99/08/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بانک و پول/ مباحث تمهیدی/ موضوع شناسی
مقدمه: فقه مسائل نوپدید (مسائل مستحدثه)
بحث ما واقع می شود در مباحث مستحدثه . مباحثی که جدیدا پیش آمده اند. فقه ماثور ما، که در مثل نهایه مرحوم شیخ طوسی هست مسائلش محدود است. ممکن است بگویید که هزار مساله دارد. حالا اگر بخواهیم کمی توسعه بدهیم و همه روایات را جمع کنید و روایاتی که منصوص هستند و ماثور هستند فقه منصوصی را تدوین کنید ممکن است مسائلش به دو سه هزار تا بیشتر نرسد. ولی الآن مسائل خیلی گسترده شده اند. ممکن است که در یک باب مثلا بیش از سه چهار هزار مساله باشد. مثلا تنها در مساله پزشکی شاید بیش از سه هزار مساله نوپدید مطرح باشد. در اقتصاد بیش از این مسائل جدید مطرح است. و هکذا در مسائل مختلف دیگر که این ها مسائل مستحدثه تعبیر می شوند یا مسائل نوپدید یا مستجده هم تعبیر می کنند. مستجده یعنی جدید هستند. در این مسائل چه باید کرد؟
چنان که در روایت توقیع شریف آمده است که و اما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواه احادیثنا.
مباحثی که کار شده اند و تا حدودی روشن شده اند و منقح شده اند و اگر آن ها را می خوانیم یک جهتش این است که روش را به دست بیاوریم و مطلب و چگونگی فهم روایات اهل بیت علیهم السلام را به دست بیاورید. اما همه آن ها تا حدود زیادی منقح شده اند. بله مسائل جدید هست که کار لازم نشده است. آن جا هست که باید فقیه با این منابع غنی که در اختیار دارد. احادیث و اجماع و ادله دیگر باید این ها را استنباط کند. یعنی کار کردن در مسائل مستحدثه اولویت دارد. و اما الحواث الواقعه فارجعوا الی رواه احادیثنا که معلوم می شود این یک وظیفه مهمی هست که بر عهده فقها است. دقت فرمودید!
اهمیت پرداختن به فقه مسائل پول و بانکداری
از جمله این مسائلی که الآن مطرح شده است و مردم مبتلا هستند و هر روز مثلا به نوعی سر و کار دارند و بخواهند و نخواهند سر و کار دارند مسائل بانکی هست. هرکسی به نوعی وابسته است به مسائل بانکی که این ها را باید بداند. کارمند است بخواهد حقوق بگیرد باید به بانک مراجعه کند. شخص عادی هست و با دولت ارتباط پیدا می کند و باید پول واریز کند تا کارش انجام شود. غیر از این که می خواهد کسی پول را ودیعه بگذارد به اصطلاح آقایان و از آن جا سودی بگیرد یا بانک به کسی وام بدهد و از آن طرفی که وام داده است سودی بگیرد مسائل دیگر فراوان در رابطه با بانک وجود دارد و اصلا اکثر زندگی ما در ارتباط با مسائل بانکی هست.
لذا پرداختن به این مسائل بانکی خیلی مهم است.
دو نوع بانکداری متداول در جهان
به نظر می رسد که در مسائل بانکی اولا باید توجه داشت که ما دو نوع بانکداری داریم:
یک بانکداری سنتی که به آن بانکداری تجاری گفته می شود. بانکداری سنتی همان بانکداری است که معمول بوده است در جهان غرب و کم کم از جهان غرب به جاهای دیگر هم گسترش یافته است. این همان بانکداری هست که قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران وجود داشته و همه کشورها هم وجود دارد و یک بانکداری هم مشارکتی است. که همان را تعبیر می کنیم به بانکداری اسلامی. که براساس مشارکت افراد با بانک صورت می پذیرد. معاملات بر اساس مشارکت انجام می گیرد. در خیلی از کشورهای جهان الآن هردو نوع بانکداری وجود دارد در کنار هم. حتی در کشورهای غربی مثل انگلستان هم بانکداری سنتی که هست آن جا و هم بانکداری اسلامی آ نجا شعبی را برایش ایجاد گرده اند. نه به این قصد که به اسلام خدمت کنند بلکه به این جهت که پول مردم را جمع کنند که کسانی که ابا دارند به بانک های سنتی بروند به این ها مراجعه کنند. در اکثر کشورهای جهان این دو نوع بانک وجود دارد. در اکثر کشورهای اسلامی هم این دو نوع بانک که وجود دارد مثل مالزی و کویت عربستان و غیره.
در ایران البته فقط بانکداری مشارکتی هست همان بانکداری باصطلاح اسلامی هست. در کنار این دو نوع بانکداری که به صورت بالفعل وجود دارد اطروحه های پروژه های هم هست و می شود این ها را بحث کرد. به این صورت که نظریه پردازی شده مثلا بانکداری ها می شود به این شکل ایجاد بشوند و کسانی مطرح کرده اند و اما هنوز عملی نشده است. من جمله از این نظریهه ها همان طرحی است که در مجلس شورای اسلامی مطرح است که طرح بانکداری اسلامی که چندین سال است این طرح مورد بررسی قرار می گیرد و هنوز به صحن علنی نیامده است که آن جا تایید بشود و اگر تایید بشود آن جا جایگزین این بانکداری فعلی خواهد بود.
- ببخشید این وجه که می فرمایید بانکداری اسلامی از چه وجهی است اسلامی می گویید؟ بانکداری که یک امر عقلایی است و چرا این نام اسلامی را اضافه کردید؟
+ بانکداری سنتی از قدیم بوده است و یکی هم بانکداری اسلامی است که به شکل مشارکتی است و باید به وقتش تعریف اینها ذکر شود تا روشن گردد فرق ماهوی دارند یا نه. در بانکداری مشارکتی براساس یک سری عقود اسلامی کار می کنند که این عقود بیشتر براساس مشارکت و مضاربه و مزارعه و بیع اقساطیکه همه به یک نوع مشارکت بر می گردد بر اساس عقود و چارچوب اسلامی کار می کند. بانکداری سنتی براساس ربا کار می کند. پول می گیرد و پول بیشتر می دهد و هکذا. اما در اینجا براساس مشارکت کار می کند. دقت فرمودید! چارچوبی است براساس عقود اسلامی و طبق آن. ولی البته باید بررسی شود این نوع عملکرد یک صوری سازی است یا فرق ماهوی دارد بعدا ان شاء الله در مقام مقایسه روشن خواهد شد.
این بحثی هست که مطرح است. باید آنچه موجود است شناخت و نقد کرد و مشارکتی های موجود را باید دید و اگر احیانا جاهایی که اشکال دارد را نقد کرد و آن اطروحه ها و طرح های که هنوز جامه عمل نپوشیده نیز باید بررسی کرد و اگر انسان به نظریه ای رسید باید آن را مطرح کند که بگوید که بانکداری اسلام به این نحو است و باید به این نحو باشد. این می شود بحث بانکداری از نظر فقهی و اسلامی. این کار خیلی گسترده است. ما هم خیلی به منابع لازم در این رابطه علی رغم این که در فکرش هستیم و مقداری هم داریم اما به آن نقطه مطلوب نرسیده ایم و حوزه در این زمینه هم به ما کمک نکرده است که همه این ها را مطالعه کنیم. لذا ما بحث را متمرکز می کنیم فعلا بر مقدمات بانکداری که شاید حدود پانزده سال است که بنده در این مسائل فی الجملة ورود پیدا کرده ام.
بحث های مهم مقدماتی
به نظر ما بحث بانکداری حداقل چهار بحث مقدماتی نیاز دارد.
یکی بحث در کلیات نظام اقتصادی اسلامی است. نظام اقتصاد اسلام یک کلیاتی دارد یا ندارد؟ اگر دارد چیست؟ این باید بحث بشود که به آن کلیاتی که حاکم بر نظام اقتصادی هست چی هستند؟ اسلام آیا وقتی که در زمینه اقتصادی دستوراتی دارد آیا می توان به کلیاتی رسید که این ها راهنمای جامعه اسلامی در راه اقتصاد سالم باشد یا این که به چنین کلیاتی نمی رسیم. چنین قواعدی نمی رسیم. نظام راس مالی و سرمایه داری یک کلیاتی برای خودش دارد به عنوان اصول راهنما. هم چنین نظام اشتراکی و سوسیالیستی هم اصول و راهنمایی برای خودشان دارند. آیا نظام اسلامی کلیاتی دارد که این ها استخراج بشوند از مجموع ادله، که راهنمای ما باشند در مسائل اقتصادی که این بحث مقدمی است که باید انجام بگیرد.[1]
بحث دومی که باز به نظر ما مهم است این است که راجع به شخصیت حقوقی و شرکت ها باید بحث بشود. چون بانک از نظر سیستم حقوقی یک شرکت حساب می شود. بالاخره بانک ها از نظر ساختار شرکت هستند. لذا باید دید که این شرکت ها چه ویژگی هایی دارند و روی چه اصولی کارمی کنند. چون شرکت هایی که در قانون تجارت مطرحند غیر از شرکت هایی است که ما در کتاب فقه داریم. بحث شرکت ها باید انجام بگیرد. خصوصا شخصیت حقوقی. شرکت از نظر حقوق جدید شخصیت حقوقی دارد و آیا اسلام این را می پذیرد یا نه؟ لذا آرای بزرگان فعلی که گاهی وقت ها با هم مختلف هستند از این جا ناشی می شود که بعضی شخصیت حقوقی را قبول ندارند و اموال بانک را مجهول المالک می دانند.
بحث سوم حجیت نظر فقیه در موضوعات است. آیا نظر فقیه در تشخیص موضوعات کلی حجت هست یا نه تشخیص موضوعات هر چند کلی باشد به عهده خود مقلدین هست. این هم بحثی است در فقه مطرح است . علما دو دسته اند که برخی می گویند که تشخیص بر عهده فقیه است و برخی گفته اند که بر عهده مقلدین است.
بحث چهارم ماهیت پول هست. چون بانک با پول سر و کار دارد. مثلا برخی در تعریف بانک گفته اند که بانک محل خرید و فروش پول است. یعنی مهمترین عنصری که بانک با آن سر وکار دارد پول است که باید روشن بشود که پول چیست و پول اعتباری نشرش و توزیعش از نظر اسلام باید چگونه باشد. آیا احکام نقود در اینجا جاری است یانه؟
پس بنابراین این چهار مقدمه برای ورود به بحث بانکداری با انواعش نیاز است تا برسیم ان شاء الله به بحث گسترده بانکداری سنتی بررسی کنیم و هم بانکداری مشارکتی اسلامی و هم نظریه های مطرح در این زمینه را بررسی کنیم. هنوز به آن جا نرسیده این مقدمات باید بحث بشوند.
اما المقدمه الاولی که مساله کلیات نظام اقتصادی اسلام است این را ما یک وقتی بحث کردیم. در چند جلسه ای که الآن به صورت نوشته هم هست. اما چون خودش یک باب جدیدی می شود ما وارد آن بحث نمی شویم. بحث گسترده ای است. آن مقداری که ما نوشته داریم در اختیار آقایان می گذاریم و مطالعه بفرمایند. اما وارد بحث نظام اقتصادی و کلیات نظام اقتصادی اسلامی نمی شویم. بحث جداگانه ای می شود.
سوال: ببخشید منظورتان از نظام اقتصادی این است که اسلام هم کلیاتی دارد و این ساختاری است که تا روز قیامت باقی است؟
+ بحث کردیم همان جا که اگر به سختار نمی توانیم برسیم حداقل می توان به قواعد رسید. یک وقت بررسی می کنیم که آیا ساختار و سیتسم بتوان استخراج کرد یا نه؟ چون سیتسم تعریفی دارد. آیا آن را می توان استخراج کرد یا نه؟ آن بحثی است و یک وقت هم بحث می کنیم که آیا اسلام راجع به اقتصاد قواعدی دارد یا نه که نظر ما این است که این قواعد قابل استخراج هستند و اگر بخواهیم تبدیل به سیتسم کنیم ممکن است به قیاس و استحسان و این ها بکشد. که آن جاها را ممکن است کسی وارد نشود. اما حداقلش این است که قواعد قابل استخراج هستند. قواعد کلی راهنمایی کننده. رهنما باشند برای ما. این مقدار قابل استخراج است از مسائلی که در زمینه اقتصاد هست. از قرآن کریم از احادیث.
اما عرض کردیم که بحث دومی که بحث شرکت ها و شخصیت حقوقی است که این را هم ما بحث کردیم سال گذشته و در بحث های ما هست. مراجعه می فرمایید و آن ها را تکرار نمی کنیم. البته کلیات شرکت ها را بحث کردیم و وارد مسائل جزیی نشدیم البته کلیاتش را بحث کردیم الحمدلله. مثلا شخصیت حقوقی را بحث کردیم.
بحث سوم حجیت قول فقیه باشد در موضوعات آیا قبول داریم یا نداریم و بحث چهارم هم بحث پول. ماهیت پول. این دو بحث را انجام می دهیم. بحث سوم خیلی مفصل نیست. ممکن است یک جلسه دو جلسه تمام بشود. حجیت نظر فقیه در موضوعات.
اما بحث چهارم که ماهیت پول است کمی گسترده است و حقش هم این است که انسان به آن بپردازد. تعریف پول و مسائلی که مربوط به پول است را بررسی خواهیم کرد که در فقه ما به عنوان نقد یا نقدین موضوع احکامی است گاهی به عنوان اثمان و بیع الاثمان در کتاب الصرف مطرح شده است. مسائل جدیدی که درپول اعتباری مطرح است اینها بررسی بشوند و انشاءالله تعالی نتایجش هم خیلی مهم است. هم در بانک و هم در غیر بانک. که پول الآن مثل خونی است که در رگ اقتصاد جریان دارد. یعنی اصلا حیات اقتصاد وابسته به پول اعتباری است. لذا باید احکام مربوط به این ماهیت پول بررسی شود. انشاء الله این ها را از نظر فقهی بررسی کنیم تا آمادگی حاصل بشود برای بحث بانکداری که منابع بیشتری به دست ما بیاید و بتوانیم مطالعه بکنیم و تدوین بکنیم مطالب را و انشاء الله عرضه کنیم. بحث پول را انشاء الله عرض خواهیم کرد به اذن الله تعالی.
شروع بحث ما از حجیت قول فقیه در موضوعات است. الحمد لله رب العالمین. و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.