1400/08/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه/ماهیت پول و احکام آن /خصوصیات پول
تاريخچه ی پول
در بحث پول مباحث مختلفی مطرح میشود. برای آنکه مسأله روشنتر شود مقداری از تاریخچه پول بحث خواهیم کرد.
دوره ما قبل پول – مفهوم مال قبل از شکل گیری بازار
در دوره ماقبل پول، بشر خودش تولید کننده و مصرف کننده بود و این دو مفهوم از یکدیگر جدا نشده بود و مفهوم بازار وجود نداشت زیرا هر کس تولیدات خودش را مصرف میکرد.
در این دوره مال، منفعت ذاتی را تداعی میکرد و خصوصیت دومش (یعنی مورد رغبت بودن به نحوی که در مقابل آن چیزی پرداخت شود) را نداشت.
مفهوم مال پس از شکل گیری بازار
اما بعد از آنکه تولیدکننده از مصرفکننده جدا شد و مردم فهمیدند که مازاد بر تولید دارند و میتوانند آن را در مقابل چیزی واگذار کنند و با دیگران معامله انجام دهند، ویژگی دوم مال هم به آن اضافه شد و مفهوم مال توسعه پیدا کرد.
مرحله پول کالایی
در این مرحله مفهوم بازار شکل گرفت و ارزش مبادلهای برای کالاها به وجود آمد اما هنوز پولی مطرح نبود و کالا با کالا مبادله میشد اما به خاطر چند علت، بشر از این مرحله به مرحله پول کالایی گذر کرد. یکی از علتهای آن این بود که معیار ارزشگذاری وجود نداشت تا ارزش مبادلهای کالاها با آن سنجیده شود و مشکل دیگر، پیدا کردن شخصی بود که هم به کالای ما نیاز داشته باشد و هم بتواند کالای مورد نیاز ما را تامین کند و چون چنین شخصی غالباً در دسترس نبود، افراد مجبور میشدند چندین معامله انجام دهند تا به کالای مورد نیاز خود دست پیدا کنند. لذا در این مرحله بشر به پول کالایی روی آورد.
انكار مرحله پول کالایی توسط برخی از دانشمندان تاریخنگار
پول کالایی مسلما در تاریخ بشر بوده است اما برخی مانند مقریزی (م 845) گفتهاند که پول کالایی هرگز وجود نداشته و پول از همان ابتدا به صورت درهم و دینار بوده است.
عبارت مقریزی این است: «و لا یُعلم فی خبرٍ صحیحٍ و لا سقیمٍ عن اُمّةٍ من الاُمم و طائفةٍ من طوائف البشر أنّهم اتّخذوا ابداً فی قدیم الزمان و لا حدیثِه نقداً غیرهما الذهب و الفضة»[1] بعد در ادامه میگوید «حتی قیل اولُ من ضرب الدینار و الدرهم آدم علیه السلام»
اما این مطلب را نمیتوانیم بپذیریم زیرا پول کالایی در تاریخ بوده است اما در تایید مطلب مقریزی میتوان گفت خداوند برای تامین نیازهای انسان زمینهسازی کرده است. لذا اعتبارات انسان پشتوانه فطری دارند چنانکه حلال و حرام ها اینچنین هستند. در روایتی آمده است که خداوند طلا و نقره را به اندازه آفریده است. بنابراین میگوییم خداوند نیاز بشر به ذهب و فضه را پیشبینی کرده است؛ چه درهم و دینار در زمان حضرت آدم ضرب شده باشد و چه بعد از آن.
اگر ثابت شود که خداوند نیاز بشر به پول را پیش بینی کرده و طلا و نقره را برای رفع این نیاز آفریده است، نظریهای که میگوید پول باید به طلا و نقره بازگردد تقویت میشود چنانکه آقای مقریزی هم در صدد اثبات آن است که اساس پول طلا و نقره است و پول کالایی و غیر آن، مطابق فطرت انسان نیست.
بنابراین باید به دنبال این مطلب باشیم که آیا بشر، حالت طبیعی در مورد پول دارد که مطابق فطرت او باشد که در نتیجه بگوییم پولهای دیگر چه کالایی و چه غیر کالایی و چه عدم پول، انحراف است و باید به حالت فطری بازگردند یا نه؟
در مورد پیدایش پول دو نظریه مطرح شده است که در جلسه آینده بررسی خواهیم کرد. الحمد لله رب العالمین