنند که باید به مدت پنج دقیقه در دهان نگه می دارند و گاه می گویند که باید آن را قورت هم بدهند که کار اشتباهی است. گاه کپسول تتراسیکلین را باز می کنند و پودر آن را در یک قاشق آب حل می کنند و غرغره می کنند و بعد بیرون می ریزند. البته کودکان که ممکن است آن را قورت دهند نباید از آن استفاده کنند.
در طب گیاهی می گویند که اگر آفت دهان ناشی از گرم مزاجی نباشد می توان از مغز گردو استفاده کرد به این گونه که آن را بجوند و بیرون بریزند. همچنین است مصرف انار ترش که آب آن را در دهان گردانده و بیرون بریزند.

بیماری آکرومگالی:
کسانی که استخوان هایشان بیش از حد طبیعی بزرگ شده است به این بیماری مبتلا هستند. این به سبب ترشح بیش از اندازه ی هورمون هیپوفیز است. این بیماری به شکل نادر رخ می دهد و رشد عرضی استخوان ها زیاد می شود. افزایش هرومون رشد در کودکان گاه موجب بیماری دیگری به نام ژیگان تیسم می شود که در نتیجه طول استخوان ها افزایش می یابد مثلا بالا تنه گاه کوتاه و رشد پاها زیاد می شود و یا رشد دست ها زیاد می شود.
اگر اختلال مزبور در هنگامی که رشد قدی فرد تمام شود (سن 25 سالگی) و هنگامی که رشد استخوانی فرد تمام شده است (سن 35 سالگی) رخ دهد صورت آنها بزرگ می شود و گاه دست و پای آنها بزرگ می شود.
گاه علت آن ایجاد تومور در غده ی هیپوفیز است که با عمل جراحی که جلوی ترشح بیش از حد غده ی هیپوفیز را می گیرد مداوا می شود.
برای برطرف شدن این تومورها باید راه رگ را باز کرد و به این جهت گل استخودوس، عسل استخودوس یا پودر استوخودس و افطیمون را هر کدام به مقدار یک قاشق چایخوری را در یک استکان آب جوش ولرم مصرف کنند. البته اگر کسی شکم روش دارد هر دو را با هم مصرف نکند.
یکی از عوارضی که اسانس های شیمیایی ایجاد می کند این است که ترشح غده ی هیپوفیز را کم می کند و در نتیجه قد و هیکل افراد کوچک باقی می ماند.

شخص منافق در زندگی خود و دیگران ایجاد خلل می کند. اما منفق کسی است که کارش انفاق است و مشکلات دیگران را برطرف می کند. در آیات قرآن بیش از پانصد آیه است که انسان را به کمک به دیگران ترغیب می کند و آیاتی از قبیل انفاق، تعاون، زکات، ایتاء ذی القربی، دادن نفقه، دادن فطریه وارد شده است.
در قرآن آمده است: ﴿لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ[1]
در مقابل انفاق، بخل قرار دارد. قرآن بخل را نوعی شر می داند و در آیه ی 180 می فرماید: ﴿وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً لَهُمْ بَلْ‏ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ[2]
اگر کسی انفاق کند خداوند نعمت را به سوی او سرازیر می کند. انسان اول باید کار خوب انجام دهد و بعد از خداوند تقاضای کمک داشته باشد کما اینکه حضرت موسی بعد از کمک به دختران شعیب به خداوند عرض کرد: ﴿فَسَقى‏ لَهُما ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ‏ خَيْرٍ فَقيرٌ[3]
انفاق به نفع خود منفق است و الا خداوند به انفاق ما احتیاجی ندارد کما اینکه خداوند می فرماید: ﴿ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ[4]
خداوند وعده داده است که اگر کسی در اموال خود سهمی برای فقیر و محروم قرار دهد خداوند نیز او را کمک می کند که محتاج نشود. البته فقرای فامیل مقدم هستند. خداوند در قرآن می فرماید: ﴿وَ في‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ‏ وَ الْمَحْرُومِ‏[5]
اگر اغنیاء این حق را ادا کنند فاصله های طبقاتی در میان مردم کم می شود.
در نهج الفصاحة آمده است السخاء خلق الله الاعظم. یا آمده است: السخاء خلق الانبیاء و یا آمده است السخاء خُلُق و یا ان الله یحب العبد الغنی التقی الخفی و یا انا لنعطی غیر المستحق حذرا من رد المستحق. یعنی برای اینکه اشتباها فقیری را که مستحق است رد نکنیم گاه به فردی که مستحق نیست نیز صدقه می دهیم.
البته دامنه ی صدقه وسیع است و در روایات امر به معروف و نهی از منکر و سلام کردن نیز نوعی صدقه محسوب شده است.


[1] آل عمران/سوره3، آیه92.
[2] آل عمران/سوره3، آیه180.
[3] قصص/سوره28، آیه24.
[4] سبا/سوره34، آیه39.
[5] ذاریات/سوره51، آیه19.