درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1403/02/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملاک تقدم و تأخر یک علم اجمالی بر علم اجمالی دیگر از نظر امام خمینی ره

همانگونه گذشت از نظر محقق نائینی ره ملاک منجزیت یک علم اجمالی و عدم منجزیت علم اجمالی دیگر، تقدم و تأخر معلوم و منکشف به علم اجمالی است نه تقدم زمان حدوث یک علم اجمالی نسبت به علم اجمالی دیگر، لذا در صورت دوم از صورتهای سه گانه تصور شده از سوی آخوندره همانند صورت اول، اجتناب از دو طرف علم اجمالی (ملاقا و طرف دیگر) را واجب دانستند ولی اجتناب از ملاقی را واجب ندانستند.

امام خمینی ره در مقام تبیین ملاک تقدم یا تأخر علم اجمالی، ابتدا دو مطلب را مورد توجه قرار داده است:

    1. بررسی سببِ منجزیت علم اجمالی: وقتی گفته می شود: علم اجمالی، منجز است، در موردِ سبب منجزیت علم اجمالی احتمالاتی وجود دارد، محتمل است این منجزیت، اثر ماهیت علم اجمالی یا اثر وجود ذهنی علم اجمالی و یا اثر وجود خارجیِ علم اجمالی باشد که در این رابطه می گوئیم: اگر وجود ذهنی علم اجمالی بخواهد منجز باشد معنایش این است که تصور علم اجمالی موجب تنجز تکلیف شود در حالی که بالوجدان صرف تصور علم اجمالی موجب تنجز علم نیست بلکه آن چه موجب تنجز است وجود خارجی علم اجمالی است، لکن باید توجه کرد که مراد از خارجیت علم اجمالی این نیست که یک موجودی در خارج وجود داشته باشد که مکلف آن را ببیند بلکه از اوصاف قائم به نفس است درست همانند اوصافی نظیر شجاعت و حسادت که از اوصاف خارجیه به حساب می آید یعنی شخص در خارج به این صفات، اتصاف پیدا می کند.

نتیجه: تنجیز از اثار وجود خارجی علم اجمالی است.

    2. روشن است که مراد از تقدم و تأخری که در رابطه با علت و معلول وجود دارد تقدم یا تأخر در تحقق خارجی نیست بلکه مراد از آن تقدم و تأخر رتبی است که عقل به آن حکم همانگونه که فلاسفه می گویند: علت و معلول از جهت وجود خارجی تقارن دارند و علت، تقدم وجودی بر معلول ندارد منتهی از آنجا که معلول در تحقق و وجود خود به علت وابسته است به حکم عقل، رتبه علت بر رتبه معلول مقدم است.

پس از روشن شدن این دو مطلب در رابطه ملاک در منجزیت یک علم اجمالی می گوئیم:

با توجه به این که منجزیت علم اجمالی مربوط به وجود خارجی آن است تقدم و تأخر معلوم چه نقشی می تواند داشته باشد؟ از آن جا که تقدم و تأخر در علت و معلول در رابطه با وجود خارجی نیست بلکه به حکم عقل است لذا نباید دو مطلب را با هم مخلوط کرد یعنی از یک طرف پای وجود خارجی را به میان آورده و بگوئیم: منجزیت علم اجمالی، اثر وجود خارجی آن است، و از طرف دیگر تقدم و تأخر در علت و معلول را که به حکم عقل است مطرح کنیم و نتیجه بگیریم که چون معلوم در علم اجمالی دوم (نجاست ملاقا) به اعتبار اتصاف به علیت بر معلوم در علم اجمالی اول (نجاست ملاقی) که معلول است، تقدم رتبی دارد لذا علم اجمالی دوم به منجزیت می رسد و نوبت به تنجز علم اجمالی اول نمی رسد.

بنابراین وقتی در رابطه با وجود خارجی بحث می کنیم (چرا که تنجیز، اثر وجود خارجی علم اجمالی است) نباید پای تقدم و تأخر رتبی عقلی را به میان بیاوریم بلکه لازم است همان وجود خارجی را در نظر بگیریم و چون اولین علم اجمالی که در خارج تحقق پیدا کرده، علم اجمالی به نجاست ملاقی یا سمت چپ فرش (فرد غیر ملاقا) است که نتیجه منجزیت آن، وجوب اجتناب از اطراف این علم اجمالی (ملاقی-طرف غیر ملاقا) است با وجود تنجیز علم اجمالی اول نوبت به تنجیز علم اجمالی دوم (علم اجمالی به نجاست ملاقا که سمت راست فرش است یا نجاست سمت چپ فرش که طرف دیگر فرش است) نمی رسد؛ چرا که علم –خواه تفصیلی باشد خواه اجمالی- نمی تواند در رابطه با یک معلوم، دو مرتبه کاشفیت و منجزیت داشته باشد وگرنه لازم می آید که در مورد یک شئ (سمت چپ فرش در مانحن فیه) دو مرتبه تنجز و فعلیت و کاشفیت فعلیه تحقق پیدا کند و در نتیجه ما هستیم و شک در نجاست ملاقا، و با شک در نجاست ملاقا مثل هر شک بدوی دیگر اصالةالطهارة جریان پیدا می کند؛ زیرا ملاقی با آن محتمل النجاسة بوده و نجاست آن احراز نشده است.

در نتیجه حق با آخوندره است و فرمایش محقق نائینی ره قابل قبول نیست و در صورت دوم باید از ملاقی و طرف دیگر اجتناب مرد و اجتناب از ملاقا لازم نیست.