1400/06/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مساةل مستحدثه/ماهیت پول و احکام آن /فهرست اجمالی مباحث
ما چند فصل را به فهرست اجمالی پیشنهادی مباحث پول اضافه کردهایم. نظر ما این است که هر آنچه که راجع به پول هست در این بحث باید مطرح شود. مثلاً یکی از بحثهایی که راجع به پول مطرح میشود بحث بانکداری است. در تعریف بانک گفته میشود بانک جایی است که در آن پول خرید و فروش میشود. بنابراین محور فعالیت بانک پول است و هر کس راجع به پول بحث میکند باید یک فصل را به بانک اختصاص دهد و لذا ما یک فصل را به بانک اختصاص میدهیم. اکنون فهرست اجمالی مباحث را مرور میکنیم:
فهرست اجمالي مباحث
فصل اول: ماهیت و مشروعیت پول
در این فصل، تعریف پول از دیدگاه اقتصاددانان و از دیدگاه فقه مطرح میشود. در ذیل بحث تعریف پول هم این بحث مطرح می شود كه پول اعتباری مال است يا خير، و همچنین اعتباری یا انتزاعی بودن مال و پول مورد بررسي قرار مي گیرد که اعتباری بودن در مرتبه پایینتری از انتزاعی بودن قرار دارد.
اگر هم به این نتیجه رسیدیم که مال امر انتزاعی است اما پول یک امر اعتباری است. در اینجا باید بحث شود که حقیقت اعتبار چیست.
همچنین فرق بین پولهایی که منفعت ذاتی دارند و پولهایی که منفعت اعتباری دارند مانند پول های امروزی چیست.
بحث دیگر در این فصل، مثلی یا قیمی بودن پول اعتباری استز
همچنین بحث از مال فی الذمة یعنی آیا مال فی الذمه وجود دارد یا مال تنها عینی و خارجی است. غربی ها اصطلاحی دارند به نام «حق عینی» و «حق شخصی». آنها دیون را به عنوان مال فی الذمه را قبول ندارند. ما فی الذمه اصطلاح در فقه ما است. آنها میگویند طلبکار حق مطالبه دارد نه اینکه در ذمه بدهکار، چیزی را مالک باشد. لذا از نظر آنها، حق عینی یعنی اموال و حق شخصی یعنی حق مطالبه که در بدهی مطرح میشود. بايد در بحث ضمان این ها بررسی شود.
بحث چهارم در ماهیت پول، اقسام پول است؛ مانند اسکناس، سپرده بانکی، چک و سفته و اوراق مالی
بحث دیگری که برخی از آقایان مطرح کردهاند این است که آیا پول، کالای عمومی است یا خصوصی. اگر کالای عمومی باشد در اختیار دولت قرار میگیرد و اگر کالای خصوصی باشد در اختیار اشخاص قرار میگیرد و همچنین در بحث اقسام پول، آیندهی پول و ارزهای دیجیتال مطرح میشود و اینکه پول در جامعه ایدهآل اسلامی چگونه است.
بعد از بحث ماهیت شناسی پول، بحث مشروعیت پول از دیدگاه فقهی بررسی میشود. در این بخش باید ادله مشروعیت پول مورد بحث قرار گیرد؛ مانند سیره عقلایی، آیات قرآن و روایات و همچنین مبانی مشروعیت پول اعتباری و نیز مفاسد پول اعتباری که باید بررسی شود آیا این مفاسد، موجب حرمت آن میشود یا نه؛ مانند اختلال نظام طبیعی بشر زیرا پول اعتباری اختلالاتی را در نظام اقتصادی بشر ایجاد میکند که باید ببینیم آیا این اختلالات مورد پذیرش قرار میگیرد یا نه. مثلاً در معیار و میزان سنجش، نوسان ایجاد میکند؛ حال آنکه میزان و معیار سنجش باید امری ثابت باشد اما پول اعتباری خودش متحرک است. همچنین گسترش ظلم و فاصله طبقاتی در پول اعتباری، از راه خلق پول و ضرب پول اتفاق میافتد که بحث آن خواهد آمد. باید ببینیم آیا این مفاسد، باعث حرمت پول اعتباری میشود یا نه. این مسائل به بحث ماهیت و مشروعیت پول بازمیگردد.
فصل دوم ایجاد، توزیع و کنز پول
در اینجا کنز پول را هم اضافه کردهایم؛ چرا که در قرآن هم به آن اشاره شده است. میفرماید: ﴿والذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم﴾.[1] کنز و تکاثر دو پدیده ای هستند که در قرآن مورد نکوهش قرار گرفتهاند.
ایجاد و حق ضرب پول هم یکی از مباحث پول است. آیا حق ضرب و چاپ پول برای حاکمیت است یا نه؟ ضرب پول، با افزایش پایه پولی و دریافت مالیات غیر مستقیم مرتبط است که باید بحث شود آیا دولت میتواند ثروت جامعه را دوباره باز توزیع کند؛ به این صورت که با ضرب پول جدید، مقداری از قدرت خرید را از پولهای قبلی کم کرده و به پول جدید اضافه کند و آن را به نحوی که دلش میخواهد توزیع کند؟ تورم پولی هم یکی از بحث هایی است که باید انجام گیرد.
بحث نظامهای توزیع پول هم در اینجا مطرح میشود. اگر فرض کنیم پول مطابق با تولید ملی چاپ میشود و اضافه بر آن نیست تا موجب کاهش ارزش پولهای قبلی شود، بحث دیگری که مطرح میشود نظام توزیع پول جدید است زیرا پول جدیدی که چاپ میشود ثروتی است که باید چگونگی توزیع آن در مورد بحث قرار گیرد. آیا این پول باید بین تمام افراد به صورت مساوی تقسیم شود یا به کارمندان دولت داده شود یا غیر آن؟ باید بحث شود که نظام توزیع پول در اسلام چگونه است. نظام توزیع پول بحثی است که در دنیا نظریات مختلفی درباره آن مطرح شده است.
بحث دیگر، خلق پول توسط نظام بانکی است که غیر از مسأله ضرب پول توسط دولت است. خلق پول توسط بانکها، ثروتی را برای آنها ایجاد میکند ولی باعث کاهش قدرت پول در جامعه میشود. باید بحث شود که آیا جایز هست یا نه و آیا ضمان آور است یا نه.
بحث بعدی کنز پول است که مباحثی در آن مطرح میشود این بحث با مباحث توسعه در ارتباط است مثلاً ممکن است نظریات پیشرفت و توسعه ای که در اقتصاد غرب مطرح شده بگویند تا کنز انجام نگیرد پیشرفت و توسعه حاصل نمی شود البته در کنز دو مسئله وجود دارد یکی جمع پول و دیگری از تداول افتادن پول که ضد توسعه است که هر دو باید مورد بحث قرار گیرد. بحث بعدی پولشویی است که باید دیدگاه اسلام درباره آن بررسی شود. این عناوین که گفتیم برای فصل دوم بود.
فصل سوم معاملات و عقود بر محور پول
اما فصل سوم، بحث معاملات و عقودی است که بر محور پول در فقه ما مورد بررسی قرار میگیرد مانند بیع صرف ربا قرض و غیر آن. اینها عقودی هستند که محور آنها پول است.
درباره حیل ربا، بیع العینه و بیع محاباتی که زیرمجموعه حیل ربا هستند، باید بحث شود که تا چه حد آنها را قبول داریم و تا چه حد را قبول نداریم. بحث عمیقی در این رابطه وجود دارد مثلاً محروم امام، حیل ربا را مطلقا جایز نمی دانند[2] اما برخی از فقها جایز میدانند. احکام عقود مستحدثه باید در ذیل این مجموعه مطرح شود، مانند معاملات اعتباری، سپرده بانکی بنابر اینکه آن را به عقد دیگری ارجاع ندهیم و یک عنوان جدید بدانیم.
فصل چهارم افت ارزش پول و آثار و احکام آن
افت ارزش پول و آثار و احکام آن؛ مانند ضمان افت ارزش پول، وجوب خمس در افزایش سرمایه بر اثر تورم بدون آنکه قدرت خرید آن بیشتر شده باشد ىر اين فصل مورد بررسي قرار مي گیرد..
فصل پنجم درباره بانکداری
در این فصل تعریف بانک، اقسام بانک، بانکداری اسلامی و وضعیت فعلی آن در کشورهای جهان، تجربیات و مشکلاتی که با آن مواجه هستند مورى بررسي قرار مي گیرد. این مشکلات هم مورد توجه علمای شیعه است و هم مورد توجه دانشمندان اهل سنت، مانند جریمه تاخیر، تعیین شاخص سود که منطبق بر شاخص سود بین المللی است نه سودی که بانک به دست میآورد. الگو هایی که اکنون در حال اجرا است و طرحهایی که هنوز به مرحله اجرا نرسیده است مانند لایحه بانکداری مجلس شورای اسلامی که چند سالی است بنا دارند در مجلس مطرح کنند و طرح های دیگری که به صورت کتاب نوشته شده است.
نظریه تامین مالی در اسلام که مهمترین سؤال ما درباره بانکداری است و باید پاسخ داده شود که تأمین و تجهیز منابع در اسلام باید به چه صورت انجام گیرد. ما هنوز نتوانسته ايم به این سوال پاسخ جامعی بدهیم. در بانکداری سنتی تامین و تجهیز منابع به این صورت است که باید ربا بدهیم تا مردم پول خود را در بانکها سپردهگذاری کنند. نظریه آنها کاملاً روشن است اما ما در فقه هنوز نظریه جامعی در این باره مطرح نکردهایم. هر آنچه مطرح شده منتهی میشود به قرض با سود ثابت که به ربا بازمیگردد. درست است که عقود مشارکتی را مطرح کردهاند اما در عمل آنچه در حال اجرا است قرضی است که سود ثابتی برای آن تعیین میشود. بنابراین ما در این حوزه نیاز به نظریه داریم. خیلی در این زمینهها کم کاری داشتیم.
فصل ششم رمز ارزها
فصل ششم و فصل آخر، بحث رمز ارزها است که باید به طور مستقل به آن بپردازیم. تعریف رمز ارز و اقسام آن و احکامی که مربوط به آنهاست باید در یک فصل جداگانهای مورد بحث قرار گیرد؛ مانند حکم ایجاد رمز ارزها حکم خرید و فروش آنها. اینها بحث هایی است که به نظرمان رسید میتوان درباره پول مطرح کرد.
الحمد لله رب العالمین