98/09/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: قواعد عامه/قاعده تقیه /اقسام تقیه
بحث درباره اقسام تقیه بود در جلسه گذشته عرض شد که تقسیم دوم از تقسیمات تقیه تقسیم تقیه بحسب نوع ما یتقی به است
به این لحاظ تقیه دو قسم میشود
تقیه بالکتمان و تقیه بالاظهار
تقیه بالکتمان این بود که به لحاظ خوف از شخصی دیگر حق که معتقد به آن است را پنهان نگه دارد و به آن عمل ننمایید.
عرض کردیم مشروعیت این تقیه در فقه هم از آیات قرآن کریم استفاده میشود، مثل تقیه مؤمن آل فرعون و هم از نصوص و در جلسه قبل یکی از این نصوص مطرح شد، در ادامه عرض میکنیم:
شیخ در استبصار در باب كراهية دخول الخصي على النساء:
الحسين بن سعيد عن ابن أبي عمير عن أحمد بن إسحاق عن أبي إبراهيم عليهالسلام قال قلت له: يكون للرجل الخصي يدخل على نسائه فينا ولهن الوضوء فيرى شعورهن فقال: لا.[1]
مردی در میان زنان قرار میگیرد آنها مقدمات وضو را برای او فراهم میکنند وضو آب وضوی که برای او میاورند و میرزند که موهای اینها را میکند
در ادامه شیخ میفرماید:
فأما ما رواه الحسين بن سعيد عن محمد بن إسماعيل قال: سألت أبا الحسن عليهالسلام عن قناع النساء الحرائر من الخصيان فقال: كانوا يدخلون على بنات أبي الحسن عليهالسلام ولا يتقنعن.
فالوجه في هذا الخبر ضرب من التقية والعمل على الخبر الأول أولى وأحوط في الدين، وفي حديث آخر انه لما سئل عن هذه المسألة فقال: أمسك عن هذا فعلم بإمساكه عن الجواب انه لضرب من التقية لم يقل ما عنده في ذلك واستعمال سلاطين الوقت ذلك.[2]
موارد دیگری هم هست که به کتاب ما در قواعد فقهیه میتوانید مراجعه نمایید[3]
قسم دوم تقیه به اظهار است
شخص به موافقت با شخص مخالف خودش اظهار کند به انجام عملی، یعنی مطابق احکام فردی که خوف ضرر او وجود دارد عمل شود این نوع تقیه هم موارد متعدد در شرع دارد
ازجمله آن موارد تقیه اصحاب کهف است که امام صادق علیهالسلام: أنه ذكر أصحاب الكهف فقال لو كلفكم قومكم ما كلفهم قومهم، فقيل له: وما كلفهم قومهم؟ فقال: كلفوهم الشرك بالله العظيم، فأظهروا لهم الشرك، وأسروا الايمان حتى جاءهم الفرج.[4]
تقسیم سوم: تقسیم تقیه بهحسب دواعی انگیزهها و اسبابی که باعث جواز تقیه میشوند
عرض شد تقیه در جائی است که خوف ضرر وجود دارد این خوف دواعی دارد
به دو قسم تقسیم میشود
1. التقیه للصیانه عن شر الغیر
این تقیه برای اینکه دوری شود از ضرر و حفظ و صیانت از شر غیر و حفظ نمودن از خطری که متوجه بر نفس و یا عرض و یا مال و یا دین در صورت عدم موافقت و یا مخالفت با غیر صورت میگیرد.
از این نوع تقیه با تعابیری دیگر هم یاد میشود مثل التقیه الخوفیه [5] و یا التقیه الاضطراریهو یا التقیه الاکراهیه[6] یاد میشود
علیالظاهر خوفیه اعم از اضطراریه و کراهیه است چون این دو ازآنجهت که موجب ترس از رسیدن شر دیگران به ما میشوند از اقسام تقیه خوفیه قرار داده شده اند. چون اضطرار یعنی تقیهای که در جهت دفع شر متوجه به خودمان از جانب دیگران مضطر به آن باشیم
و اما تقیه اکراهیه عبارت است از تقیه ای که شخص جهت دفع شری که به آن وعده دادهشده است انجام میدهد
شکی نیست هر دو تقیه جایز است و بلکه مورد بسیاری از ایات و روایات که جواز تقیه را دلالت میدهند همین تقیه خوفی است که اکراهیه یا اضطراریه است مثل فرمایش خداوند متعال: ﴿إِلاّٰ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمٰانِ﴾ وَ قٰوله: ﴿يَكْتُمُ إِيمٰانَهُ﴾
یا در روایات متعدد ... التقى ترس المؤمن والتقية حرز المؤمن،...[7]
و یا التقية من أفضل أعمال المؤمن، يصون بها نفسه وإخوانه عن الفاجرين،[8]
همانطوری که در بعضی دیگر روایات آمده است التقية في كل شئ يضطر إليه ابن آدم[9]
مشروعیت تقیه در اضطراریه واضح و روشن است چون قدر متیقن خوفی که تقیه را میرساند خوف از ضرر خطر موجود است
ولی در خصوص تقیه اکراهیه اشکال کردند، اساساً عنوانِ اکراه عنوانی است تحت عنوان تقیه وارد نمیشود یا تعریف تقیه شامل آن نمیشود
همانطور که در مباحث گذشته بیان شد، تقیه در اصطلاح آنگونه که از اخبار و روایات استفاده میشود به معنی ترس از شر قومی است که مخالف با مذهب ما هست و موافق به مذهب انها است به این صورت که شخص اظهار به موافقت مذهب مخالفین بنمایید بدون آنکه مخالفین وادار به مخالفت نمایند
اما اکراه عبارت است از اینکه فرد مخالف ما ما را وادار به عمل موافق خود بنمایید و وعده بدهد که اگر موافقت ننمایید یعنی عمل را انگونه که ما میخواهیم انجام ندهی فلان شر و خطر را به تو متوجه خواهیم کرد