98/07/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حج/استطاعت /دلیل سوم
دلیل سوم: عدم صدق استطاعت
در فرض فقدان صحت یعنی مریض بودن شخص یا ضعف حاکم بر جسم او، استطاعت به معنای تمکّن از رفتن به حج صدق نمیکند. با این توضیح که؛ قطع نظر از روایاتی که ذکر شد بیشک استطاعت در وجوب حج به دلیل آیه شریفه ﴿وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾ معتبر است و مراد از استطاعت در این آیه - همانطوری که در گذشته به طور مکرر عرض شد- استطاعت عرفیّه است به این معنا که مکلف بتواند مناسک حج را بدون هیچگونه مشقتی که عرف تحمل آن را ندارد انجام دهد و چنین استطاعتی تنها در صورتی محقق میگردد که از سلامت بدنی برخوردار باشد.
سوال:
چه تفاوتی بین این دلیل و دلیل دوم (روایات) وجود دارد؟
پاسخ:
تفاوت در این جهت است که روایات دلالت دارند بر اعتبار صحت بدن در وجوب حج به عنوان صحۀ البدن و از آن حیث که دخیل در تحقق استطاعتی میباشد که نزد شارع در آیه شریفه اخذ شده لذا دلالت دارد بر اینکه صحت بدن شرط در وجوب حج است چون جزئی از اجزاء استطاعت شرعیّه میباشد به گونهای که این استطاعت معتبره عندالشارع با انتفای صحت بدن منتفی خواهد شد به دلیل اینکه المرکب ینتفی بانتفاء اجزائه. همینطور اگر صحت بدن تحقق پیدا کند چنانچه سایر اجزای استطاعت شرعیّه (زاد و راحله، تخلیۀ السَرب) حاصل شود این استطاعت محقق میگردد حتی اگر انجام حج از جهتی دارای مشقتی باشد که غالباً تحمل نمیشود. البته شکی نیست که در صورت وجود مشقت، وجوب جعل شده برای فرد مستطیع به استناد قاعده نفی حرج نفی شود و شکی نیست در اینکه اعتبار صحت بدن به این معنا و جزئیت صحت بدن در استطاعت شرعیّه نیاز به اقامه دلیل خاص دارد که ثابت کند صحت بدن جزئی از استطاعت شرعیّه است و بر این اساس، آیه شریفه ﴿وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾ به تنهایی مثبت اعتبار صحت بدن نخواهد بود بلکه اثبات اعتبار آن نیاز به استناد به اخبار و روایات دارد.
اما این دلیل (عدم صدق استطاعت) دلالت بر اعتبار صحت بدن در وجوب حج به عنوان جزئی از اجزاء دخیل در تحقق استطاعت عندالشارع ندارد تا بگوییم به شخصه دخیل در استطاعت است و جزئیتش احتیاج به دلالت دلیلی فراتر از آیه شریفه دارد بلکه در اثبات اعتبار صحت، احتیاجی به غیر از خود آیه شریفه نیست. به این معنا که؛ اگر ما باشیم و آیه شریفه، همین آیه برای اثبات اعتبار صحت بدن کفایت میکند چون متفاهم عرفی از کلمه «مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا» استطاعت عرفیّه است و این آیه میفرماید: یجب الحج علی کل مَن یتمکّن من إتیانه من دون وقوعه فی مشقۀ. از طرفی معلوم و روشن است که استطاعت عرفی به این معنا - جائی که شخص، صحت بدن ندارد - در نزد عرف صادق نیست مثل جائی که مال وافی به انجام حج نداشته باشد و مثل جائی که راه برای رفتن به حج بر او مسدود باشد. لذا برای اثبات اعتبار صحت بدن، احتیاجی به اخبار و روایاتی که ذکر شد نخواهد بود.
نتیجه:
عدم صدق استطاعت دلالت بر اعتبار صحت بدن در وجوب حج نمیکند.
برخی از اعاظم از فقها برای اثبات اعتبار استطاعت بدنی و شرط بودن صحت بدن در وجوب حج، علاوه بر اجماع، اخبار و عدم صدق استطاعت، به قاعده لاحرج استناد کردهاند.[1] [2]
تقریب استدلال: انجام حج در صورت عدم وجود صحت بدن موجب مشقت شدیده برای مکلف میشود که خارج از تحمّل اوست و از طرفی قاعده لاحرج دلالت بر رفع وجوب هر عملی که حرجی باشد میکند و ثابت میکند که هر فردی از هر عملی چنانچه موجب حرج و مشقت شود داخل در موضوع حکم اولی نیست و بر این اساس قاعده لاحرج دلالت دارد بر عدم وجوب حج بر مکلف چنانچه صحت بدن نداشته و موجب وقوعش در حرج گردد.