1403/02/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بحث پیرامون "حکم ملاقی با یکی از طرفین یا اطراف شبهه محصوره در علم اجمالی به نجاست"
مرحوم آخوند در این رابطه تفصیل داده و برای این مسئله سه صورت تصویر نموده است:
1. علم اجمالی به نجاست یکی از دو یا چند طرف، قبل از ملاقات ملاقی با ملاق ی(ملاقا) تحقق پیدا کرده است، در این صورت اجتناب از ملاقی لازم نیست بلکه لازم است فقط از اطراف علم اجمالی که قبل از ملاقات، تحقق داشتند اجتناب شود.
2. علم اجمالی به نجاست یکی از دو یا چند طرف، بعد از ملاقات ملاقی با ملاق ی(ملاقا) تحقق پیدا کرده است یعنی یک طرف علم اجمالی عبارت از ملاقی و طرف دیگر آن فردی غیر از ملاقی (ملاقا) باشد و ملاقی (ملاقا) اصلاً در دائره این علم اجمالی داخل نباشد مثل اینکه دست خیس به سمت راست فرش برخورد کند سپس علم اجمالی پیدا شود که یا دست نجس است و یا سمن چپ فرش، البته اگر ملاقی (دست) بخواهد نجس باشد ریشهاش ملاقات آن با ملاقی (طرف راست فرش) است نه اینکه اصالتاً نجس باشد.
ایشان ره در این صورت می فرماید: اجتناب از ملاقی و طرف دیگر واجب است ولی اجتناب از ملاقی واجب نیست.
3. ابتدا ملاقی با ملاقی (ملاقا) برخورد می کند بدون اینکه پای نجاست در میان باشد سپس علم اجمالی پیدا می شود که یا ملاقی با هم نجس هستند و یا طرف دیگر نجس است و به نظر ایشان ره در این صورت باید از هر سه اجتناب شود.
بررسی کلام آخوند ره: در صورتی که علم اجمالی به یکی از دو طرف فرش پیدا شود و سپس دست مرطوب با طرف راست آن برخورد کند لازم نیست دست تطهیر شود هر چند با یکی از طرفین علم اجمالی به نجاست ملاقات کرده است؛ زیرا:
اولاً: معنای "اجتنب عن النجس" وجوب اجتناب از خود نجس است نه به معنای "إجتنب عنه و عن ملاقیه" نجس باشد نجاست آن مستقل است نه این که از شؤون وجوب اجتناب از ملاقی (ملاقا) باشد و از آنجا که علم اجمالی در شبهه محصوره در صورتی که مانعی از تنجز خواهد بود و در این جا نیز مانعی در کار نیست و منجزّیت پیدا می کند و معنای منجزیت در اینجا وجوب اجتناب از هر دو طرف فرش است ولی دلیل بر وجوب اجتناب از ملاقی (دست مرطوب) نداریم.
برای حکم به وجوب اجتناب از ملاقی (دست مرطوب) یکی از دو راه به نظر می اید که هیچکدام ر انمی پذیریم.
1. وقتی سمت راست فرش (ملاقی) طرف علم اجمالی بوده و وجوب اجتناب دارد اجتناب از دست مرطوب که با آن ملاقات کرده واجب شد.
پاسخ این است که بر فرض که سمت راست فرش، نجس باشد و دست با آن ملاقات کند پای دو نجس (ملاقی و ملاقا) به میان می آید که نجاست هر کدام ار آن دو، دارای جعل خاص است یعنی هر کدام اصالتاً محکوم به نجاست هستند مستقلی دارند و در مانحن فیه چنین نیست.
2. پس از برخورد دست با سمت راست فرش، یک علم اجمالی جدید حاصل می شود که یا ملاقی نجس است و یا طرف مقابل ملاقی (سمت چپ فرش) فلذا لازم است از هر دو اجتناب شود.
پاسخ این است که این علم اجمالی نمی تواند منجز باشد؛ زیرا شرط تأثیر علم اجمالی این است که بر هر تقدیری بتواند منجز باشد ولی در این جا هر چند علم اجمالی در رابطه با دست می تواند منجزیت داشته باشد ولی در رابطه با سمت چپ فرش نمی تواند منجزیت داشته باشد؛ زیرا وقتی تکلیف سمت چپ فرش با تحقق علم اجمالی اول مشخص شده تحقق علم اجمالی دوم در رابطه با آن نمی تواند اثر کند؛ چرا که علم اجمالی بعد از علم –خواه تفصیلی و خواه اجمالی- نمی تواند منجزیت و کاشفیت داشته باشد لذا صرفاً شکی در مورد نجاست ملاقی وجود دارد و روشن است که با شک در نجاست مُلاقی، اصالةالطهارة در مورد آن جاری می شود؛ چون ملاقای آن، محتملالنجاسة بوده و نجاستش احراز نشده بود.
همین بیان در رابطه با عکس این صورت نیز جاری است یعنی در صورتی که ابتدا علم اجمالی به نجاست دست یا سمت چپ فرش حاصل شود و سپس معلوم شود که ملاقاتی در کار بوده و دست با طرف راست فرش ملاقات داشته یعنی اگر نجاستی در دست باشد معلول نجاست سمت راست فرش است.
آخوند ره در این فرض می فرماید: فقط لازم است از دست و سمت چپ فرش اجتناب شود ولی اجتناب از ملاقی (سمت راست فرش) لازم نیست؛ زیرا وقتی علم اجمالی اول به نجاست دست یا سمت چپ فرش پیدا شد دارای اثر و منجزیت است اما به دنبال معلوم شدن حصول ملاقات، هر چند علم اجمالی ثانوی به نجاست سمت راست فرش یا سمت چپ آن پیدا می شود ولی با توجه به این که یک طرف آن، سمت چپ است که وضعیت آن با توجه به علم اجمالی اول روشن شده، معنا ندارد که با علم اجمالی دوم، وجوب اجتناب از آن برای بار دوم منجزیت پیدا کند، لذا در این جا، فقط شک در نجاست ملاقی است و جای جریان قاعده طهارت است.