99/10/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مسائل مستحدثه/بانکداری /تجرید پول از برخی از ویژگی های آن
چهار ویژگی پول های اعتباری
تعریف پول را عرض کردیم که اولاً پول مالی است با سه ویژگی یکی این که وسیله ی مبادله است دوم این که وسیله ی سنجش ارزش مالی است، قیمت اشیاء را با آن تبیین می کنند، سوم هم وسیله ی ذخیرۀ ارزش است یعنی اگر کسی بخواهد آن قدرت مالی را حفظ کند معمولاً ترجیح می دهد به واسطۀ پول حفظ کند که هر وقت هر چه خواست بتواند بخرد. پس پول مال، مال با آن پنج تا خصوصیت که این سه تا خصوصیت را هم داشته باشد و گفتیم در پول های اعتباری یک قید دیگری هم باید اضافه کرد، آن هم این است که یا قوۀ حاکمه پشت سرش باشد یا پذیرش مردمی باشد. همین پذیرش مردمی بگوییم بهتر است، شامل هر دو می شود. پس پول اعتباری مالی است با آن پنج تا خصوصیت به اضافۀ چهارتا خصوصیت که وسیله ی مبادله است، وسیله ی سنجش ارزش است، وسیله ی ذخیرۀ ارزش است و مورد پذیرش عمومی است. هر چیزی که این خصوصیات را داشته باشد می شود پول اعتباری. آن وقت البته گفتیم در پول اعتباری که دولت ها منتشر می کنند یک ویژگی هم پیدا می کند، وسیله ی اعمال سیاست های اقتصادی هم می شود. که سیاست های اقتصادی را اعمال می کنند. یک قدرتی دارند می توانند به واسطۀ پول توزیع ثروت را دوباره انجام بدهند. پول را از جیب مردم بدون اینکه خودشان خبردار شوند می توانند بگیرند و دوباره به هر کس خواستند بدهند. پول جدید چاپ می کنند قدرت آن پول موجود کم می شود در آن پول جدید متمرکز می شود آن را به کسانی که می خواهند تقدیم می کنند. پس بنابراین این وسیله ی اعمال سیاست اقتصادی هم می شود پس پول اعتباری می تواند توزیع ثروت را دوباره انجام بدهد.
تغییر برخی از ویژگی های پول اعتباری
حالا یک بحثی که این جا مطرح است آیا این ویژگی ها و خصوصیاتی که برای پول ذکر کردیم، وسیله ی مبادله را نمی شود کاری کرد، مقوم شیء است اگر وسیله ی مبادله نباشد دیگر پول نمی شود. اما آن دو تا خصوصیت، دو تا خصوصیت چه بود؟ وسیله ی سنجش ارزش و وسیله ی ذخیرۀ ارزش. این ها مقوم هستند یا این ها را می شود از پول جدا کرد؟ یک پولی فرض کنیم که وسیله ی مبادله است ولی وسیله ی ذخیرۀ ارزش نیست. یعنی نشود نگه داشت. چنین پولی می توانید فرض کنید؟
یک فرضش این است که -این را یک دانشمند ظاهراً آلمانی گفته - می شود این وسیله ی ذخیرۀ ارزش بودن را ازش جدا کرد. گفته اگر این کار را برداریم دیگر مسألۀ ربا هم حل می شود. فرض کنیم یک پول ممهور چاپ کنیم[1] . پول مهردار، مثلاً تا بیست و چهار ساعت باید خرج کنید خرج نکنید باطل می شود، مثلاً تا ده روز باید خرج کنید خرج نکنید باطل می شود. این وسیله ی مبادله هست اما وسیله ی ذخیرۀ ارزش نیست.
شاگرد: نفر آخری باید چه کارش کند؟
استاد:: باید خرج کند. وسیله ی مبادله است و باید مبادله بشود. پول باید وسیله ی مبادله باشد به وسیله ی مبادله نیاز داریم اما نباید ذخیرۀ ارزش بشود. وقتی میل به حفظ پول در میان مردم از بین رفت، کأنه یکی از مشکلات - ظاهراً به نظر ایشان - مثل ربا که این قدر روی پول می چرخد ممکن است تا حدودی حل بشود. حالا ایشان این مطلب را مطرح کرده که این ذخیرۀ ارزش بودن پول از بین برود.
وسیله ذخیره ارزش بودن پول اعتباری و نهی از کنز در اسلام
می شود این مطلب را به این نحو تأیید کرد. چیزهایی که وسیله ی ارزشند، باید کنز نشوند. ﴿و اللذین یکنزون الذهب و الفضة و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب ألیم.﴾[2] ذهب و فضه بگوییم به یک معنا همان وسیله ی مبادله است. وسیله ی مبادله باید وسیله ی مبادله باشد کنز نشود باید خرج بشود. پس بنابراین پول های اعتباری اگر طوری بشود که این خصوصیتش را ازش بتوانیم بگیریم، خصوصیت ذخیرۀ ارزش بودن را بگیریم یعنی شما دستت رسید باید ببری فوری خرجش بکنی دیگر تمایل به پول بعنوان کالای قابل نگهداری از بین می رود. وقتی پول فراوان شد دیگر کسی نمی آید برای گرفتن پول ربا بدهد. همیشه وسیله ی مبادلاتی می شود که در اختیار همه هست. یک چیزی، یک آتشی است دست شما آمد فوری دست شما را می سوزاند می دهید دست دیگر آن هم می بیند آتش دستش را می سوزاند می دهد دست دیگری پس پول همیشه فراوان خواهد بود در جامعه وقتی چیزی فراوان شد، دیگر کسی بابت آن ربا نمی دهد. وقتی ربا می دهند که کأنه چیزی کمیاب باشد و کمیابی اش از بین می رود وقتی شما نتوانید نگهدارید مجبورید فوراً این را بدهید دست دیگری چون اگر نگه داری باطل می شود کأنه یکی از مشکلات که هست آن کنز، از بین می رود. این یک بیانی است.
ولی این بیان به نظر ما گرچه مطلوب است که پول را انسان نگه ندارد و قرآن هم می گوید کنز نکنید وسیله ی مبادله باشد ولی خلاف طبیعت بشر است. بشر می خواهد یک چیزی داشته باشد که به آن اعتماد بکند برای روز مبادایش یک چیزی داشته باشد حالا کم یا زیاد شما می گویید که هیچی. پول ممهور باشد و بعد از یک هفته باطل بشود و بیچاره دیگر می گوید پس من برای یک سال دیگرم چه کار کنم برای شش ماه دیگرم چه کار کنم شاید آن موقع نیاز داشتم پول هم گیرم نیامد چه کار کنم؟ لذا این بیان ایشان از یک جهت خوب است. (منع کنز) اما این که بیاییم پول را ممهورش بکنیم و آن ویژگی ذخیره بودن را ازش بگیریم این عرض کردم خلاف ظاهراً آن طبع و میل بشر است که می خواهد یک ذخیره ای داشته باشد برای روز مبادا.
این یک نکته.
وسیله ارزشگذاری متحرک و مشکل عدم ثبات در معیار
نکتۀ دیگر این است که حالا آن ویژگی دیگرش چه بود؟ وسیله ی ارزش گذاری. آن را می شود از آن گرفت یا نه؟ پول باشد وسیله ی مبادله باشد وسیله ی ذخیرۀ ارزش هم باشد اما وسیله ی ارزش گذاری نباشد. الآن با پول اشیاء را ارزش گذاری می کنند. می گویند این چقدر می ارزد مثلاً این قدر می ارزد. می گوییم وسیله ی ارزش گذاری باید یک چیز ثابتی باشد. آن وسیله ی ارزش گذاری، آن معیار، میزان باید ثابت باشد حال آن که این جا میزان متغیر است. مثل این که شما یک کش دارید که این کش در حالت عادی نیم متر است وقتی می کشی یک متر می شود. وقتی از مردم می گیری در حالت عادی دو تا نیم متر می گیری. اما وقتی به مردم تحویل می دهی هر کدام را می کشی می گویی یک متر. الآن پول اینگونه شده. یعنی وسیله ی ارزش گذاری شما، میزان شما یک میزان ثابتی نیست. وقتی شخصی می رود و از کسی پول قرض می گیرد، قرض میگیرد با یک معیاری می گیرد که آن روز مثلاً پول آن ارزش را داشت بعد وقتی تحویل می دهد با یک معیار دیگر تحویل می دهد که فقط اسمش همان است ولی کش دار است. وقتی تحویل می دهد با یک معیار اسمش در هر دو تا یک چیز است یک متر گذاشته ولی کش دار است می تواند آن را بکشد می تواند نکشد
می گوییم این منهی عنه است قرآن می فرماید: ﴿و اقیموا الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان﴾.[3] وزن، میزان باید قسط داشته باشد. خسارت در میزان. نباید چیزی باشد که کم و زیاد بشود کرد. از مردم که قرض می گیرید، یک کیلوی واقعی را بگذاری اما موقع تحویل دادن، روی نیم کیلو بنویسی یک کیلو. این نمی شود این خسارت در میزان است. پس این که وسیله ی ارزش گذاری بشود این ظاهراً مد نظر شارع نیست این منهی عنه است. و لذا ما باید دو نوع پول داشته باشیم یک پول وسیله ی ارزش گذاری باشد یک پول وسیله ی مبادله. پولی که وسیله ی ارزش گذاری است باید باثبات باشد مثل طلا یا دینار، و پولی که حالا وسیله ی مبادله است اعتباری است. این ها را اگر بتوانیم جدا کنیم از هم، نمی دانیم از نظر فنی می شود یا نه. از نظر فکری آنچه در ذهن بنده هست اینکه مثلاً اگر بتوانیم خصوصیت وسیله ی معیار بودن، ارزش گذاری بودن را از پول اعتباری بگیریم یعنی هر فروشگاهی وارد بشویم دو تا قیمت بگذارند یکی بر اساس آن معیار ثابتی که هست یکی هم بر اساس پولی که الآن متداول است. اگر کسی می خواهد نسیه بخرد همان معیار ثابت را در نظر بگیرد اگر بخواهد نقد بخرد بله همان وسیله ی امروز را. پس بنابراین وسیله ی ارزش گذاری برای موارد نسیه و بدهی و امثال آن باید بر اساس آن وسیله ی ارزش گذاری ثابت باشد اما معاملات نقدی نه به وسیله ی همین وسیله ی مبادله است و وسیله ی مبادله می تواند متغیر باشد. پس ما دو قیمت برای کالا باید در فروشگاه ها باید دو قیمت بزنند، یک قیمت آن وسیلهی ارزش گذاری که آن ثابت است یکی هم وسیلهی مبادله. وسیله ی ارزش گذاری در اختیار مردم نیست چون طلا یا دینار است و مردم نمی توانند مدام با خود طلا و دینار حمل کنند. اگر همان را وسیله ی مبادله بکنند مردم به مشکل می خورند. ولی از آن طرف آن را کلاً از دور خارج کنند این هم وسیله ی مبادله بشود، پول اعتباری اگر وسیله ی ارزش گذاری شود، ظلم می شود به آن کسی که مالش را نسیه داده. پس ما می گوییم که دو نوع پول باشد یک پول وسیله ی ارزش گذاری برای مواردی که می خواهند مثلاً با طرف قرارداد ببندند که یک سال بیا این کار ما را انجام بده ما این قدر به شما پول می دهیم، و این برای پیمانکار، بدهکاری است همۀ این ها یک نوع دین ایجاد می کند، مهریه غیر مهریه همۀ این ها باید بر اساس همان پول وسیله ی ارزش گذاری باشد که ثابت است. یک پول دیگری هم در کنارش بگذاریم وسیله ی مبادله باشد. این وسیله ی مبادله نسبتش با آن ممکن است عوض بشود اشکالی ندارد. پس ما با این طریق مشکل مردم را حل می کنیم چون وسیله ی مبادله نمی تواند میزان باشد. چون وقتی می دهد با یک میزانی می سنجد وقتی می گیرد با یک میزانی، کش دارد دیگر حالت کش دار است. اینگونه باشد ظاهراً مشکل اختلاف قیمت پول و افت ارزش پول که مشکلاتی ایجاد می کند این حل می شود. مسألۀ ربا را حل نمی کند مسألۀ افت ارزش را حل می کند. بدهکار پولی را که قرض کرده و بعداً می خواهد ادا کند به قیمت آن روز ادا کند، آن آقای طلبکار به خسارت می افتد. چون ده هزار تومان آن موقع می توانست چقدر آن آقا چقدر می توانست باهاش یک کاری بکند ولی الان بعد از مثلاً بیست سال نه. چرا؟ به خاطر این که این ده هزار تومان اسمش هست ولی واقعش وسیله ی ارزش گذاری ثابتی نیست متغیر است. وسیله ی ارزش گذاری باید ثابت باشد. میزان باید قسط باشد میزان چیز آسمانی هست در قرآن هم هست که ما میزان را قرار دادیم یعنی میزان باید یک چیز ثابت باشد نه یک چیز متغیر. حالا اگر این بیان ما را شما بپذیرید ما باید دو نوع پول داشته باشیم یک پول اعتباری متغیر مبادله ای اما ویژگی وسیله ی ارزش را باید از آن بگیریم آن را بدهیم به یک پول دیگر.
اگر بگوییم کلاً دینارهم وسیله ی ارزش گذاری شود و هم وسیله ی مبادله، این عملی نیست به خاطر این که الآن دینار، طلا کم است کجا دینار حمل کنند پس ما می آییم راه وسط را می رویم هم وسیله ی مبادله را اعتباری قرار می دهیم هم وسیله ی سنجش ارزش را یک چیز ثابتی قرار می دهیم.
شاگرد: ربا هم از بین می رود دیگر. من چه موقع پول می دهم می گویم بیشتر می خواهم؟ موقعی که ارزشش از بین برود.
استاد: نه ممکن است ارزشش هم از بین نرود. ربا دائر مدار این نیست این یک مقداری از مشکلات را حل می کند.
شاگرد: الان بانک ها به یورو و دلار وام می دهند نه به ریال.
استاد: حالا دلار را آن هم ارز خارجی است آن هم ممکن است [ارزشش متغیر باشد] ولی یک چیز ثابتی باشد مثل دینار یعنی مثلا طلا یک چیز ثابت اینطوری باشد کار درست تر می شود. هرچند در طلا هم نوسان پیش می اید ولی نوسانش کمتر است.
چون طلا مالی است که خودش ذی منفعت است. طلا یک طوری است که من این روایت را یک وقتی دیده بودم الآن پیدا نمی کنم اگر پیدا کردید شما منبعش را به من بگویید، خداوند طلا و نقره را آفریده که وسیله ی مبادله باشد و به اندازه باشد. روایتی به چنین مضمونی من دیده ام. لذا شما اگر طلا قرار دادید در حقیقت البته عیارش هم باید مشخص باشد، خودش مشخص باشد، دیگر آن این نوسانات را ندارد.
شاگرد: بالاخره این نوسان خاص خودش را دارد
استاد: بله هرچند نوسانسش زیاد نیست. الآن بانک مرکزی یک معیاری را اعلام می کند برای افت ارزش پول، میزان تورم. مثلاً هر سال چقدر تورم است مثلاً ده هزار تومان سی سال پیش تفاوتش با ده هزار تومان الآن چقدر است. تقریباً همین معنایی که ما مد نظر داریم، اینها فی الجمله عملی کرده اند. مثلاً برای این منظور، آمده اند یک معیاری، یک سبد کالایی را در نظر گرفته اند گفته اند آن موقع با ده هزار تومان فلان مقدار سبد کالایی می شد تهیه کرد الآن با آن ده هزار تومان این مقدار سبد کالایی می شود تهیه کرد. این معیار باید با یک واحد به همه اعلام بشود درهمه جا حتی درفروشگاه ها هم نوشته بشود و در معاملات هم مد نظر باشد یعنی این روش را واقعاً یک واحد پولی قرار بدهند. حالا یا به صورت سبد کالایی که بانک مرکزی در نظر دارد یا به صورت طلا که ما گفتیم و عرض کردیم. بالاخره یک معیاری باشد که آن معیار فی حد نفسه ثبات داشته باشد. معیار آن ها روی سبد کالایی است البته ده، بیست کالا. حالا هر چه هست در نظر می گیرند می گویند آن موقع چقدر توان خرید داشت الآن چقدر است پس معلوم است که افت ارزش این قدر است. به هر حال به نظر می رسد که این قابل فکر است که روی این دو ویژگی ما مانور بدهیم بگوییم پول آن چیزی که مقوم پول است وسیله ی مبادله بودن است ولی این دو تا خصوصیت دیگر مقوم پول نیست. درست است در پول این ویژگی ها هم الآن هست ولی می شود این ها را فی الجمله جدا کرد و اگر جدا بکنیم ممکن است مقداری از مشکلاتی که الآن از جهت پول اعتباری پیش آمده حل بشود.
در حال حاضر میزان را برای مالیت پول اعتباری فعلی قرار داده اند.
شاگرد: مالیت یک عنوانی
استاد: عرض می کنم باید شما یک میزانی قرار بدهید. دو تا راه عمده الآن در دنیا پیشنهاد است یکی این که برگردیم به طلا یکی هم سبد کالایی است. الآن بانک مرکزی روی سبد کالایی تورم را حساب می کند. هرچند در آن سبد کالایی هم البته فیه اشکال. در سبد کالایی چه چیزهایی را بیاوریم؟ مثلا پنیر را می آورند نمی دانم چه را می آورند اما همه چیز را که نمی آورند. بالاخره باید یک معیاری باشد که آن مالیت بر اساس آن محاسبه شود. درست است ما می خواهیم به آن مالیت برسیم ولی مالیت را از چه راهی کشف کنیم.
شاگرد: مثلاً الآن دلار یورو طلا نقره.
استاد: آن ها اگر در طول زمان ثبات نداشته باشد آن ها هم همین مشکل پول اعتباری را پیدا می کنند. باید یک چیزی باشد که یک ثباتی در طول تاریخ [داشته باشد]. چیزی که ثبات دارد در طول تاریخ طلا بوده مثلاً، فی الجمله البته ثبات نسبی داشته. یا همان سبد کالایی هم می شود در نظر گرفت. بالاخره ما عرض می کنیم که دو تا معیار همزمان ایجاد بشود و اعلام بشود و روی فروشگاه ها روی هر کالایی دو تا برچسب بخورد یک برچسب بر اساس پول فعلی یک برچسب بر اساس آن پول که معیار ارزش است بخورد حالا آن دینار است یا وسیله ی دیگری برای محاسبۀ آن مالیت داشته باشیم ولی باید حداقل یک ثبات نسبی داشته باشد و دستخوش زمان که مدام تغییر پیدا می کند نباشد. این حالا نظر ما بود راجع به این مطلب، مطالب دیگری هست که برمی گردیم به آنها ان شاء الله و بررسی می کنیم الحمد لله رب العالمین.