درس خارج اصول استاد سید محمد واعظ موسوی

1403/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلیل سوم بر عدم وجوب احتیاط در شبهه غیر محصوره

این دلیل از سوی محقق حائری ره مطرح شده، ایشان ره در کتاب دررالفوائد می فرماید (ج2ص470-471): معنای تنجّز تکلیف این است که تکلیف به مرحله ای می رسد که مولا می تواند به آن تکلیف علیه بنده اش احتجاج نماید یعنی آن را مستمسکی در مقابل بنده قرار داده و وی را در صورت مخالفت، مورد مؤاخذه و عقاب قرار دهد و حال آنکه چنین چیزی در مورد شبهه غیر محصوره قابل پیاده شدن نیست؛ زیرا هر چند نسبت به هر یک از اطراف شبهه غیر محصوره احتمال ثبوت تکلیف وجود دارد ولی این احتمال، ضعف است و این ضعف از کثرت اطراف سر چشمه می گیرد و هر چه دائره اطراف گسترده تر باشد چنین احتمالی ضعیف تر می شود به طوری که اینگونه احتمال در مورد تکلیف، مورد اعتنای عقلائی نیست به آن، ترتیب اثر داده نمی شود ختی اگر کسی در برخی موارد بخواهد به آن اثری مترتب کند چه بسا از ناحیه عقلاء رمی به سفاهت می شود مثل اینکه اگر فرزند کسی در یک شهر چندین هزار نفری ساکن باشد و خبر برسد که در آن شهر یک نفر در تصادف رانندگی کشته شده است هر چند عقلاء محتمل است که شخص مزبور فرزند او باشد ولی عقلائی به چنین احتمالی ترتیب اثر نمی دهند و اگر این فرزند بخواهد بر چنین احتمالی ترتیب اثر داده و سرو صدائی ایجاد کند یا مجلس ختمی برپا کند متهم به سفاهت از سوی عقلائ می شود لذا هر یک از اطراف شبهه غیر محصوره، یک اماره عقلائی و ظن اطمینان بر عدم ثبوت حکم به حرمت است و مکلف با اتکاء بر این اماره عقلائی می تواند مجوّز ارتکاب هر یک از اطراف علم اجمالی در شبهه غیر محصوره را صادر نماید.

ایشان ره در ادامه با طرح اشکالی از این مطلب می گذرد و آن این که: چگونه ممکن است از سوئی یک اماره عقلائی و ظن اطمینانی بر عدم حرمت در هر یک از اطراف علم اجمالی در شبهه غیر محصوره وجود داشته باشد و از سوئی علم اجمالی به وجود خمر در بین این اطراف کثیره وجود داشته باشد و به عبارت منطقی: چگونه ممکن است بین علم به موجبه جزئیه با ظن به سالبه کلیه جمع کرد؟ در حالی که سالبه کلیه و موجبه جزئیه نقیض یکدیگرند؟

به نظر می رسد که پاسخ این اشکال روشن است و کویا بین دو چیز خلط شده است؛ زیرا هر چند علم به موجبه جزئیه داریم و می دانیم که در بین این هزاران مائع، یکی خمر است ولی در مقابل، اطمینان به عدم وجود خمر در بین این هزاران مائع نداریم تا با هم قابل جمع نباشد یعنی متعلق اطمینان به طور سالبه کلیه نیست بلکه متعلق آن، هر یک از این اطراف است به طوری که دست به روی هر کدام از اطراف گذاشته شود اطمینان داریم که آن فرد، خمر نیست بنابرایت، متعلق اطمینان و متعلق علم، دو چیز است و موجبه جزئیه و سالبه کلیه در یک جا جمع نشده اند.

شاهد چنین گفتاری شبهه محصوره است که در عیم وجود علم به ایجاب جزئی یعنی علم به خمریت یکی از دو چند ظرف محدود، نسبت به هر کدام از آنها شک داریم ولی هرگز شک را به صورت سالبه کلیه پیاده نمی کنیم تا علم به موجبه جزئیه و شک درسالبه کلیه جمع شوند و حال آنکه در این جا نیز بر اساس تقریب محقق حائری ره علم به ایجاب جزئی و شک در سلب کلی وجود دارد.

روشن است که در این جا متعلق علم غیر از متعلق شک است و سلب و ایجاب به یک عنوان تعلق نگرفته اند تا بحث تناقض لازم آید چرا که هر چند علم داریم که بین این چند طرف، یک طرف خمر وجود دارد ولی شک ما به همین مورد علم تعلق نگرفته است بلکه متعلق شک عبارت از عنوان "کل واحد من الطرفین او الاطراف المحدودة" است یعنی وقتی ظرف سمت راست را مورد ملاحظه قرار دهیم خمریتش مورد تردید است و همین طور وقتی ظرف سمت چپ را مورد ملاحظه قرار دهیم خمریتش مورد تردید است.

همین وجه الجمعی را که بین علم و شک در شبهه محصوره، در نظر گرفتیم در مورد شبهه غیر محصوره نیز پیاده کرده و می گوئیم: در این جا نیز متعلق ها محتلفند، علم به وجود خمر در بین هزاران ظرف مائع تعلق گرفته ولی متعلق اطمینان، عبارت از عنوان " کل واحد من الطرفین او الاطراف المحدودة" در رابطه با افراد و علم در رابطه با مجموع است.نتیجه: اشکال که محقق حائری ره مطرح کردند و بدون پاسخ از آن گذشتند به این بیان پاسخ داده می شود که: هر چند هزاران اطمینان وجود دارد ولی اگر از مکلف سؤال شود: با وجود این اطمینان ها، آیا اطمینان به عدم وجود خمر در این مجموعه دارید؟ پاسخش منفی خواهد بود و خواهد گفت: نه تنها اطمینان به عدم وجود خمر در این مجموعه نداریم بلکه علم به وجود خمر در این مجموعه دارم، پس به جهت تعدد متعلق ها هیچ تناقضی بین این دو طرف وجود ندارد و دلیلی که بر عدم وجوب احتیاط در شبهه غیر محصوره ارائه شده از این اشکال، مضمون است.