درس رجال استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1400/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: توثیقات عامه/اسند الیه /وجه دوم

 

در خصوص بحث رجال که در جلسات گذشته تعقیب می‌شد و در جهت بیان مراد از کلمه اَسند عنه یا اُسند عنه در کلام شیخ طوسی که در وصف بعضی از روات آمده بود در جلسات پیشینی که داشتیم، دو وجه از وجوهی که اگر آن وجوه تمام بود این وصف و این لفظ دلالت بر توثیق عام آن راوی داشت، ذکر شد؛ یعنی وجه ششم و وجه هشتم و هر یک از این دو وجه موردنقد و اشکال قرار گرفت و نتیجه گرفتیم که بر اساس این دو وجه نمی‌توانیم کلمه اَسند عنه یا اُسند عنه را در کلام شیخ طوسی به‌عنوان یک توثیق عام برای راوی تلقی کنیم.

و اما وجه دوم از وجوهی که در تحلیل معنی اَسند عنه یا اُسند عنه ذکر شد، وجهی و احتمالی بود که محقق داماد در الرواشح السماویه مطرح فرموده بودند ایشان در آنجا فرمودند:[1] مقصود از کلمه اَسند عنه یا اُسند عنه این است که این راوی خودش به‌صورت مشافهی و مباشرتی حدیثی از امام صادق علیه‌السلام نشنیده است، بلکه احادیثی را که روایت می‌کند احادیثی است که از اصحاب ثقه امام صادق علیه‌السلام شنیده است و می‌خواهد شیخ بفرماید این راوی ازجمله راویانی هست که روایات را از کتب مورد اعتماد اصحاب امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند.

عرض می‌کنیم این احتمال نیز مردود است، چون خلاف وجدان و تحقیق در این خصوص است به این دلیل که بعضی، بلکه گروهی ازجمله کسانی که شیخ طوسی در وصف آن‌ها کلمه اسند عنه را آورده است، کسانی هستند که به‌طور متعدد از خود امام علیه‌السلام به‌صورت مشافه ای روایت نقل کردند، ازجمله آن‌ها جابر بن یزید جعفی و یا ازجمله آن‌ها محمد بن اسحاق بن یسار ازجمله آن‌ها محمد بن مسلم بن رباح، این سه بزرگوار از کسانی هستند که از اصحاب امام صادق محسوب می‌شوند و از خود امام صادق علیه‌السلام مشافهتا روایت نقل کردند و شیخ طوسی این‌ها را در اسند الیه آورده است

علاوه بر این بسیاری از کسانی که شیخ طوسی در وصف آن‌ها کلمه اسند عنه را ذکر می‌کند، نجاشی در رجال خود ذکر می‌کند و اسم این‌ها را می‌آورد و از این‌ها کتابی نقل می‌کند که از امام روایت می‌کنند، مثل احمد بن عامر بن سلیمان قائی، مثل محمد بن ابراهیم عباسی، مثل محمد بن میمون تمیمی زعفرانی که این‌ها ازجمله راویانی هستند که شیخ طوسی در کتاب خودش در وصف این‌ها جمله اَسند عنه یا اُسند عنه را ذکر می‌کند بااین‌وجود نجاشی در کتاب خودش در وصف و حالات ایشان در ذکر سرگذشت این‌ها دارد: له کتاب یروی عن امام صادق علیه‌السلام کتابی که مستقیماً از امام صادق روایت می‌کند و علی‌هذا نتیجه این می‌شود که این وجه دوم که در الرواشح السماویه محقق داماد ذکر می‌کند این وجه قابل تائید نیست و نمی‌توان مراد شیخ طوسی را از اَسند عنه یا اُسند عنه در وصف روات این بدانیم تا به الآن هشت وجه ذکر کردیم، دو احتمال وجه ششم و هشتم بود که اگر این دو تائید می‌شدند می‌توانستیم بگوییم کل من قال شیخ الطوسی فی وصفه اسند عنه کان ثقة یعنی می‌شد توثیق عام اما وجه ششم و هشتم را رد کردیم

و می‌ماند وجود دیگر که یکی‌یکی این وجوه را بررسی کنیم تا به یک نتیجه برسیم.


[1] الرواشح السماوية، المير داماد الأسترآبادي، ج1، ص65.