1400/08/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: توثیقات عامه/اسند الیه /وجه اول
یکی دیگر از توثیقات مطرحشده در لسان بعضی از فقها بهعنوان توثیق عام این است که شیخ طوسی رضوانالله تعالی علیه در بسیاری موارد بعدازاینکه اصحاب امام صادق علیهالسلام را در رجال خود ذکر میکند و آنها را ترجمه مینماید در وصف آن راوی جملهای را بکار میبرد جمله اَسند عنه یا اُسند عنه[1] هست.
در معنی این جمله و مراد شیخ طوسی از این جمله چیست؟ در میان اندیشمندان فقهی و رجالی اختلافنظر است.
علاوه بر اینکه در نفس قرائت این جمله که آیا بهصورت معلوم خوانده شود؟ یا بهصورت مجهول قرائت شود؟ در مراد از این خود جمله میان اندیشمندان علمی و رجال و فقهی اختلافنظر است، که یکی از نظریات این است که این جمله در حقیقت مدحی از جانب شیخ طوسی درباره این روای است و میخواهد توثیق او را تثبیت کند لذا قاعده عامهای را از آن استخراج میکنند مبنی بر اینکه کل من قال الشیخ طوسی فی وصفه اَسند عنه یا اُسند عنه فهو ثقة
لذا در مقام تحلیل این قاعده و تثبیت آن و یا انکار آن قاعده لازم است که در خصوص مفاد این جمله و انظار اعلام درباره این جمله با تأمل و حوصله بحث کنیم تا به نتیجه برسانیم.
و در همین خصوص عرض میکنیم که بر اساس تحقیقی که انجام دادیم و با تتبع در کتب اعلام روشن میشود که در معنای جمله اَسند عنه یا اُسند عنه هشت وجه و نظریه قابلطرح است که تنها در صورتی میتواند بهعنوان توثیق عام مطرح شود که هفت وجه یا هفت نظریه دیگر درباره این جمله کنار گذاشته شود، ابتدا این وجوه و انظار را ذکر میکنیم بعد درباره هریک بحث خواهیم کرد.
وجه اول این است که گفتهاند این جمله باید با صیغه معلوم قرائت شود، اَسند عنه و معنای این جمله این است که این راوی از امام صادق علیهالسلام باواسطه روایت کرده است، نه مستقیم؛ یعنی هر روایتی که دارد روایت مع الواسطه است، اسناد دادهشده از امام که این باواسطه از امام نقل میکند.
سید محقق خویی رضوانالله تعالی علیه در معجم رجال میفرماید: أنه روى عن الصادق (ع) مع واسطة و هذا المعنى هو الظاهر في نفسه و هو الذي تعارف استعماله فيه، فيقال: روى الشيخ الصدوق بإسناده عن حريز مثلا و يراد به أنه روى عنه مع واسطة؛ و قد يؤيد ذلك بقول الشيخ في غياث بن إبراهيم أسند عنه و روى عن أبي الحسن (ع)، فإن ظاهر هذا الكلام أنه لم يرو عن أبي عبد الله (ع) و إنما أسند عنه، أي روى عنه مع الواسطة.[2]
اگر قرار بود هر دو باواسطه باشند و میگفت اسند عنهما ولی تا به امام صادق علیهالسلام رسید اسند عنه گفت و در امام کاظم عن ابی الحسن گفت
یعنی از امام کاظم بدون واسطه از امام صادق علیهالسلام باواسطه
اینیک احتمال است
وجه دوم وجهی است که محقق داماد در الرواشح نقل کرده است و میفرماید: معنی اسند عنه این است که این شخص روایتش از اصحاب امام صادق که موثوق به هستند نقل میکند و روایتش از اصول و مراجع مورد اعتماد امام صادق نقل میکند. جماعة انما روايتهم عنه ع بالسماع من اصحابه الموثوق بهم والاخذ من اصولهم المعول عليها ذكر كلا منهم وقال اسند عنه[3]
استظهار میشود که نقد نکرده نظرش این است، اگر خیلی دقیق بشویم ممکن است به خود محقق داماد ربط ندهیم و بگوییم وجهی از وجوه است که محقق داماد نقل میکند، اما علیالظاهر این را میپذیرد.
اما وجه سوم که بهصورت مجهول باید خوانده شود، این دو وجه بهصورت معلوم خوانده میشد، وجه سوم و چهارم و پنجم و ششم و هفتم و هشتم
ان شاالله جلسه بعد