1400/08/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: توثیقات عامه/اسند الیه /وجه سوم تا هشتم
موردبحث ما پیرامون بررسی یکی دیگر از توثیقات عامه است و آن عبارت است، رواتی که شیخ طوسی در رجال خودش در وصف آنها اَسند عنه یا اُسند عنه آورده است و گفتیم که در معنای این جمله چند وجه و بلکه چند نظریه و قول مطرح است.
با تحقیق و تفحص که ما صورت دادیم هشت نظریه درباره این کلمه یا هشت وجه حداقل هست؛ که دو وجه ذکر کردیم و در ادامه وجه سوم را عرض میکنیم.
وجه سوم: جمله اسند عنه به صیغه مجهول خوانده شود و معنای آن این باشد که اجلای از روات از این شخص و با اعتماد به آن روایت میکنند، لذا جمله اسند عنه در حقیقت مدحی پیرامون آنکسی است که شیخ طوسی این جمله را درباره او آورده است، توثیق نیست، هرچند که مدح هم در مواردی مفید است.
وجه چهارم: این است که مقصود از اسند عنه این است که روایاتی که این شخص نقل میکند اختصاص به امام صادق علیهالسلام دارد و از هیچ امام دیگری روایت نمیکند.
وجه پنجم: این است که بگوییم معنی این روایت این است که ابن عقده آنجا که این شخص را ذکر میکند روایتی از او بیان میکند لذا اَسند عنه خوانده شود بهصورت ماضی معلوم و معنی ان این است که روایت کرده است ابن عقده از این شخص، ابن عقده ای که در رجال خودش 4000 از اصحاب امام صادق علیهالسلام نقل میکند.
وجه ششم: این است که مقصود از این جمله این است که این شخص ازجمله کسانی هست که ابن عقده در رجالش که تألیف کرده است برای بیان ثقات از اصحاب امام صادق که حدود 4000 نفر هستند در کتاب خودش آورده است.
در وجه قبلی (پنجم) ابن عقده روایتی را از او نقل کرده است ولی در اینجا میگوییم کلام ابن عقده توثیق است.
توضیح اینکه ابن عقده کتابی تألیف کرده درباره رجال امام صادق علیهالسلام و در آن کتاب اسما و نام 4000 شخص از اصحاب امام صادق علیهالسلام را نقل میکند و برای هر یک از آن اشخاص یک حدیثی که از امام صادق علیهالسلام ذکر کرده است را نقل میکند و همین کتاب در حقیقت مصدر اصلی شیخ طوسی در تألیف رجالش است و شیخ طوسی در رجال کنونی اشاره میکند به هر شخصی که ابن عقده او را در کتاب خود ذکر کرده و روایتی از امام صادق علیهالسلام از او بیان کرده است و ازآنجاکه رجال ابن عقده که در کتاب خودش ذکر میکند خصوص رجال و رواتی هستند که ثقه میباشند پس جمله اسند عنه در حقیقت اشاره دارد به اینکه این راوی کسی است که ابن عقده او را توثیق کرده است، درنتیجه باید طبق این احتمال این فعل به صیغه معلوم خوانده شود، اَسند عنه خوانده شود و ضمیر موجود در او هم به ابن عقده برگشت کند و ضمیر در عنه هم به راوی برگشت کند یعنی اسند ابن عقده از این راوی یعنی این مرد مردی است که ابن عقده در رجالش او را بهعنوان یکی از اصحاب ثقه امام صادق علیهالسلام ذکر کرده و آورده
این وجه را محدث نوری در خاتمه مستدرک نقل میکنند.[1]
وجه هفتم این است که مراد ازجمله اَسند عنه یا اُسند عنه این است که این راوی کسی است که علاوه بر شیعه و امامیه عامه نیز از او روایت میکند این احتمال از ظاهر کلام علامه تستری در ترجمه محمد مروان در قاموس الرجال[2] استفاده میشود
اما وجه هشتم اینکه مقصود از این جمله این است که این شخص درباره او شیخ میگوید اَسند عنه یا اُسند عنه کسی است که شیوخ و اساتید از او روایت کرده و بر او اعتماد کردهاند که در این صورت هم جمله اَسند عنه یا اُسند عنه بهمنزله توثیق است.
این نظریه هشتم نظریهای است که مجلسی اول ادعای آن را کرده است.[3]
در وجه سوم اعتماد در حد توثیق نیست بلکه مدح است ولی در وجه هشتم اعتماد در حد توثیق است، بین این دو وجه این فرق هست.