1402/11/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: طرق ایصالی الفاظ، افعال و تقاریر صادره از شارع/اخبار /نکته چهارم: حجّیّت و اعتبار خبر
مطلب سوّم: اراده تحذّر از عقوبت
بیان شد سوّمین مطلبی که در جهت استدلال به آیه نفر برای اثبات حجّیّت خبر واحد عادل لازم می باشد این بود که مراد از تحذّر در آیه نفر، تحذّر از وقوع در عقوبت به جهت مخالفت با انذار مُنذِر و اخبار مُخبِر باشد. بیان گردید بحث از این مطلب باید در دو مقام پی گیری شود: مقام اوّل بحث صغروی راجع به مراد از تحذّر در آیه نفر و مقام دوّم بحث کبروی راجع به اینکه آیا تمامیّت استدلال به آیه نفر متوقّف بر اراده تحذّر عملی از وقوع در عقوبت مخالفت با انذار مُنذِر است یا آنکه در صورت اراده تحذّر قلبی و خوف نفسانی نیز استدلال به آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد عادل، تمام خواهد بود. در ادامه به بیان مقام اوّل خواهیم پرداخت.
مقام اوّل: مراد از تحذّر
محقّق نائینی «رحمة الله علیه» از جمله کسانی است که دلالت آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد عادل را تمام دانسته و بلکه آن گونه که در اجود مطرح شده، دلالت آیه نفر بر حجّیّت خبر واحد عادل را اوضح از دلالت آیه نبأ دانسته اند[1] . ایشان در فوائد الاصول در مقام بیان مراد از تحذّر در آیه نفر می فرمایند[2] : «لیس المراد من الحذر، مجرّد الخوف و التحذّر القلبی، بل المراد منه هو التحذّر الخارجی و هو یحصل بالعمل بقول المُنذِر و تصدیق قوله و الجری علی ما یقتضیه من الحرکة و السکون و لیس المراد ایضاً الحذر عند حصول العلم من قول المُنذِر، بل مقتضی الاطلاق و العموم الاستغراقی فی قوله «لینذروا» هو وجوب الحذر مطلقاً، حصل العلم من قول المُنذِر او لم یحصل».
در مقابل، امام خمینی «رحمة الله علیه» که غالباً فرمایشات محقّق نائینی «رحمة الله علیه» را مورد نقد قرار می دهند، در انوار الهدایة ادّعای اراده تحذّر عملی از حذر در آیه نفر را نپذیرفته و می فرمایند[3] : « أنّ ما ادّعى من أنّ المراد من الحذر هو الحذر العملی و هو یحصل بالعمل بقول المنذر، فی محلّ المنع، بل الظاهر من الآیة الشریفة أنّ المُنذِرین لینذروا قومَهم بالموعظة و الایعاد بعذاب الله و شدّة بعثه حتّی یخافوا من عقابه و عذابه، فاذا خافوا، یعملون بوظائفهم الشرعیّة و لیست الآیة فی مقام بیان وجوب التحذّر حتّی یقال، انّه تحذّرٌ عملیٌّ، بل الظاهر انّ المقصود حصول تحذّر القلبی و الخوف و الخشیة للناس حتّی یقوموا بوظائفهم».
ایشان در تهذیب الاصول نیز نظیر همین بیان را با توضیح بیشتر مطرح نموده و می فرمایند[4] : «الظاهر انّ المراد من الحذر هو الحذر القلبی بعد إنذار المنذر و إیعاده و تلاوته ما ورد فی ذلك من الآیات و النصوص و السنن.
و على ذلك، فبعد ما أنذر المنذر بما عنده من الآیات و الروایات و حصل الحذر و الخوف القلبیان، یقوم المنذرون بالفتح بما لهم من الوظائف العملیة التی تعلّموها من قبل، أو یلزم تعلّمها من بعد، فلیست الآیة ظاهرة فی أخذ المنذر بالفتح شیئاً من الأحكام من المنذر بالكسر تعبّداً.
و بالجملة غرض القائل سبحانه من الآیة لیس تعلّم المنذَر شیئاً من المنذِر و لا عمله بقوله، بل غرضه سبحانه أنّ المُنذِرین بعد ما أوعدوا قومهم بتذكار اللَّه و بیان عظمته و ما اعدّ للمتّقین من الجنّة و للكافرین و الفاسقین من النار و ذكروا ذلك كلّه على سبیل الموعظة و الإنذار، یحصل له حذر قلبی و خوف باطنی یجبِر ذلك الخوف على العمل بالوظائف الشرعیة العملیة.
و أمّا ما هو الوظائف و أنّها من أین یلزم تحصیلها و الوقوف علیها، فلیس مورداً لغرض الآیة، كما أنّ أوصاف المُنذِر من عدالته و تعدّده لیس مصبّاً للبیان.
و على ذلك فبین معنى الآیة و حجّیة الخبر الواحد بون بعید».