1401/10/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /نظریه آخوند ره در مورد ملاک اصولی بودن یک مسئله
نظریه آخوند ره در مورد ملاک اصولی بودن یک مسئله:
این نظریه که در بین اصولیها متاخر، مشهور شده است موضوع علم اصول را منحصر به ادله اربعه نمیداند؛ بلکه قائل به توسعه است و هر چیزی را که نتیجه آن در طریق استنباط حکم قرار گیرد و موجب میسور و مقدور شدن استنباط حکم شرعی شود، خواه از ادله اربعه (کتاب، سنت، عقل و اجماع) باشد و خواه از این ادله نباشد، مثل شهرت قتوائی، قیاس و استحسان بر مسلک اهلسنت که همگی موضوع علم اصول بهحساب میآیند.
روشن است که خبر واحد مصداق هیچکدام از ادله اربعه نیست؛ زیرا قول زراره که حاکی از سنت است نه کتاب است و نه سنت (سنت، قول معصوم است نه قول زراره و امثال او) و نه اجماع است و نه حکم عقل، ولی درعینحال خبر واحد از اموری است که نتیجهاش در طریق استنباط حکم شرعی قرار میگیرد به این بیان که: قول زراره از امام صادق علیهالسلام خبر واحد است (صغری) و خبر واحد حجت است (کبری) پس قول زراره حجت است (نتیجه) فلذا مجتهد میتواند با استناد به مضمون آن، فتوی به حکمی بدهد و چیزی را برای خود و مقلدینش واجب یا حرام کند، بنابراین بحث پیرامون حجیت خبر واحد از مستئل علم اصول است (کفایةالاصول ج2ص ۷۸) و جای بحث آن، علم اصول است و استطرادی نیست.
نظریه مشهور قبل از آخوند ره: موضوع علم اصول منحصر در ادله اربعه با وصف دلیلیات و حجیت است؛ یعنی وصف مزبور، جزء یا قید موضوع است مثل اینکه: کتابی که از وصف حجیت برخوردار است و یا سنت با وصف دلیلیات و حجیت و ... موضوع علم اصول است.
دو اشکال بر این نظریه وارد است:
1. بر اساس تقسیمبندی متأخرین نسبت به علم اصول، یکچهارم بحثهای اصولی را مباحث حجت تشکیل میدهند و لازمه بیان مشهور این است که همه این مباحث از مسئله اصولی بودن خارج شوند و در مبادی دانش اصول داخل شوند؛ زیرا در تمام این مباحث، بحث از اصول حجیت است درحالیکه بر اساس این نظریه، بحث از حجیت، بحث از اصل ثبوت و وجود موضوع است و چنین بحثی، بحث از مبادی بهحساب میآید نه بحث از عوارض موضوع (پس از تثبیت اصل موضوع) است و التزام به خروج مباحث مرتبط با حجیت از مسائل علم اصول، آسان نیست.
2. لازمه این نظریه خروج مهمترین مسئله اصولی (مسئله حجیت خبر واحد) از مسئله اصولی بودن است بهطوریکه باید این مسئله را از مسائل علوم دیگر بهحساب آورد که به مناسبت در علم اصول مطرح شده است؛ زیرا بحث از حجیت خبر واحد بحث از دلیلیات ادله اربعه نیست؛ چون هم چگونه که در بالا متذکر شدیم خبر واحد نه کتاب است و نه سنت و... درحالیکه التزام به استطرادی بودن این بحث نیز آسان نیست.
نظریه صاحب فصول ره: (الفصول الغرویه ص12)
ایشان موضوع علم اصول را ذوات ادله اربعه (نه با وصف دلیلیات و حجیت) میداند؛ یعنی ذات الکتاب و السنة و... با قطع نظر از حجیت آنها، موضوع علم اصول است؛ بنابراین بحث از حجیت، بحث از اصل ثبوت موضوع نیست؛ بلکه بحث از عوارض و احکام موضع است، التزام به این نظریه موجب رفع اشکال وارد بر نظریه مشهور میشود؛ ولی اشکال دوم به قوت خود باقی است که خروج مسئله حجیت خبر واحد از مسئله علم اصول بودن است.
نظریه شیخ اعظم ره: ایشان نیز همانند صاحب فصول ره برای حل مشکل اول، درعینحال که موضوع علم اصول را منحصر در ادله اربعه میدانند؛ ولی موضوع را ذوات اربعه (با قطع نظر از حجیت و دلیلیات) میدانند.
ایشان برای حل اشکال دوم میفرماید: (فرائدالاصول ص67)
هرچند ظاهر کلمات علما در مورد حجیت خبر واحد است و خبر واحد از ادله اربعه نیست، منتهی بازگشت این سخن به این است که: سنت که عبارت از قول یا فعل یا تقریر معصوم علیهالسلام است بهوسیله خبر متواتر و نیز بهوسیله قرائن قطعی مفید علم، ثابت میشود، ولی آیا سنت با خبر واحد (قول زراره که حاکی از قول امام علیهالسلام است) ثابت میشود یا نه؟ (السنة هل تثبت بخبر الواحد ام لا؟)
در چنین قضیهای آنچه موضوع قرار گرفته، لفظ "السنة" است و محمول عبارت است از ثبوت سنت بهوسیله خبر واحد، با چنین بیانی، مسئله حجیت خبر واحد در بخش سنت (که یکی از ادله اربعه است) داخل میشود؛ بنابراین بحث از حجیت خبر واحد، بحث از ادله اربعه بهحساب میآید و مشکلی پیش نمیآید.