99/09/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: النواهي/اجتماع الأمر و النهي /مقدمه چهارم از مقدمات مسئله "اقتضاء النهی عن الشئ یقتضی الفساد"
در این مقدمه تقسیمات متعدد "نهی" را متذکر شده و هر کدام از اقسام را از نظر داخل بودن در محل نزاع در مسئله دلالت نهی بر فساد مورد بررسی قرار میدهیم:
1ــــ نهی در یک تقسیم:
به مولوی (که از وجود مفسده لازم الاحتراز در منهی عنه سرچشمه میگیرد)
و ارشادی (صرفا برای ارشاد به حکم عقل است) تقسیم میشود.
نهی مولوی یقیناً در محل بحث داخل است و اما نهی ارشادی اگر ارشاد به فساد و بطلان باشد (منشأ بطلان ممکن است فقدان جزء یا فقدان شرط باشد) مثل نهی از نماز در لباس حریر برای مردان، نهی از معامله با صبی یا مجنون و... از محل بحث خارج خواهد بود؛ زیرا مفسد بودن چنین نهیای مورد اتفاق است و غیر از آن معنایی ندارد و جای بحث از عقاب و مؤاخذه نیست.
اما ا گر ارشاد به قبح باشد، مثل نهی مولوی در بحث داخل است. مثلاً در بیع فضولی عدهای طرفدار بطلان بیع شده و استدلال کردهاند که بیع فضولی تصرف در ملک غیر است و چنین تصرفی قبیح است و قبح، مستلزم فساد و بطلان است، لذا بحث از استلزام قبح نسبت به بطلان پیش میآید.
2ــــ نهی مولوی هم در یک تقسیم، به مولوی ذاتی (مثل نهی از نماز در مکان غصبی) و مولوی تشریعی (نهی از نماز در ایام استظهار یا ایام حیض) هر دو قسم در محل نزاع داخل است که آیا این نهی علاوه بر حرمت بر فساد آن نماز هم دلالت میکند یا نه؟
3ــــ نهی مولوی ذاتی هم یا تحریمی است که دال بر حرمت است (لاتصلّ فی المکان المغصوب- لاتبع وقت النداء) و یا تنزیهی و کراهتی است و بر کراهت دلالت میکند مثل نهی از روزه در عاشورا و نهی از نوافل مبتدئه در لحظه طلوع و غروب خورشید.
شیخ انصاری ره نزاع در مسئله دلالت نهی بر فساد را مخصوص نهی تحریمی قرار داده است و شامل نهی تنزیهی نمیداند؛ زیرا آن چه از لفظ "نهی" بر عنوان این مسئله به ذهن تبادر میکند نهی تحریمی است نه کراهتی، پس عنوان مسئله شامل نهی تنزیهی نمیشود.
آخوند ره میفرماید: هر چند لفظ نهی، ظهور در نهی تحریمی دارد، ولی با توجه به این که ملاک و مناط بحث، عام است نواهی کراهتی را نیز شامل میشود؛ زیرا ملاک بحث این است که آیا مبغوضیت و مفسده داشتن با صحت و مطلوبیت عمل قابل جمع است یا با هم منافات دارند و قابل جمع نیستند.
چنین ملاکی در نهی تنزیهی نیز موجود است هر چند درجه مفسده و مبغوضیت در نهی کراهتی کمتر است ولی اصل ملاک، وجود دارد.
خروج نهی تنزیهی کراهتی از محل نزاعقائلین به خروج نهی تنزیهی از محل بحث، دو دلیل اقامه کردهاند:
1. در باب عبادات، نهی تنزیهیای که مستقیماً به خود عبادت تعلق بگیرد نداریم. در توضیح این دلیل میگوییم:
در مسئله اجتماع امر و نهی برای عبادت مکروه سه قسم داریم:
قسم سوم از عبادات مکروهه از قبیل (لاتصلّ فی مواضع التهمة) نهی به خود نماز تعلق نگرفته بلکه به "بودن در موضع تهمت" متعلق است، خواه در ضمن نماز باشد یا نه. صرف بودن در مکان تهمت مورد نهی است.
قسم دوم از عبادات مکروهه مثل "لاتصلّ فی الحمام" که باز هم نهی تنزیهی به نماز تعلق نگرفته بلکه (انجام دادن نماز در حمام) متعلق نهی است نه این که نفس نماز کراهت داشته باشد؛ یعنی متعلق نهی کراهتی عبارت از متخصص کردن ماهیت نماز به خصوصیت (بودن در حمام) است.
قسم اول از عبادات مکروهه مثل نهی از روزه روز عاشورا، که در این بخش دو نظریه وجود دارد:
از نظر آخوند ره در این مورد دو مستحب متزاحم وجود دارد (روزه در غیر روزهایی که واجب یا حرام است- ترک روزه روز عاشورا) که البته در این جا عنوان ارجحی مثل مخالفت با بنی امیه وجود دارد که بر ترک روزه در روز عاشورا انطباق پیدا کرده و آن را بر فعل صوم ترجیح داده است.
از نظر ما متعلق نهی عبارت است از "تشبّه به بنی امیه در روز عاشورا" نه عنوان صوم.
پس در هیچ کدام از اقسام سه گانه عبادات مکروهه، نهی تنزیهی کراهتی مستقیماً (بدون هیچ گونه تسامح و تجوزی) به نفس عبادت تعلق نگرفته است.