1403/02/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: روایت دوم
روایت دوم: روایت ابوالجارود
وعن أبيه، عن محمد بن سنان، عن أبي الجارود قال: سألت أبا جعفر عليه السلام عن الجبن فقلت له: أخبرني من رأى أنه يجعل فيه الميتة، فقال: أمن أجل مكان واحد يجعل فيه الميتة حرم في جميع الأرضين؟! إذا علمت أنه ميتة فلا تأكله وإن لم تعلم فاشتر وبع وكل، والله إني لاعترض السوق فاشترى بها اللحم والسمن والجبن، والله ما أظن كلهم يسمون هذه البربر وهذه السودان.[1]
این روایت از جمله روایاتی است که بر عدم وجوب احتیاط در شبهه غیرمحصوره مورد استدلال واقع شده است.
ابوالجارود در این روایت از امام باقر علیه السلام در رابطه با حکم پنیر سؤال کرده؛ زیرا از ناحیه کسی که خودش مشاهده کرده بود به او خبر رسیده بود که در تهیه پنیر از میته استفاده می شود یعنی مایه پنیری که در آن استفاده می شود مربوط به حیوان میته است، امام باقر علیه السلام فرمودند: آیا اگر در یک مکان، در پنیر از میته استفاده شود سبب می شود که همه پنیرهای روی زمین حرام شود؟ سپس در ادامه فرمودند: " إذا علمت أنه ميتة فلا تأكله وإن لم تعلم فاشتر وبع وكل " یعنی پنیرهائی که وجود میته در آنها برایت معلوم نیست، خرید و فروش و خوردنشان جائز است، سپس آن حضرت فرمودند: به خدا سوگند کم خودم به بازار می روم و از آنجا گوشت و روغن و پنیر خریداری می کنیم، به خدا سوگند گمان نمی کنم همه آنها در موقع ذبح گوسفند نام پروردگار را ببرند، آیا این بیابانیها و این سیاه پوستها رعایت می کنند؟
می توان ادعا نمود که ظاهر این روایت، دلالت روشنی برجواز ارتکاب اطراف شبهه غیر محصوره دارد.
اشکال بر استدلال به این روایت: از دو جهت، بر استدلال به روایت ابی الجارود اشکال شده است:
1. در سند این روایت، محمد بن سنان و زیاد بن منذر (ابی الجارود) قرار دارند که وثاقتشان مورد اختلاف است لذا سند روایت چنگی به دل نمی زند.
2. همانگونه که قبلا نیز متذکر شدیم روایاتی که در مورد پنیر وارد شده و بر حرمت آن به لحاظ استفاده از مایه میته دلالت می کنند، تقیه ای هستند؛ زیرا از نظر فقهای امامیه مایه پنیر نجس نیست و استفاده از آن در ساختن پنیز مانعی ندارد به خلاف علمای اهل سنت که آن را نجس می دانند و به کار بردن آن را در تهیه پنیر جائز نمی دانند، لذا امام علیه السلام در این روایت می فرماید: آیا به خاطر مکان واحدی که در آن میته قرار دادخ می شود همه پنیر های روی زمین حرام می شود؟ یعنی حرمت آن را قبول داریم، خصوصاً با توجه به فراز بعدی که می فرماید: " إذا علمت أنه ميتة فلا تأكله " که با یقین به میته بودن از خوردن آن، نهی کردند و کاملاً روشن است که این روایت، تقیهای است.
با قطع نظر از این دو اشکال، برای روشن شدن دلالت این روایت برخوردار ارتکاب در شبهات غیرمحصوره لازم است کلام شیخ ره را نیز در این رابطه بگذرانیم.
کلام شیخ انصاری ره: (فرائدالاصول ج2ص433): از نظر ایشان ره این روایت برخوردار ارتکاب در شبهات غیرمحصوره دلالتی ندارد؛ زیرا وقتی امام علیه السلام می فرماید: آیا به خاطر مکان واحدی که در تهیه پنیر از میته استفاده می شود پنیر تهیه شده در مکانهای دیگری حرام می شود؟ ظاهر ش این است که وقتی می دانیم در یک مکان میته در پنیر قرار داده می شود آن پنیر حرام می شود ولی مکانهای دیگر که یقین داریم میته در پنیر قرار نمی دهند، پنیرشان حرام نمی شود، و چنین ظاهری به شبهه غیرمحصوره ارتباطی ندارد؛ زیرا این روایت در مقام بیان حکم صورت شک، نیست.
اشکال بر فرمایش شیخ ره: انصاف این است که سؤال در مورد حکم پنیری که در آن میته می گذارند و یا پنیر که در آن میته نمی گذارند، نیست بلکه اتفاقاً سؤال در رابطه با مورد شک است لذا سائل می گوید: در برخی از مناطق برای تهیته پنیر از میته استفاده می کنند فلذا پنیری که از بازار می خرم احتمال می دهم از آن منطقه باشد، امام علیه السلام نیز حکم صورت شک را بیان می کند و از این روست که در ادامه می فرماید: " إذا علمت أنه ميتة فلا تأكله " بنابراین، روایت مربوط به شبهه غیر محصوره است چون سؤال کننده اجمالاً می داند که در بعضی از پنیرها میته می گذارند.
باید توجه نمود که مراد امام علیه السلام در ذیل روایت از انجام خرید از بازار، طرح مسئله سوق المسلمین که از نظر شرعی اماره بر حلّیّت است، نیست بلکه آن حضرت در مقام پیاده کردن حکم به حلیت در شبهه غیر محصوره است وگرنه بین صدر روایت و ذیل آن، تناسبی وجود نخواهد داشت؛ زیرا استناد حلیت به قاعده سوق المسلمین، ارتباطی به استناد حلیت به عدمالعلم نخواهد داشت که امام علیه السلام فرمودند: " إذا علمت أنه ميتة فلا تأكله وإن لم تعلم فاشتر وبع وكل " پس معلوم می شود که قاعده سوق در این روایت، موضوعیتی ندارد.
نتیجه: همانطور که صدر روایت بر عدم وجوب احتیاط در شبهات غیرمحصوره (جواز ارتکاب اطراف شبهه غیر محصوره) دلالت می کند ذیل روایت نیز این معنا را تأیید می کند و با قطع نظر از دو اشکالی که در مورد آن مطرح شد میتوان آن را نیز همانند صحیحه عبدالله بن سنان در زمره روایاتی قرار داد که بر عدم وجوب اجتناب در شبهات غیرمحصوره دلالت دارد.