درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی‌سبزواری

1402/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع/اخبار /نکته چهارم: حجّیّت و اعتبار خبر

 

ادامه مطلب سوّم: اراده تحذّر از عقوبت

بیان شد مطلب سوّم باید در دو مقام پی گیری شود: مقام اوّل بحث صغروی راجع به مراد از تحذّر در آیه نفر و مقام دوّم بحث کبروی راجع به اینکه آیا تمامیّت استدلال به آیه نفر متوقّف بر اراده تحذّر عملی از وقوع در عقوبت مخالفت با انذار مُنذِر است یا آنکه در صورت اراده تحذّر قلبی و خوف نفسانی نیز استدلال به آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد عادل، تمام خواهد بود. بحث در مقام اوّل بود و بیان گردید محقّق نائینی «رحمة الله علیه» مراد از تحذّر را در آیه نفر، تحذّر عملی از عقوبت می دانند و در مقابل، امام خمینی «رحمة الله علیه» مراد از تحذّر را در آِه نفر، تحذّر قلبی می دانند. در ادامه به بیان نظریّه مختار در مقام اوّل و در پایان به بیان مقام دوّم خواهیم پرداخت.

بیان استاد معظّم

علی الظاهر، مراد از حذر در آیه شریفه، تحذّر قلبی می باشد، زیرا با مراجعه به لغت عرب مشاهده می شود حذر به معنای خوف از یک شیء دانسته شده است و خوف همان تحذّر قلبی می باشد.

رافعی در مصباح المنیر می گوید[1] : «حذر الشیء اذا خافه، فالشیء محذورٌ ای مخوفٌ»؛

ابن منظور در لسان العرب می گوید[2] : «الحذرُ الخیفة»؛

المحیط در مقام بیان معنای آیه «انّا لجمیعٌ حاذرون» بنا بر قرائت کسانی که به جای «حاذرون»، «حذرون» قرائت نموده و آیه شریفه را «انّا لجمیعٌ حَذِرون» نقل نموده اند می گوید[3] : «نخاف شرَّهم»؛

فراهیدی در کتاب العین در مورد آیه شریفه «انّا لجمیعٌ حاذرون» می گوید[4] : «و من قرأ حذرون، فمعناه انّا نخاف شرّهم».

 

مقام دوّم: کفایت اراده تحذّر قلبی در اثبات حجّیّت خبر واحد

بعد از اینکه در مقام اوّل پذیرفته شد مراد از تحذّر در آیه نفر ، تحذّر قلبی می باشد، این سؤال مطرح می شود که آیا تحذّر قلبی برای اثبات دلالت آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد عادل کافی می باشد یا تمامیّت دلالت آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد متوقّف بر اراده تحذّر عملی از عقوبت می باشد؟

در پاسخ گفته می شود اگرچه همانطور که امام خمینی «رحمة الله علیه» فرموده اند، مراد از تحذّر در آیه نفر، تحذّر قلبی است، امّا بر خلاف ادّعای ایشان، دلالت آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد عادل، متوقّف بر اراده تحذّر عملی از عقوبت نبوده و حتّی بنا بر اراده تحذّر قلبی نیز دلالت آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد عادل تمام می باشد.

توضیح مطلب آن است که امام خمینی «رحمة الله علیه» در مقام استدلال بر عدم دلالت آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد در صورت اراده تحذّر قلبی فرمودند: در این صورت مفاد آیه شریفه آن است که مفاد انذار مُنذِرین، تذکّر و تخویف نسبت به احکامی است که مکلّف از قبل نسبت به آنها اطّلاع داشته ولی از آنها غافل شده است و غرض از این انذار نیز آن است که خوف نفسانی و تحذّر قلبی برای مکلّف حاصل شده و موجب شود نسبت به احکام سابق، تحذّر عملی پیدا نماید و واضح است که در این صورت، انذار مُنذِرین حجّت نخواهد بود، زیرا دلالت بر حکم جدیدی ندارد تا حجّت قرار داده شود.

در پاسخ گفته می شود اگرچه اصل ادّعای ایشان مبنی بر اراده تحذّر قلبی از حذر در آیه نفر، صحیح می باشد، ولی اینکه متعلّق تحذّر قلبی، خصوص احکامی باشد که مکلّف از قبل نسبت به آنها اطّلاع داشته و شامل احکام جدیدی که به واسطه انذار مُنذِرین دانسته می شود، نگردد، صحیح نخواهد بود، زیرا خوف نفسانی و حذر قلبی ناشی از مخالفت با تکالیفی است که در صورت ثبوت آنها در واقع، مخالفت با آنها مستلزم عقاب می باشد و انذار مُنذِرین به این تکالیف اشاره دارد و این تکالیف بر دو قسم هستند:

قسم اوّل تکالیفی که مکلَّف قبل از انذار، نسبت به آنها مطّلع بوده است ولی از آنها غافل شده است؛ در این صورت، انذار مُنذِر نسبت به او صرفاً جنبه تذکار و یاد آوری دارد و او را از غفلت خارج نموده و موجب خوف نفسانی و تحذّر قلبی مکلّف نسبت به این تکالیف شده و این تحذّر قلبی و خوف نفسانی سبب می شود در صدد تحذّر عملی از این تکالیف بر آید؛

و امّا قسم دوّم تکالیفی است که مکلّف قبل از انذار مُنذِر نسبت به آنها هیچ آگاهی نداشته و نفس انذار، مبیِّن آن تکالیف می باشد؛

 

با توجّه به این مقدّمه گفته می شود انذار مُنذِر موجب خروج مکلّف از غفلت نسبت به حکم در قسم اوّل و موجب آگاهی بخشی به مکلّف نسبت به حکم در قسم دوّم می شود و از آنجا که آیه نفر دلالت بر آن دارد که تحذّر قلبی، مترتّب بر انذار مُنذِر می گردد، در خصوص قسم دوّم این سؤال مطرح می گردد که تحذّر قلبی در چه صورت بر انذار مُنذِر مترتّب می گردد؟ آیا در صورتی که انذار مُنذِر حجّت نبوده و خبر واحد عادل حجّت نباشد نیز تحذّر قلبی برای مکلّف حاصل خواهد گردید یا آنکه تحذّر قلبی تنها در صورتی برای مکلّف حاصل خواهد گردید که انذار مُنذِر حجّت بوده و به عبارتی خبر واحد عادل حجّت باشد؟ و واضح است که در صورت عدم حجّیّت انذار مُنذِر، تحذّر قلبی برای مکلّف حاصل نخواهد گردید و لذا اینکه خداوند متعال در آیه نفر، تحذّر قلبی را غایت برای انذار مُنذِر قرار داده است دلالت بر آن خواهد داشت که انذار مُنذِرین در نظر خداوند متعال، حجّت می باشد.

بنا بر این حتّی اگر مراد از تحذّر در آیه نفر، تحذّر قلبی باشد نیز اطلاق انذار در این آیه شریفه دلالت بر حجّیّت آن نسبت به احکامی که از قبل نسبت به آنها اطّلاع داشته و احکام جدیدی که مفاد انذار مُنذِرین می باشد می شود، چه این انذار مفید علم باشد و چه مفید علم نباشد، لذا دلالت آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد عادل حتّی بنا بر اراده تحذّر قلبی نیز تمام خواهد بود.


[1] المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، الفيومي، أبو العباس، ج1، ص126.
[2] لسان العرب، ابن منظور، ج4، ص175.
[3] المحيط في اللغة، الصاحب بن عباد، ج1، ص217.
[4] كتاب العين، الخليل بن أحمد الفراهيدي، ج3، ص199.