98/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حج/استطاعت /حکم صورت سوم از فرع سوم مساله 48
اما حکم صورت سوم؛ سید محقق یزدی میفرماید در این فرض بر نائب واجب است حج را کامل کند و بعد از انجام آن این عمل مجزی از حج مباشری منوبعنه میباشد.[1] [2] در مقابل حضرت امام میفرماید «بخلاف أثنائه» یعنی چنانچه در اثناء عمل نائب عذر منوبعنه مرتفع شد این حج مجزی از حج مباشری منوبعنه نیست و سید محقق خوئی هم همین نظر را دارند و میفرمایند اولاً اکمال حج بر نائب واجب نیست و ثانیاً مجزی از حج مباشری نمیباشد.[3] [4]
تحقیق مطلب (استاد معظّم): بحث در این مسأله در دو مقام دنبال میشود:
مقام اول: آیا حج نیابی که در اواسط آن عذر منوبعنه مرتفع شده مجزی از حجة الاسلام واجب بر منوبعنه است؟
در اینجا حکم به اجزا و عدم اجزا دائر مدار مقتضای ادلهای است که دلالت بر مشروعیّت نیابت دارد چنانچه شخص عاجز از مباشرت باشد. به تعبیری دیگر، حکم در مانحن فیه تابع موضوع استنابه است کما اینکه در صورت دوم هم تابع موضوع استنابه بود اگر قائل شدیم به اینکه ظاهر ادلهای که دلالت بر مشروعیّت نیابت و وجوب آن دارد این است که موضوع حکم و مشروعیّت نیابت، عذر فعلی مکلف از انجام عمل به همراه عدم علم به زوال عذر است هر چند احتمال زوال عذر و یا امید به زوال عذر داشته باشد و به تعبیری، کل ملاک در مشروعیّت استنابه، عجز فعلی اوست مگر اینکه علم داشته باشد عذر او بعداً مرتفع میشود در این صورت حج نیابی علی القاعده مجزی خواهد بود چون فرض آن است که منوبعنه علم و اطمینان به ارتفاع عذر ندارد لذا استنابه در حق او مشروعیّت دارد و به تبع آن عملی که نائب ورود به آن کرده یک عمل مشروع و نازل منزله عمل منوبعنه است و لذا با تحقق این عمل، امری که متوجه مکلف شده بود ساقط میگرد و وقتی امر متوجه به او ساقط شد تکلیف به وجوب دوباره انجام حج احتیاج به دلیل دیگری دارد.
و اما اگر قائل شدیم به اینکه ادله داله بر مشروعیّت و وجوب نیابت دلالت دارند بر اینکه موضوع نیابت و مشروعیّت آن عجز فعلی مکلف در صورتی است که این عذر تا پایان عمل توسط نائب استمرار پیدا کند و یا اینکه بگوییم موضوع وجوب استنابه عبارت است از عذر فعلی که تا آخر عمر او استمرار پیدا کند در هر دو فرض با زوال و ارتفاع عذر در اثناء عمل و قبل از پایان عمل کشف میکنیم که موضوع ادله مشروعیّت نیابت منتفی بوده و لذا نیابت در حق این شخص مشروعیّت نداشته است و بر این اساس عملی که نائب انجام داده کأن لم یکن میباشد در نتیجه نمیتواند مجزی از عمل منوبعنه بوده و بلکه بر منوبعنه لازم است در سنوات آتیه بنفسه اقدام به حج نماید.
در حکم صورت دوم روشن شد که از نظر ما آنچه که به عنوان موضوع وجوب استنابه شناخته میشود و ادله دلالت بر آن دارد عبارت است از عذر فعلی که شخص علم به ارتفاع آن ندارد یعنی احتمال اول از دو احتمالی که ذکر شد لذا طبق قاعده به نظر ما این حج مجزی از عمل منوبعنه است و لازم نیست بر منوبعنه بعد از ارتفاع عذر دوباره این حج را انجام دهد.