1400/09/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: توثیقات عامه/اسند الیه /بررسی و نقد وجوه مطرحشده
در جلسه گذشته اقوال و وجوهی را که پیرامون معنای اَسند عنه یا اُسند عنه در کلام شیخ در وصف راوی مطرحشده بود به چهار گروه تقسیم کردیم.
گروه اول: وجوه و انظاری بود که بر اساس ان وجوه و انظار جمله اَسند عنه یا اُسند عنه دلالت بر توثیق کسی داشت که شیخ طوسی این جمله را در وصف او گفته است. ازجمله این وجوه، وجه ششم و وجه هشتم بود که در بررسی این وجوه عرض میکنیم: اما وجه ششم از دووجهی که در این گروه مطرح شد وجهی هست که محدث نوری مطرح فرمودند و حاصل و خلاصه این وجه این بود که مقصود از اسند عنه این است که این شخص و این راوی کسی است که ابن عقده در رجالش که حاوی چهار هزار از اصحاب ثقه امام صادق علیهالسلام است او را نیز ذکر کرده است.
نقد و بررسی وجه ششم
و مقتضای این وجه این است که فعل اسند عنه با صیغه ماضی معلوم قرائت شود و ضمیر در اسند مستتر به ابن عقده برگردد و ضمیر عنه هم به راوی برگردد و معنی اسند عنه این شود که اسند ابن عقده عن هذا الراوی و ازآنجاکه ابن عقده در رجالش 4000 از رجال اصحاب ثقه امام صادق علیهالسلام را ذکر میکند این میشود ثقه.
این وجه از جهاتی قابل مناقشه است
اولاً: ارجاع ضمیر در اسند به ابن عقده و قرائت آن به فعل معلوم قرینه میخواهد و هیچ قرینهای بر تعیین این فعل بهصورت معلوم و برفرض معلوم باشد ارجاع ضمیر به ابن عقده در کلام شیخ وجود ندارد.
چون اگر مقصود شیخ طوسی این باشد که ضمیر اسند به ابن عقده برگردد، باید شیخ قبل از آوردن این اسند ذیل بررسی احوال یکی از رجال گذشته حداقل برای یکبار بفرماید اسند ابن عقده عنه تا بتواند درباره روایان بعد بدون ذکر نام (ابن عقده) از جهت ضمیر مستتر در آن اکتفا کند و حالآنکه بررسی میکنیم موردی باشد که اینگونه بیان شود وجود ندارد.
مقدمه شیخ در رجال نگاه کنید، شاید خود مقدمه قرینه باشد اگر این باشد این اشکال وارد نمیشود مطالعه کنید برای جلسه بعد