1400/10/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: العام و الخاص/المخصص المجمل /خطابابت شفاهی
خطابات شفاهی: خطابات شرعی که در کتاب و سنت وارد شدهاند از یک نگاه به دو بخش تقسیم میشود:
1. خطابات غیر شفاهی که مقرون به ادوات خطاب نیستند و از عمومیت برخوردارند و اختصاص به فرد یا گروه خاصی ندارد، یعنی خطاباتی که همه انسانها در طول تاریخ را شامل میشوند، همانند آیاتی نظیر: ﴿لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا[1] ﴾، ﴿إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا[2] ﴾، ﴿أَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ[3] ﴾، ﴿حَرَّمَ الرِّبَا[4] ﴾.
چنین خطاباتی به حاضرین در مجلس خطاب و یا موجودین در عصر خطاب اختصاص ندارد، بلکه همه مکلفین اعم از حاضرین، غائبین، موجودین و معدومین را شامل میشوند و به همین خاطر است که خطابات شرعیه را از نوع قضایای حقیقیهی منطقی به حساب میآورند که موضوعشان دارای عمومیت بوده و همه افراد (اعم از موجودین و معدومین) را در بر میگیرند مثل اینکه در آیه نخست، هر مکلفی در هر زمان و در هر مکانی یافت و واجد شرط استطاعت باشد حج بر او واجب شده است هر چند تا هزار سال دیگر موضوعی برای این حکم پیدا نشود و همینطور در بقیه خطابها.
2. خطابات شفاهی که مقرون به ادوات خطاب هستند، مثل خطاباتی که از الفاظی مانند: " یا ایها الناس، یا اهل الکتاب، یا ایها الذین امنوا، یا ایها الکافرون و ..." آغاز شده و یا مشتمل بر برخی از ضمائر خطاب اعم از متصله و منفصله باشند مثل: " افعل کذا، أنتم الفقراء و ..." مسئلهای که در کتب اصولی با عنوان "خطاب شفاهی" مطرح شده، بررسیِ همین بخش از خطاب است.
دراین مسئله بحث میشود که آیا خطابات شفاهی به مکلفین موجود در عصر خطاب و حاضرین در جلسه خطابات که پای صحبت رسول اکرم (صل الله علیه م آله وسلم) بودند و به طور مستقیم چنین خطابی را از زبان حضرت شنیدهاند، اختصاص دارد تا علاوه بر معدومین در آن زمان، حتی افرادی را که در آن عصر موجود بودند ولی در آن مجلس حضور نداشتند از شمول خطاب شفاهی خارج باشند، یا اینکه بین این بخش از خطابات شفاهی تفاوتی وجود ندارد و خطابات شفاهی نیز از عمومیت برخوردارند و تمام مکلفین در طول تاریخ (علاوه بر حاضرین، غائبین و حتی معدومین) را شاملند.
در تقریرات مرحوم شیخ تا 5 نظریه در این رابطه آورده شده (مطارح الانظار ص203) ولی آخوند ره معتقد است که با توجه به اختلاف تعبیرات بزرگان در این مسئله، لازم است ابتدا محل نزاع به خوبی تنقیح شود تا زمینه مناسبی برای هرگونه اظهار نظری فراهم گردد، به نظر ایشان در مورد محل بحث سه احتمال وجود دارد (کفایة الاصول ج1ص355):
1. محل بحث این است که آیا معدومین را که بالفعل وجود ندارد و در آینده وجود پیدا میکنند میتوان همانند موجودین مکلف قرار داده و بعث و زجری نسبت به آنها مطرح کرد یا نه؟ چنین احتمالی دارای دو خصوصیت است:
• در این احتمال، روی عنوان «خطاب شفاهی» تکیه نشده است، بلکه محور بحث عبارت از تکلیف است، خواه این تکلیف به صورت خطاب باشد، مثل «یا ایها الذین امنوا» و خواه به صورت غیر خطاب باشد مثل: لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا.
• براساس این احتمال، فقط دو فرض برای مکلفین وجود دارد که عبارت از موجودین در زمان تکلیف و معدومین در آن زمان، امّا در مورد موجودین زمان تکلیف، بین حاضرین در جلسه صدور حکم و غائبین فرقی وجود ندارد؛ زیرا در این احتمال آنچه محوریت دارد تکلیف است نه خطاب، و حضور یا عدم حضور مکلف، دخالتی در تکلیف ندارد و از این روست که در مورد قاعده «قبح عقاب بلا بیان» ملاک قبح عقاب، عدم حضور مکلف در مجلس صدور حکم نیست بلکه ملاک آن "بلا بیان" بودن است.
از نظر آخوند ره بر اساس احتمال، نزاعی که بین بزرگان وجود دارد یک نزاع عقلی است و چنین مسئلهای مانند مقدمه واجب و اجتماع امر و نهی و ... از مسائل عقلیه است.
2. محل بحث عبارت از عنوان "مخاطبه" بودن و این مسئله از مباحث عقلیه است، به این معنا که عقل حکم میکند که گفتگوی حقیقی و واقعی با کسی که از وجود بالفعل برخوردار نیست بلکه در آینده موجود خواهد شد، ممکن نیست، لذا در این احتمال نیز دو خصوصیت وجود دارد:
• محور بحث بر اساس این احتمال، مخاطبه است نه تکلیف، و عنوان، خطابات شفاهی به این احتمال نزدیکتر است و محل نزاع به خطاباتی مانند: "یا ایها الذین امنوا" اختصاص پیدا میکند و شامل ادله دیگر نمیشود.
• محل نزاع نه تنها شامل معدومین در زمان صدور دلیل نمیشود، بلکه شامل موجودینی که در خطاب غائبند نیز نمیشود.