درس خارج اصول استاد عباسعلی زارعی سبزواری

1400/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: بیان امور مقدماتی/مبادی علم اصول /ترتیب مباحث علم اصول

 

ادامه امر چهارم: ترتیب مباحث علم اصول

بیان شد پیشینۀ بحث از ترتیب مباحث و ابواب علم اصول به بدو پیدایش و تدوین این علم باز می‌گردد و مورد توجه اکثر قریب به اتفاق اندیشمندان اصولی بوده و در طول زمان، بعضاً تغییراتی بر آن عارض شده است. ترتیب مذکور در کلام قدما و متأخرین از امامیه و عامه و همچنین ترتیب مذکور در کلام معاصرین عامه بیان گردید. بحث در مقام بیان ترتیب مذکور در کلمات معاصرین امامیه بود که در این زمینه ترتیب مذکور توسط محقق خراسانی «رحمة الله علیه» و شهید صدر «رحمة الله علیه» در کتاب دروس بیان گردید؛ بحث در بیان ترتیب مذکور توسط شهید صدر «رحمة الله علیه» در کتاب بحوث بود که بیان شد ایشان می‌فرمایند: «مباحث علم اصول بر اساس دو تقسیم در موضوع علم اصول یعنی عناصر و ادلۀ مشترکه در استدلال فقهی قابل طرح است: یکی تقسیم به لحاظ نوع دلیلیت دلیل و دیگری تقسیم به لحاظ نوع دلیل»؛ تقسیم اول یعنی تقسیم مباحث علم اصول به لحاظ نوع دلیلیت دلیل بیان گردید. در ادامه ابتدا به بیان تقسیم دوم مباحث اصول در کتاب بحوث یعنی تقسیم به لحاظ نوع دلیل و در پایان به بیان نظریه مختار در ترتیب مباحث علم اصول خواهیم پرداخت.

تقسیم دوم شهید صدر «رحمة الله علیه» : تقسیم به لحاظ نوع دلیل

ایشان می‌فرمایند: «مباحث علم اصول به لحاظ ذات دلیل و نه دلیلیت و حجیت آن، بر دو قسم می‌باشند: قسم اول قواعد اصولیه‌ای که در مسیر کشف حکم شرعی واقعی فعل مکلف قرار می‌گیرند و قسم دوم قواعدی که در مسیر تشخیص وظیفه ظاهری مکلف در مقام عمل قرار می‌گیرند، بدون اینکه کاشف از حکم شرعی واقعی فعل مکلف باشند.

در خصوص قسم اول که از آنها به امارات نیز یاد می‌شود، ابتدا باید مباحث مربوط به عموم ادله مانند دلالت ادله و انواع آنها مطرح گردد و سپس از مباحث مربوط به خصوص ادله شرعیه و ادله عقلیه بحث شود. در خصوص ادله شرعیه در سه جهت بحث می‌شود: جهت اول، تحدید و تعریف دلالات دلیل شرعی؛ جهت دوم، صدور دلیل شرعی از شارع و جهت سوم، حجیت دلالات دلیل شرعی. اما در خصوص ادله عقلیه در دو جهت بحث می‌شود: جهت اول، بررسی صحت قضایای عقلیه و درجه تصدیق عقل نسبت به آنها و جهت دوم، حجیت ادراک عقل نسبت به این قضایا در مقام استنباط حکم شرعی؛

 

و اما در خصوص قسم دوم که از آنها به اصول عملیه یاد می‌شود، باید مباحث عامه اصول عملیه یعنی مباحث مربوط به وظیفه عملی مکلف در حال شک، بیان گردد؛ همچنین لازم است در خاتمه، راجع به تعارض ادله با یکدیگر، تعارض اصول عملیه با یکدیگر و تعارض ادله با اصول عملیه و اقسام و احکام آنها بحث گردد».[1]

ایشان در پایان بحث میفرمایند: «در صورتی که نگاه ما در علم اصول، استقلالی بوده و نظر به تطبیق قواعد اصولی در علم فقه وجود نداشته باشد، تقسیم اول افضل است و در صورتی که نگاه ما در علم اصول، استقلالی نبوده و نظر به کاربرد قواعد اصولی در عملیات استنباط در علم فقه باشد، تقسیم دوم افضل خواهد بود.

همان‌طور که تقسیم اول با روند ترتیب مباحث علم اصول در مدرسۀ مرحوم شیخ انصاری تناسب بیشتری دارد، لذا در کتاب بحوث، مباحث را مطابق با تقسیم اول مطرح کرده‌ایم، ولی تقسیم دوم تحلیل بیشتری به طلبه در مورد نقش قواعد اصولی در استنباط مسائل فقهی می‌دهد و لذا این تقسیم را در کتاب حلقات خود که آن را به عنوان جایگزین برای کتب درسی رایج حوزه نگاشته‌ایم، مباحث را مطابق با این تقسیم دوم بیان کرده‌ایم».[2]

نظریۀ استاد معظّم

پس از بیان تقسیم مباحث علم اصول در کلام بزرگان، شایسته است نظریۀ مختار در تبویب مباحث علم اصول بیان گردد؛ پس گفته می‌شود همان‌طور که گذشت، تقسیم مباحث علم اصول و تبویب آنها در کلام هر یک از این بزرگان، مناسب با تعریفی است که در رابطه با موضوع علم اصول ارائه شده است، لذا نقد این فرمایشات، مبنایی بوده و صحیح نمی‌باشد و آنچه مهم است آن است که ترتیب مباحث علم اصول را به گونه‌ای بیان نماییم که مناسب با تعریف مختار در علم اصول باشد.

بنا بر این گفته می‌شود همان‌طور که بیان گردید، موضوع علم اصول عبارت است از الفاظ، افعال و تقاریری که از شارع مقدس در مقام تفهیم احکام شرعی به مکلفین صادر شده است و لذا محور تبویب مباحث علم اصول باید الفاظ، افعال و تقاریر شارع در مقام تفهیم احکام شرعی به مکلفین باشد و از آنجا که این امور زمانی می‌توانند سبب تفهیم حکم شرعی به مکلفین قرار گیرند که اولاً گسترۀ مدلولی آنها روشن شود و ثانیاً صدور آنها از شارع مقدس ثابت گردد. لذا مباحث علم اصول یا باید مربوط به اصل مدالیل این امور باشد و یا مربوط به طرق وصول به آنها و بررسی اعتبار و عدم اعتبار آنها. پس شایسته است پس از ذکر مقدماتی که بعضی مربوط به مبادی علم اصول فقه است مانند تعریف و موضوع علم اصول و بعضی دیگر مربوط به دلالت امور مذکوره به نحو عام، مقاصد علم اصول به این ترتیب تبویب گردد:

 

مقصد اول: بررسی مدالیل الفاظ مفردۀ صادر از شارع در مقام جعل شرعی مثل مشتق، امر، نهی و امثال آنها؛

مقصد دوم: بررسی احوال مدالیل الفاظ مفردۀ صادر از شارع در مقام جعل شرعی مانند بحث اجتماع امر و نهی و بحث مقدمۀ واجب؛

مقصد سوم: بررسی مدلول جملات ترکیبیۀ صادر از شارع مقدس در مقام جعل شرعی مثل عام و خاص، مطلق و مقیّد، مفاهیم و امثال آنها؛

مقصد چهارم: بررسی احوال مدالیل جملات ترکیبیۀ صادر از شارع مقدس در مقام جعل شرعی؛

مقصد پنجم: بررسی مدالیل افعال و تقاریر صادر از شارع مقدس در مقام جعل شرعی؛

مقصد ششم: بررسی احوال مدالیل افعال و تقاریر صادر از شارع مقدس در مقام جعل شرعی؛

مقصد هفتم: بررسی طرق موصلۀ الفاظ، افعال و تقاریر صادر از شارع مقدس در مقام جعل شرعی؛

و مقصد هشتم: بررسی احوال طرق موصلۀ الفاظ، افعال و تقاریر صادر از شارع مقدس در مقام جعل شرعی مانند مبحث تعارض، تعادل و تراجیح و امثال آنها.


[1] بحوث في علم الأصول، الهاشمي الشاهرودي، السيد محمود، ج1، ص59.
[2] بحوث في علم الأصول، الهاشمي الشاهرودي، السيد محمود، ج1، ص62.