درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1403/01/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع/اخبار /نکته چهارم: حجّیّت و اعتبار خبر

 

ادامه آیه سوّم: آیه کتمان

بیان شد سوّمین آیه از آیاتی که در بیانات اندیشمندان اصولی برای اثبات حجّیّت خبر واحد مورد استناد قرار گرفته است، آیه کتمان می باشد و تحقیق درباره این آیه شریفه و بحث از صحّت یا بطلان استدلال به آن برای اثبات حجّیّت خبر واحد عادل نیازمند بحث از سه مطلب است:

مطلب اوّل، بیان تقریب استدلال به آیه کتمان می باشد؛ مطلب دوّم، بیان دیدگاه های تفسیری که مفسِّرین در تفسیر آیه کتمان مطرح نموده اند می باشد و مطلب سوّم بررسی صحّت یا عدم صحّت استدلال به آیه کتمان برای حجّیّت خبر واحد عادل بر اساس هر یک از این دیدگاه های تفسیری می باشد. بحث در مطلب اوّل بود که در این زمینه، تقاریب مختلفی از اصولیّون عامّه و امامیّه نقل گردید. در ادامه به دسته بندی این تقاریب ذیل دو رویکرد کلّی خواهیم پرداخت.

ادامه مطلب اوّل: تقریب استدلال

از مجموع تقاریبی که برای استدلال به آیه کتمان مطرح گردید روشن می شود در تقریب استدلال به آیه کتمان، دو رویکرد اساسی وجود دارد:

رویکرد اوّل آنکه متعلَّق کتمان در این آیه شریفه، محتویات کتب آسمانی بوده و تکلیف حرمت کتمان متوجّه اهل کتاب باشد که از محتویات کتب آسمانی خود مطّلع بوده اند. شاهد بر این رویکرد، اخذ میثاق از اهل کتاب برای تبیین محتویات کتب آسمانی توسّط خداوند در آِیه 186 سوره آل عمران[1] و همچنین لعن کتمان کنندگان محتویات کتب آسمانی در آیه 159 سوره بقره[2] می باشد؛

بر اساس این رویکرد، حرمت کتمان محتویات کتب آسمانی بر مطّلعین از اهل کتاب مستلزم وجوب اظهار محتویات کتب آسمانی بوده و وجوب اظهار محتویات کتب آسمانی موجب تحقّق بیان محتویات کتب آسمانی توسّط اهل کتاب می باشد و بیان محتویات کتب آسمانی توسّط اهل کتاب موجب حصول اطمینان به این بیان برای سامعین بوده و این اطمینان، مستلزم وجوب عمل سامعین بر طبق این بیان می باشد و این به معنای حجّیّت خبر واحد خواهد بود.

 

این رویکرد از تقریب مذکور در کلام جصّاص در کتاب فصول استفاده می گردد.

رویکرد دوّم آن است که متعلّق کتمان در این آیه شریفه، محتویات قرآن کریم و کلمات پیامبر اکرم (ص) در تبیین محتویات قرآن کریم بوده و تکلیف حرمت کتمان متوجّه هر مسلمانی است که از این محتویات و کلمات اطّلاع دارد. شاهد بر این رویکرد، تعبیر «و الهدی» در آیه 159 سوره بقره می باشد که مقصود از آن، فرمایشات پیامبر اکرم (ص) در جهت تبیین آیاتی از قرآن است که نیاز به تبیین دارند و و اضح است که بر اساس این رویکرد، مراد از کتاب در تعبیر «فی الکتاب» نیز خصوص قرآن کریم می باشد نه مطلق کتب آسمانی مثل تورات و انجیل؛

بر اساس این رویکرد، لعن کتمان کنندگان در آیه 159 سوره بقره دلالت بر حرمت کتمان محتویات قرآن کریم و سخنان پیامبر اکرم (ص) در مقام تبیین آیاتی از قرآن کریم که نیاز به تبیین دارند بر مطّلعین از این معارف داشته و حرمت کتمان، مستلزم وجوب اظهار محتویات قرآن کریم و سخنان پیامبر اکرم (ص) در مقام تبیین آیاتی از قرآن کریم که نیاز به تبیین دارند بوده و وجوب اظهار، مستلزم وجوب پذیرش این اظهارت توسّط سامعین و مخاطبین خواهد بود، زیرا اگر پذیرش این اظهارات بر سامعین و مخاطبین واجب نباشد، اظهار محتویات قرآن کریم و سخنان پیامبر اکرم (ص) راجع به این محتویات، ثمره ای نداشته و وجوب آن لغو خواهد بود. از طرف دیگر، اطلاق آیه کتمان دلالت بر آن خواهد داشت که پذیرش این اظهارات و أخبار، مطلقاً واجب باشد، چه مفید علم باشند و چه مفید علم نباشند و وجوب پذیرش اظهارات و أخبار غیر مفید علم به معنای حجّیّت خبر واحد عادل خواهد بود.

این رویکرد، رویکرد رایج میان اصولیّون در تقریب استدلال به آیه کتمان برای اثبات حجّیّت خبر واحد عادل بوده و از تقریب مذکور در اصول بزدوی، المعتمد ابو الحسین بصری، الاحکام آمدی و کلمات سیّد مرتضی و شیخ طوسی «رحمة الله علیهما» استفاده می گردد و ما نیز در بیان تقریب اجمالی، همین رویکرد را مطرح کردیم.


[1] آل عمران/سوره3، آیه186.
[2] بقره/سوره2، آیه159.