1401/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: قواعد العامة او غیر المختصة بباب واحد/قاعده لا ضرر /مفاد مفردات قاعده
بحث درباره بررسی معنای کلمه ضرار در حدیث لا ضرر و لا ضرار بود، در اینکه کلمه ضرار مصدر هست و دلالت بر حدث نقص فیالجمله دارد هیچ بحث و اختلافی نیست، ولی در دو نکته مربوط به کلمه ضرار بحث و نظر هست.
نکته اول مربوط به تعیین هیئت ضرار است، در هیئت صیغه ضرار چهار وجه مطرحشده است.
وجه اول این است که ضرار مصدر باب مفاعله هست که از ثلاثی مجرد ضر اخذشده است؛ یعنی ضار یضار مضارة و ضرارا مثل قاتل یقاتل مُقاتلة و قِتالاً
وجه دوم این است که ضرار مصدر خود فعل ثلاثی مجرد باشد، مثل کتاب که مصدر کتب است.
وجه سوم این است که بگوییم: ضرار نه مصدر باب مفاعله مأخوذ از ثلاثی مجرد ضر است و نه مصدر خود ضر است بلکه مصدر یک فعل رباعی است، یعنی از باب مفاعله غیر مزید فیه است، مثل سافر یسافر مسافرة و سفاراً
وجه چهارم این است که بگوییم ضرار مصدر باب افعال است و در اصل إضرار بوده است، همزه از باب تخفیف حذفشده است، مثل طاعة که همزه آن از باب تخفیف حذفشده، در إضرار همزه حذفشده ضرار این وجه چهارم را شهید در کتاب القواعد و الفوائد[1] مطرح میکند.
عرض میکنیم به نظر میرسد علیالظاهر ضرار در اینجا مصدر از باب مفاعله مأخوذ از ضر است کما اینکه اکثر همین نظریه رادارند.
اما سایر وجوه، انتخاب آنها نیاز به دلیل و قرینه دارد چون حذف همزه آنگونه که در وجه چهارم بود خلاف ظاهر است همزه در مثل کل که اصلش اُوکل بوده است حذف میشود، دلیلش اجتماع همزتین است، یا ثقل تلفظ است. درحالیکه استعمالش هم بسیار زیاد است، لذا هر جا همزه حذف نمیشود.
و همینطور اینکه مصدر دیگری برای فعل ثلاثی مجرد باشد با ظاهر حدیث مخالفت دارد، چون فرمود «و لا ضرار» عطف اقتضا مغایرت بین معطوف و معطوف علیه را دارد و همچنین وجه سوم بهاتفاق لغویان بر اینکه ماده برای ضر ضرر و ضرار یکچیز است و آن (ض و ر) است مغایرت دارد.
نکته دوم راجع به معنی ضرار است وقتی روشن شد که ضرار مصدر باب مفاعله است آنوقت باید بحث کنیم از معنی ضراری که به معنی مضاره است، بررسی کنیم آیا ضرار معنایش متفاوت از ضرر است یا خیر؟
اگر متفاوت است چه تفاوتی بین ضرر و ضرار است؟ قبل از اینکه این مسئله را بررسی کنیم نیاز به یک مقدمه داریم.
مقدمه مربوط به کلمات لغوییون مربوط به کلمه ضرار است
ابن اثیر به نقل از کتاب غریب الحدیث و القرآن تألیف هروی میگوید: والضِّرَار: فِعال، مِنَ الضَّرّ: أَيْ لَا يُجَازِيهِ عَلَى إِضْرَاره بِإِدْخَالِ الضَّرَر عَلَيْهِ. والضَّرَر: فِعْلُ الْوَاحِدِ والضِّرَار: فِعْلُ الِاثْنَيْنِ، والضَّرَر: ابْتِدَاءُ الْفِعْلِ، والضِّرَار: الْجَزَاءُ عَلَيْهِ. وَقِيلَ الضَّرَر: مَا تَضُرُّ بِهِ صَاحِبَكَ وَتَنْتَفِعُ بِهِ أَنْتَ، والضِّرَار: أَنْ تَضُرَّه مِنْ غَيْرِ أَنْ تَنْتَفِعَ بِهِ. وَقِيلَ هُمَا بِمَعْنًى، وتَكرَارُهُما لِلتَّأْكِيدِ.[2]
ابن منظور هم میفرماید: فالضِّرَارُ مِنْهُمَا مَعًا والضَّرَر فِعْلٌ وَاحِدٌ،[3]
فیومی در المصباح المنیر میگوید: وَضَارَّهُ مُضَارَّةً وَضِرَارًا بِمَعْنَى ضَرَّهُ[4]
در القاموس میگوید: الضر، ويضم: ضد النفع، أو بالفتح: مصدر، وبالضم: اسم، ضرهو - به وأضره وضاره مضارة وضرارا.[5]
از مجموع این کلمات اهل لغت در تفسیر و معنی ضرار چند وجه وجود دارد
1. ضرر فعل یک نفر است ضرار فعل دو نفر است
2. ضرر شروع فعل نقصی است اما ضرار جزای فعل نقصی است
3. ضرر آن عملی است که به دیگری نقص وارد کرده و ضرر رساننده نفع میبرد اما ضرار فعلی است که فقط به دیگری نقص وارد میکند بدون اینکه ضرر رسانده نفعی ببرد
4. ضرر و ضرار یک معنیدارند لذا لاضرار در حدیث تأکید برای لا ضرر است