درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1403/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع/اخبار /نکته چهارم: حجّیّت و اعتبار خبر

 

ادامه بررسی دلالت أخبار بر حجّیّت خبر واحد

بیان شد اخباری که برای اثبات حجّیّت خبر واحد عادل مورد استناد قرار گرفته اند، چند طائفه می باشند که باید هر کدام به صورت جداگانه مطرح گردیده و مورد بررسی قرار گیرند. طائفه اوّل از این اخبار یعنی اخبار علاجیّه بیان گردیده و سه تقریب در راستای استدلال به این طائفه برای اثبات حجّیّت خبر واحد عادل مطرح گردیده و مورد نقد قرار گرفت. در ادامه به بیان پاسخ از اشکال مذکور خواهیم پرداخت.

نقد و بررسی طائفه اولی

ممکن است در پاسخ به ایرادی که بر استناد به طائفه اولی از اخبار علاجیّه بر حجّیّت خبر واحد عادل بیان گردید گفته شود اینطور نیست که احتمال هر دو برداشت نسبت به این طائفه از اخبار علاجیّه داده شود، بلکه برخی فقرات این اخبار، ظهور در برداشت اوّل داشته و برخی دیگر، ظهور در برداشت دوّم دارند و همان فقراتی که ظهور در برداشت اوّل دارند برای استدلال بر حجّیّت خبر واحد عادل، کافی می باشند.

توضیح مطلب آن است که راهکار های ارائه شده در این اخبار برای ترجیح یکی از متعارضین به دو دسته کلّی تقسیم می شود: برخی از این راهکار ها در فرضی ارائه می شود که مخالفت یکی از متعارضین با کتاب الله یا سنّت قطعی پیامبر اکرم (ص) و موافقت دیگری، معلوم می باشد و برخی دیگر در فرضی ارائه شده اند که موافقت یا مخالفت هیچکدام از متعارضین با کتاب الله یا سنّت قطعی پیامبر اکرم (ص) معلوم نیست مثل صورتی که حکم کلّی در کتاب الله بیان گردیده و بیان جزئیّات آن به معصومین (ع) واگذار شده باشد مثل حکم شکّیّات نماز، نصاب در زکات، مؤونه در خمس، شرائط بیع و نیز شرائط صحّت در بسیاری از فروعات عبادی و غیر عبادی.

 

دسته اوّل مثل راهکار موافقت با کتاب الله، ظهور در ارائه راهکار برای تشخیص حجّت از لا حجّت دارند، زیرا واضح است مطلبی که مخالف با کتاب الله باشد از ائمّه (ع) صادر نشده و خبر متضمّن این مطلب، حجّت و طریق به واقع نخواهد بود و راهکار موافقت با کتاب الله در این اخبار علاجیّه ارشاد به همین مطلب واضح خواهد داشت؛ تعبیر «فأنا قلته» و تعبیر «فلم أقله» در روایت هشام بن حکم که می گوید[1] : «خطب النبیّ (ص) بمنی فقال ایّها الناس، ما جاءکم عنّی یوافق کتاب الله فأنا قلته و ما جاءکم یخالف کتاب الله فلم اقله» یا تعبیر «زخرفٌ» در برخی روایات دیگر، ظهور در همین مطلب یعنی دلالت راهکار موافقت با کتاب الله بر حجّیّت خبر واحد موافق با کتاب و عدم حجّیّت خبر واحد مخالف با کتاب دارد.

و امّا دسته دوّم از راهکار ها یعنی راهکار هایی که در فرضی وارد شده اند که صرفاً حکم کلّی در کتاب الله یا سنّت قطعیّه بیان شده و احتمال موافقت یا مخالفت هر دو خبر متعارض با کتاب الله و سنّت قطعیّه داده می شود مثل أفقهیّت، أعدلیّت و أورعیّت، راهکار هایی تعبّدی می باشد که به ذهن خود مکلّفین نمی رسد و این راهکار ها به دلالت مطابقی، ظهور در ارائه راهکار برای اخذ به یکی از دو حجّت داشته و به دلالت التزامی، دلالت بر حجّیّت هر دو خبر واحد خواهند داشت.

بنا بر این اگرچه دسته اوّل از راهکار ها ظهور در حجّیّت مطلق خبر واحد عادل نداشته و استدلال به طائفه اولی از اخبار علاجیّه به لحاظ این راهکار ها برای اثبات حجّیّت مطلق خبر واحد عادل صحیح نمی باشد، ولی دسته دوّم از راهکار ها ظهور در حجّیّت مطلق خبر واحد عادل داشته و استدلال به طائفه اولی از اخبار علاجیّه به لحاظ همین راهکار ها برای اثبات حجّیّت خبر واحد عادل کافی خواهد بود.

با توجّه به این مطلب روشن می شود تمامی تقاریب سه گانه مذکور در کلام سیّد قزوینی «رحمة الله علیه» در جهت استناد به اخبار علاجیّه برای اثبات حجّیّت خبر واحد عادل، مربوط به اخباری است که در فرض عدم علم به موافقت یا مخالفت اخبار متعارضه با کتاب الله و سنّت قطعی، راهکار ارائه داده اند، نه اخباری که در فرض علم به موافقت یکی از متعارضین با کتاب الله یا سنّت قطعیّه و مخالفت دیگری با آنها، راهکار ارائه داده اند.


[1] - کافی، جلد 1، صفحه 69.