درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1400/08/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مسائل مستحدثه/ماهیت پول و احکام آن /بررسي برخی نظریه ها راجع به پول – تعریف پول

 

اصل اولي در شک در مفهوم پول

بحث در تعریف پول و ماهیت آن است. قبل از آنکه وارد تعریف پول شویم طبق روالی که فقها در مباحث فقهی و اصولی دارند، این بحث را مطرح می‌کنیم اگر شک کردیم چیزی پول هست یا نه اصل اولی چیست؟

ظاهراً اصل عدم یا استصحاب عدم در اینجا جاری نمی‌شود زیرا شک در مفهوم است و استصحاب، مفهوم درست نمی‌کند و سعه و ضیق مفهوم را نمی‌توان با استصحاب فهمید. مثلاً الآن می‌دانیم که خورشید از افق پایین رفته و هنوز حمره مشرقیه از بین نرفته است، یعنی امور خارجیه برای ما روشن است و شک در مفهوم نهار داریم که آیا شامل این زمان می‌شود یا نه و موضوع، کلی است زیرا هر روز می تواند چنین چیزی رخ دهد. در اینجا ما نمی‌توانیم استصحاب نهار جاری کرده و مفهوم نهار را با آن اثبات کنیم زیرا استصحاب قدرت مفهوم‌سازی ندارد. پس اگر در مفهوم پول هم شک داشته باشیم نمی‌توانیم با استصحاب عدم پول بودن، سعه و ضیق مفهوم پول را روشن کنیم. بنابراین در موارد شک در پول بودن، اصل اولی نداریم. لذا مفهوم مجمل شده و به قدر متیقن اخذ می‌شود و دلیل فقط در قدر متیقن حجت است اما نمی‌توان به دلیل در موارد شبهه مفهومیه خود تمسک کرد زیرا هیچ حکمی برای خود موضوع درست نمی‌کند.[1]

وجه نياز به تعریف پول

نکته دوم اینکه ما چه نیازی به تعریف پول داریم؟ نیاز ما به این جهت است که در شرع، احکامی برای پول وضع شده است؛ مثلاً در باب مضاربه می‌گویند وکیل مضاربه باید معاملات را با «نقد البلد» انجام دهد یا مثلاً مفلس زمانی که اموالش فروخته می‌شود باید به «نقد البلد» فروخته شود. بنابراین در مواردی «نقد البلد» موضوع حکم واقع شده است. یا مثلاً در باب صرف، معامله باید نقدی باشد و باید بررسی شود که آیا این حکم مخصوص طلا و نقره است یا در هر پول نقدی جاری می‌شود؟ یا مثلاً زکات نقدین باید بررسی شود که آیا فقط مخصوص طلا و نقره است یا در هر پولی واجب می‌شود؟ الآن مشهور می‌گویند که زکات مخصوص طلا و نقره است اما در باب مضاربه که گفته‌اند سرمایه باید نقد باشد، مشهور آن را به پول های دیگر توسعه می‌دهند.

مفهوم نقد (پول) حقیقت شرعیه دارد یا خیر؟

مطلب سومی که باید تذکر داده شود این است که آیا مفهوم نقد، حقیقت شرعیه دارد یا نه؟ برخی از نویسندگان می‌گویند که نقد و پول در شرع اصطلاح خاصی دارد و شاهد آوردند به زکات نقدین و باب صرف که مخصوص درهم و دینار است. اما این را نمی‌توان پذیرفت زیرا اولاً همه‌ی این موارد قابل بحث است و نمی‌توان آن‌ها را به عنوان دلیل ذکر کرد. ثانیاً در این موارد دلیل خاص داریم که حکم، مخصوص طلا و نقره است اما معنای آن این نیست که نقد در فقه ما اصطلاح خاصی دارد و شارع در مفهوم آن دخالت کرده است.

ويژگی های پول مطلوب

نکته بعدی که قبل از تعریف پول ذکر می‌کنیم ویژگی‌های پول مطلوب است. این مطلب، شرعی نیست ولی می‌تواند به ما کمک کند که بدانیم چه چیزهایی می‌تواند پول باشد و چه چیزهایی نمی‌تواند پول باشد.

یک ویژگی این است که مورد قبول مردم باشد. ویژگی دوم یکنواختی پول است. در زمان قدیم که پول‌ها مشکل ضرب داشتند، پول از یکنواختی برخوردار نبوده و تفاوت‌هایی با هم داشتند که مشکلاتی ایجاد می‌کرد بنابراین پول مطلوب، پولی است که یکنواختی داشته باشد. ویژگی سوم قابلیت حمل است؛ یعنی با حجم کم بتواند ارزش بالایی را منتقل کند. ویژگی چهارم قابلیت تقسیم به واحدها است تا مردم بتوانند در مبادله، آنچه را که نیاز دارند خرج کنند نه بیشتر. ویژگی پنجم غیر قابل تقلب بودن است؛ این ویژگی باعث شد تا سالها پول دیجیتال به وجود نیاید و الآن توانستند چیزی را ایجاد کنند که قابل کپی برداری نیست. ویژگی ششم هم حفظ ارزش است. پول مطلوب باید ارزشش در طول زمان محفوظ بماند. البته می‌توان ویژگی های دیگری نیز به این موارد اضافه کرد.

تعريف پول

اکنون به تعریف پول می‌پردازیم. یک تعریف ساده که از پول ذکر شده، این است که پول هر چیزی است که در ازای کالا یا خدمات یا برای بازپرداخت بدهی‌ها مورد قبول واقع می‌شود یا اینکه پول وسیله مبادله است.

از تعریف های ساده که بگذریم تعریف مشهور پول، مربوط به آقای کینز است که پول را با کارکردهای سه‌گانه آن تعریف می‌کند؛ یکی وسیله مبادله، دوم معیار سنجش و سوم ذخیره ارزش. بنابراین هر چیزی که این سه کارکرد را داشته باشد پول محسوب می‌شود.

کارکردهای دیگری غیر از این سه کارکرد نیز برای پول ذکر شده است؛ یکی از آنها این است که گفتند وسیله پرداخت قراردادهای آتی است یا گفتند وسیله پرداخت بدهی‌ها است. اگر منظور این باشد که بر اساس قرارداد، بدهکار شود و باید بدهی خود را بپردازد، بدهی باید طبق قرارداد پرداخت شود و ممکن است در قرارداد، جنس و کالای خاصی برای پرداخت تعیین شده باشد و ممکن است پول تعیین شده باشد.

در هر صورت باید به قرارداد عمل شود. بنابراین تعبیر دقیق‌تر این است که پول، وسیله پرداخت دیون غیر قراردادی است؛ مثلاً کسی مال دیگری را اتلاف کرده است و باید آن را جبران کند. اگر هم این را بگویند، باز در مواردی با حکم شرعی اصطکاک پیدا می‌کند زیرا ما می‌گوییم ضمان مثلی به مثل است و ضمان قیمی با قیمت. بنابراین مطلب آنها فقط در قیمیات صحیح است مگر آن که اصل این مطلب فقهی که ضمان مثلی به مثل است و ضمان قیمی به قیمت است را نپذیریم و بگوییم مدرک درستی ندارد.

ویژگی‌های دیگری هم ذکر شده است. مثلاً گفتند پول، ابزار برای اجرای سیاست های اقتصادی است؛ مثلاً دولت می‌خواهد تولید را بالا ببرد، می‌تواند با پول اعتباری، مقصود خود را دنبال کند. یکی دیگر از ویژگی‌هایی که برای پول گفته شده است این است که پول، وسیله توزیع مجدد درآمد در جامعه است زیرا وقتی دولت پول چاپ می‌کند، از قدرت خرید پول هایی که در جامعه است می‌کاهد و به پول جدید اضافه می‌کند و با آن می‌تواند توزیع مجدد ثروت انجام دهد. ویژگی دیگر که ذکر شده این است که پول، وسیله کسب قدرت و نفوذ است. بنابراین پول غیر از سه ویژگی که آقای کینز گفته است ویژگی‌های دیگری نیز دارد. الحمد لله رب العالمین


[1] محاضرات‌ في ‌الأصول، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج1، ص244.