1401/02/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بیان امور مقدماتی/امور مربوط به ادله احکام و الفاظ شارع /وضع
ادامه بیان استاد معظّم
بیان شد نقد و بررسی دیدگاه محقق نائینی «رحمة الله علیه» راجع به تفاوت معنای اسم و حرف نیازمند بیان معانی متصوّره برای دو اصطلاح اخطاری و ایجادی بودن معنی و تعیین مراد ایشان از این دو اصطلاح می باشد. احتمال اول در معنای این دو واژه بیان گردید. در ادامه به بیان سایر احتمالات خواهیم پرداخت.
بیان سایر احتمالات
احتمال دوم آن است که معانی اسمی و حرفی، هر دو در خارج و ذهن، فارغ از تلفظ به لفظ اسم یا حرف، وجود دارند، اسامی برای معانی مستقل از یکدیگر وضع شدهاند و حروف برای معانی ربطی و مراد از اخطاری بودن معنای اسمی آن است که با تلفظ به لفظ اسم، معنای مستقل اسمی به ذهن خطور مینماید و مراد از ایجادی بودن معنای حرفی آن است که با تلفظ به لفظ حرفی مثل «فی» و «إلی»، معنای ربطی به ذهن میآید که موجب ایجاد ربط میان معانی مستقل اسمی در عالم ذهن میگردد.
احتمال سوم آن است که مراد از اخطاری بودن معانی اسمی، وجود این معانی در خارج و ذهن به نحو مستقل و فارغ از تلفظ به لفظ اسم و خطور این معانی در ذهن سامع به هنگام تلفظ به لفظ اسم باشد و در مقابل، مراد از ایجادی بودن معانی حرفی، عدم وجود این معانی در خارج و ذهن، صرف نظر از تلفظ به لفظ حرف و ایجاد این معانی در ضمن غیر در خارج و ذهن به هنگام تلفظ به لفظ حرف باشد.
بنابراین فرق احتمال اول با احتمال دوم در آن است که در احتمال اول، تلفظ به حرف، حاکی از معنا نبوده و دلالت بر معنا ندارد، بلکه سبب ایجاد معنای ربطی در عالم کلام یان دو کلام غیر مرتبط شده ترکیب صحیح کلامی را ایجاد مینماید، در حالی که در احتمال دوم، تلفظ به حرف، حاکی از معنا بوده و دلالت بر معنای ربطی دارد که حرف برای آن وضع شده است و از این طریق سبب ایجاد ربط میان دو موجود مستقل از یکدیگر شده و آنها را چه در عالم ذهن و چه در عالم خارج، به یک وجود ترکیبی تبدیل مینماید؛
کما اینکه فرق این دو احتمال با احتمال سوم در آن است که در احتمال سوم، حرف، معنایی که اصلاً وجود ندارد را در ضمن غیر یعنی وجودات مستقل ایجاد کرده و از این طریق، دو کلام مستقل یا دو وجود مستقل را به یکدیگر مرتبط مینماید.
احتمال اول از برخی فرمایشات محقق نائینی و نیز کلام سید خویی «رحمة الله علیهما» استفاده میشود.
محقق نائینی «رحمة الله علیه» در فوائد الاصول میفرمایند: «معانی حروف، تماماً ایجادی بوده و برای ایجاد ربط بین دو جزء از کلام که دارای معنای مستقل میباشند وضع شدهاند».
محقق خویی «رحمة الله علیه» در محاضرات نیز ظاهراً همین معنا را اختیار نموده و میفرمایند:[1] «و بعبارة جامعة: أن كل واحد منها موضوع لإیجاد معنى ربطی خاص فی تركیب مخصوص، و لا واقع له سواه، فلو لا وضع الحروف لم توجد رابطة بین اجزاء الكلام أبداً... و على الجملة أن المعانی الحرفیة بأجمعها معان إیجادیة، و لیس لها واقع فی أی وعاء من الذهن و الخارج و عالم الاعتبار ما عدا التراكیب الكلامیة».