97/10/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نظر سید یزدی در كتاب تكملۀ العروۀ الوثقي
بحث درباره بررسی راهکارهای دفع اشکال عقلی از تحت استیلا قرار گرفتن منافع اشیاء بود. در جلسات گذشته عرض کردیم محقق نراقی (ره) معتقد است که قاعدهی ید در خصوص استیلای بر اعیانِ خارجیه جریان دارد و در منافع اشیاء قابل جریان نیست. ادلهای را مطرح کردند که از جملهی آن ادله این بود که اساسا استیلای بر منافع اشیاء ممکن نیست، زیرا منافع اموری تدریجیه هستند و در یک زمان اجتماع ندارند تا استیلای بر آنها محقق شود.
در ادامهی بحث به راهکارهای این بحث پرداختیم که در واقع پاسخی از اشکال عقلی محقق نراقی بود. تا به اینجا دو پاسخ (یکی از محقق اصفهانی و دوم از حضرت امام (ره)) مطرح و مورد مناقشه قرار گرفت.
سيد يزدي به دو صورت به دليل چهارم محقق نراقي اشکال وارد مي كند: اولا میفرماید استیلای بر منافع به نحو مستقل (يعني حالتی که هیچ استیلایی بر اعیان نباشد) قابل تصور مي باشد و بلکه در خارج نيز تحقق دارد. مثلا اگر مزرعهای برای انتفاع علماء وقف شده باشد و برای این مال موقوفه متولی تعیین شد که ولایت بر عین آن مزرعه دارد. شکی نیست که موقوف علیهم (یعنی علماء) هیچ استیلایی بر عین این مال موقوفه ندارند (و متولی مستولی بر آن است) ولی هیچ استیلایی بر عين آن ندارند، لذا ثمرات و منافع این مزرعه هر سال توسط متولی به موقوف علیهم پرداخت میشود. (لذا اینکه فرمودند استیلای بر منافع بدون استیلای بر اعیان قابل تصور نیست غلط است).
دوما استیلای بر حق الاختصاص بدون استيلاي بر عين نيز ممكن است. مثلا بر همین اعیان موقوفه، استیلای بر حق الاختصاص معتبر است در حالیکه حق الاختصاص، چیز خارجیه اي نیست، و همانطوری که استیلای بر حق الاختصاص ممکن است، استیلای بر منافع هم قابل تصور است.
مناقشه در وجه اول: مقصود محقق نراقی از منافع، آن چیزی است که در مقابل اعیان قرار میگیرد، منافعی که محقق نراقی میفرماید نمیتواند تحت استیلای اشخاص قرار بگیرد، آن حقایقی است که وجود تدریجی دارند، به این معنا که بعضی از اجزاء آن منعدم و یا معدوم شده و فقط بعضی از اجزاء آن موجود است بالفعل. مثل سکنای در خانه که آنچه که بالفعل وجود دارد همین نشستن الان است، اما نشستنِ قبل از آنِ حاضر منعدم و نشستنِ بعد از آنِ حاضر نيز معدوم است. و اما ثمرات مزرعه و...، داخل در اعیان خارجیه است و فی الواقع به آنها منفعت گفته نمیشود، بلکه به اینها نمائاتی گفته میشود که عینی از اعیان خارجیه است، و تنها به دلیل اینکه مستخرج از اعیان دیگر است به آنها منافع میگویند. به تعبیر دیگر نقضی که در پاسخ اول مطرح شد ربطی به بحث ندارد.
و اما پاسخ دوم از آن جهت قابل مناقشه است که استیلای بر اعیان خارجیه، آثاری دارد که هر عینی به حسب تفاوتی که دارد، اثر استیلای بر آن هم متفاوت میشود؛ مثلا اثر استیلای بر یک خانه، ملکیت عین است، اثر استیلای بر مال وقفی، اختصاص آن مال وقفی به موقوف علیه است (یعنی موقوف علیه مالک نمیشود اما حق اختصاص پیدا میکند)، اثر اختصاص زمین بایر بعد از تحجیر، اولویت صاحب تحجیر است؛ لذا در تمام این امور، استیلا حقیقتا بر اعیان وجود دارد و استیلای بر عین، آثاری دارد. از جمله آثار استیلای بر مال وقفی، حصول حق الاختصاص است، نه اینکه در چنین مالی، فرد هم بر عین مال استیلا دارد و هم بر حق الاختصاص استیلا دارد. یعنی حق الاختصاص اثر و حاصل استیلا است نه اینکه خودش یک واقیعتی باشد که تحت استیلا قرار گرفته باشد؛ به خلاف منافع که قابل تفکیک از عین است؛ لذا باید بین آثار استیلای بر شیء و بین منافعی که جدای از عین میتواند قابل تصور باشد فرق قائل شد.
حاصل فرمایش ایشان این است که اشکال محقق نراقی در خصوص استیلای بر منافع، در یک صورت درست و در صورتی دیگر نادرست است.
اگر ادعا کنیم که منافعِ یک عین، به صورت استقلالی و در عرض خودِ آن عین میتواند تحت استیلا قرار بگیرد، این ادعا به همان دلیلی که محقق نراقی مطرح کردند، ادعای باطلی است چون منافع استقلال ندارد و تدریجی الوجود است و بالفعل قابل استیلا نیست (چون استیلا زمانی میتواند محقق بشود که شیء در خارج موجود باشد)؛ اما اگر ادعا کنیم که استیلای بر منافع اعیان در طول استیلای بر خود اعیان حاصل میشود، یعنی استیلای بر منافع، استقلال ندارد، در این صورت اشکال محقق نراقی وارد نیست، زیرا در این فرض، مصحِحِ استیلای بر منافع، وجود استیلای بر عین است، و عندالعقلاء، استیلای بر اعیان و اشیاء، استیلای بر منافعِ آن هم شمرده میشود، چه آن منافع الان وجود خارجی داشته باشدو چه وجود نداشته باشد.
به نظر میآید که این فرمایش هم پاسخ تامی از اشکال محقق نراقی نمیتواند باشد، چون منافعی که برای اعیان خارجی وجود دارد دو نوع است، نوع اول آن منافعی است که استیلا و تصرف در آنها، ممکن نیست مگر بعد از استیلای بر اعیان، مثل سوار شدن بر مرکب (یعنی انتفاع از سواری مرکب) و سکنای در خانه، در این موارد، اگرچه استیلای بر منفعتی مثل سکنی و سواری وجود دارد اما این استیلا بدون استیلای بر عین (یعنی خود خانه و خود مرکب) ممکن نیست؛ اما نوع دوم، آن منافعی است که استیلا و تصرف در آن، متوقف استیلای بر اعیانِ ذی منفعت نیست، یعنی میشود از آن منفعت استفاده کرد بدون تصرف در عینِ ذی منفعت. مثل استظلال به جدار (استفاده از سایه دیورا)، استضائهی از سراج (استفاده از نور چراغ)، استشمام از گل و... که در این موارد میتوان عین تحت استیلای مالکش باشد ولی منافع در اختیار دیگران باشد. و بر این اساس، در خصوص این منافع که تدریجی الوجود هم هستند و استقلال هم دارند و منفک از عین میباشند، چگونه گفته شود که استیلای بر عین سبب استیلای بر منافع هم خواهد بود. (مثل صدا، تصویر، بو و... که انتفاع از آنها قابل تفکیک از عین آن است). فعلیهذا، این پاسخ چهارم هم خیلی قابل دفاع نیست.