1400/07/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: المفاهيم/مفهوم الحصر /إشکال بر فرمایش آخوند ره در رابطه با کلمه طیّبه "لاالهالّاالله"
إشکال بر فرمایش آخوند ره در رابطه با کلمه طیّبه "لا اله الّا الله":
کلام ایشان در رابطه با کلمه طیّبه مبتنی بر قواعد فلسفی دقیق بوده و موافقتی با لغت و تاریخ و قرآن ندارد؛ زیرا در مباحث کلامی گفته نشده که توحید بر چهار قسم است: « توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید أفعالی و توحید عبادی»، و روشن است که أعراب جاهلی که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) آنها را به شهادت به توحید دستور داده و میفرماید: « قولوا لا اله الّا الله تفلحوا » در مرحله توحید ذاتی دچار إشکال نبودند؛ زیرا قرآن کریم میفرماید: ﴿ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ...[1] ﴾ یعنی هرگاه از آنها (أعراب جاهلی) سؤال کنی، چه کسی آسمان و زمین را آفریده است؟ مسلّماً میگویند: " الله ".
در آیات دیگر قرآن نیز ( سوره عنکبوت آیه 61و63، سوره زمر آیه 38، سوره زخرف آیه 9) این تعبیر به چشم میخورد که از سوئی، دلیل بر این است که مشرکان هرگز منکر توحید خالق نبودند و برای بتها خالقیتی قائل نبودند و هرگز بتها را خالق و آفریننده جهان نمیدانستند و تنها از ناحیه عبادی مشرک بودند و به شفاعت بتها إعتقاد داشتند، و از سوی دیگر، این تعبیر، دلیل بر فطری بودن توحید و تجلّی این نور الهی در سرشت همه انسانهاست.
حال که این آیات بر توحید در ذات و توحید در فعل دلالت دارند، روشن است که هر کس این دو مرحله از توحید را قائل باشد، توحید در صفات را نیز قائل خواهد بود، بنابراین مشکل أعراب جاهلی و سائر مشرکان فقط در رابطه با توحیدِ در عبادت است، آنها بت میپرستیدند و وقتی از چرائی بت پرستی سؤال میشد، جواب میدادند: ﴿...مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ...[2] ﴾ یعنی اینها را نمیپرستیم، مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند. در این فرازِ منطق بتپرستان به روشنی بیان شده است؛ زیرا یکی از سرچشمههای بتپرستی این است که گروهی به خیال خود ذات پاک خداوند را بزرگتر از آن میدانستند که فکر بشر به آن راه یابد و مستقیماً او را عبادت کرده، و درخواست نماید، بنابراین باید به کسانی روی آورد که ربوبیت و تدبیر این عالم از سوی خداوند بر عهده آنها گذارده شده است و آنها را واسطه میان خود و خداوند قرار داد و گمان میکردند که آنها مقرّبان درگاه حق و اداره کنندگان امور جهان به امر پروردگارند و چنین اوهام و خیالاتِ بیأساسی که از مغزهای ناتوان تراوش میکرد از جاده اصیل خداشناسی منحرف میشدند.
حال وقتی رسول اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) در چنین فضائی میفرمایند: فلاح و رستگاری شما در پرتو توحید است، مرادشان همان توحید در عبادت است، مؤیّد چنین إدّعائی این است که آیاتی که در رابطه با رسالت پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) نازل شده، هرچند بسیاری از افراد با مضمون چنین آیاتی مخالفت کرده و زیر بار رسالت پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) نمیرفتند ولی در هیچ آیهای وارد نشده که کسی خطاب به آنحضرت (صل الله علیه و آله وسلم) بگوید: اوّل وجود خدا را برای ما ثابت کن، و سپس رسالت خود از جانب خداوند را به إثبات برسان، بلکه همه انکارها و تهمتها در إرتباط با رسالت بود. این امر حاکی از این است که إعتقاد به ذات پروردگار مورد قبول آنها بوده (هر چند عملاً بت میپرستیدند) ولی در إرتباط با رسالت پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) تردید میکردند.
آنچه گفتیم مورد تأیید لغت نیست؛ زیرا لفظ " إله " در لغت به معنای " معبود " و مستحق عبودیت است، بنابراین وقتی کسی از بت پرستی إبراز إنزجار کرده و با گفتن کلمه طیّبه "لا اله الّا الله"، إعتراف میکند که غیر از خداوند هیچ معبودی مستحق عبودیت وجود ندارد، مسئله بر محور همان (موجود) دور میزند، یعنی، « لا معبود موجود الّا الله » و معبودیت در ذات خداوند تبارک و تعالی منحصر است و هیچ موجود دیگری صلاحیت معبودیت ندارد.
نتیجه: روشن شد که آنچه مرحوم آخوند ره خیال کرده که توحید در کلمه طیّبه مربوط به مقام ذات است، برخلاف لغت و آیات قرآن و جریان حاکم بر عرب جاهلیت است که إرتباط کلمه طیّبه با توحید در عبادت را إقتضاء میکنند.