درس خارج فقه استاد مرتضی ترابی

1400/06/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مسائل مستحدثه/بانکداری /عناوین کلی بحث

احکام بانک ها (أحکام المصارف)

بحث در احکام بانکداری است. عرب ها می گویند «البنک، المصرف»، ما اگر خدای تعالی توفیق عنایت کند مباحث بانکداری را می خواهیم به نحو زیر مورد بررسی قرار دهیم:

1.تعریف المصرف و البنک: می خواهیم بیان کنیم اصلا ماهیت بانک ها چیست؟ بانک ها چگونه ماهیتی دارند؟

2.فوائد البنوک و مشاکلها: بانک ها هم برای جامعه فوایدی دارند، و هم مشکلاتی ایجاد کرده اند، ما باید هر دو را بحث کنیم.

3.المسائل الفقهیة المشترکة بین البنوک التقلیدیّة و البنوک الإسلامیّة: الان در برخی کشورها بانک های سنتی وجود دارد ولی در ایران، ما همه بانک هایمان اسلامی است و بر اساس فقه شیعه است و بانک سنتی نداریم. بانک های سنتی بر اساس ربا کار می کنند.

4.مالکیّة المصارف: آیا بانک ها مالکیت دارند یا اموال شان در حکم مجهول المالک است؟

مرحوم شیخ حسین حلی، مرحوم خوئی، آقای سیستانی حفظه الله، اینها قائل اند که بانک ها مالکیت ندارند. بحث شخصیت حقوقی را هم باید مطرح کنیم، که از نظر فقهی شخصیت حقوقی قابل پذیرش هست یانه، و بعد در ذیل آن مالکیت بانک ها را مطرح می کنیم. البته بحث مالکیت بانک ها اعم از بحث شخصیت حقوقی است، زیرا ممکن است کسی مالکیت بانک ها را قبول کند، اما شخصیت حقوقی را قبول نکند. بحث خواهیم کرد که بانکهای حکومت های جائر مالکیت دارند یانه؟ همه این بحث ها خواهد آمد، فعلا عنوان مباحث را ذکر می کنیم و بحث مفصل در رابطه با آنها خواهد آمد.

5.حکم فعالیت های متداول بانک ها: در حقیقت این جزء احکام مشترک بانک ها می شود، مثل اینکه شما حساب باز می کنید، وام می گیرید، حواله می کنید، ضمانت بانکی می گیرید، اغلب این بحث ها در آخر تحریر الوسیله آمده و ما هم طبق این کتاب پیش خواهیم رفت ان شاءلله تعالی.

6.استحداث النقود و انشاء المال: یعنی خلق پول، که یکی از کارهای بانک هاست، و ما بحث خواهیم کردد که آیا این کار جایز است یا نه؟. مثلا شما صد هزار تومان در بانک می گذارید، و هر وقت بخواهید می توانید از آن استفاده کنید، بعدا بانک از این پول شما استفاده می کند، و آن را به شخص دوم قرض می دهد، او هم آن را در بانک می گذارد، بانک می بیند این پول دوباره به حسابش برگشته است، شخص سومی می آید و بانک دوباره آن را به او قرض می دهد، این حکمش چیست؟ چطور بانک می تواند صد هزار تومان شما را به چندین نفر وام بدهد؟!

جریانش این است که بانک مرکزی یک قانونی دارد، می گوید هر بانکی که یک سپرده ای را قبول کرد باید 20 درصد از آن را در نزد بانک مرکزی قرار دهد (به عنوان ذخیره قانونی) در یک حساب خاص، و حق ندارد این میزان را خرج کند، فقط می تواند مثلا 80 درصد از آن را خرج کند، مثلا وام بدهد و در کارهای عمرانی مشارکت کند و...

لذا بانک از مجموع سپرده ها می تواند 80 درصد آنها را خرج کند، شما صد هزار در بانک گذاشته اید، 80 هزار تومان آن را می دهد به دیگری، دوبار آن شخص این پول را به بانک بر می گرداند، بانک هم 80 درصد آن را یعنی 64 هزار تومانش را به دیگری وام میدهد و 20درصدش را در بانک مرکزی قرار می دهد، دوباره این مقدار به بانک بر می گردد و هکذا... بعد همه کسانی که از بانک پول گرفته اند همزمان می روند برای خرید کردن چیزهای مورد نیاز خود، یعنی 100+80+64+.... و با این پول های که بانک به آنها داده خرید می کنند، این می شود خلق پول، یعنی بانک با مقدار کمی پول می تواند چند برابر آن پول، وام بدهد یا تحت عناوین دیگر پول به افراد بدهد. حال شما فرض کنید کسانی که از بانک تسهیلات گرفته اند همگی در یک روز برای خرید بروند، چطور بروند برای خرید درحالی که این پول 100 هزار تومن بیشتر نبود؟

بانک مرکزی با بانکها تعهد کرده که اگر همه اینها همزمان آمدند برای گرفتن پول هایشان، من تامین و پشتیبانی می کنم به شرط اینکه شما ذخیره لازم مثلا 20 درصد همه سپرده ها را در بانک مرکزی قرار دهید. پس این صد هزار تومان شد 400 هزار تومان، این یعنی خلق پول.

وقتی 100 هزار شد 400 هزار، قیمت کالا بالا می رود زیرا تقاضا برای آن زیاد می شود، وقتی قیمت ها بالا برود ارزش پول شما هم می آید پایین، پس خلق پول باعث ضرر بر مردم می شود، و فایده اش عاید بانک هایی می شود که به مردم وام می دهند، زیرا بانکها وام را که مجانی نمی دهند، در مقابل هر وامی مقداری سود می گیرند، خلق پول باعث می شود بانکها زیادتر وام بدهند و زیادتر سود بگیرند، ولی ضررش به مردم می رسد زیرا ارزش پولشان پایین می آید.

مثلا اگر شما با 100 هزار تومن یک نون می خریدید الان که شده 400هزار تومان، شما می تواند با 100 هزار تومان یک چهارم نون را بخرید. اینجا ما می گوییم که مسبب اصلی این کار بانک مرکزی است، سودش در جیب بانکها می رود و ضررش به مردم می رسد.

حال بحث در این است این خلق پول ضمان آور است یا نه؟ زیرا باعث پایین آمدن ارزش پول می شود. بحثش خواهد آمد. بحث های دیگر از این قرار است:

7.سهام بانک ها قابل خریدن است یا نه؟ بانک های سهام فراوانی دارند، می شود مردم آنها را خریداری کنند یا نه؟ حکمش چیست.

8.کار در بانک ها جایز است یا نه؟ عده ای از مردم در بانک ها کار می کنند، آیا حقوقی را که دریافت می کنند می توانند در آن تصرف کنند یا نه؟

9.سود گرفتن از بانک های سنتی (تجاری) جایز است یا نه؟ بانک های سنتی بر اساس ربا کار می کنند آیا می توانیم از آنها سود بگیریم یا نه؟

10.معاملات با بانکهایی که سرمایه شان از غیر مسلمین است جایز است یا نه؟ بسیاری از بانکها سرمایه شان از غیر مسلمین است، کار کردن با آنها چه حکمی دارد؟ اینها امور مشترکی بین بانک هاست که باید از آنها بحث کنیم.

حقیقت سپرده گذاری چیست؟

12.راه های تخلص از ربا چیست؟ عقود مشارکتی مثل مضاربه و جعاله و اینها که سودش متغیر است، اینها از راه های فرار از ربا است. آیا در بانک ها به اینها عمل می شود یا نه؟

عقودی که ربح ثابت دارند، مثلا شما می خواهی یک کشتی بخری به قیمت 10 میلیون دلار، بانک می گوید یک میلیون دلار بیار، بقیه اش را من می دهم و بعدا سهم خودم را به شما تملیک می کنم به صورت مدت دار، در خیلی از موارد بانک ها از راه عمل می کنند مثل خرید منزل، این در حقیقت ربح ثابت است بخلاف عقود قبلی مثل مضاربه که ربح ثابتی نداشتند. این کار در حقیقت به قرض می رسد ولی نه از راه عقد قرض، بلکه از راه عقد بیع زماندار، به اینکه بانک می گوید سهم خودم را به صورت نسیه به تو می دهم وتو به صورت زماندار به من برگردان ولی با مبلغ بیشتری. آیا چنین عقدی جایز است یا نه؟

13.تمویل مباشر از قبل بانک ها: بانک ها در طرح ها شریک بشوند، یا بیع العینة، در فقه ما خیلی وارد شده باید از آن بحث کنیم.

14.مشکل تاخیر ادای دیون: جریمه تاخیر و مواردی از این قبیل، آیا جایز است یا نه؟

15.معدل ربح: که بر اساس ربحی است که در خارج تعیین می شود به خاطر هماهنگی با بانک های خارجی. معدل ربح بین المللی است، اگر بانک ها یک جور ربح ندهد مردم پولشان را در جایی که ربح بیشتری می دهد می گذارند. بالاخره این تعیین معدل ربح خودش مشکلی است.

16.اطروحه نظام اسلامی برای تامین مالی: تامین مالی یک نظریه می خواهد آیا ما می توانیم طرحی برای تامین مالی درست کنیم، تامین مالی یعنی تجهیز منابع و تخصیص منابع، یعنی بانک ها پول را از مردم بگیرند با یک وعده وعیدی، و آن را به شرکت ها بدهند و از آنها هم سود دریافت کنند تا بتوانند به سپرد گذاران سود بدهند، و الا مردم پولشان را در بانک ها نمی گذارند.

ما چه راهی برای این مساله داریم؟ بنوک سنتی از راه ربا پیش می آیند، از یکی سود می گیرند و به دیگری می دهند. اگر ما بگوییم ما طرحی نداریم ربا هم نباید بگیریم در اینجا مشکلات عدیده ای به وجود می آید، زیرا در این صورت بانکها نمی تواند تجهیز منابع کنند و شرکت های بزرگی که از راه تخصیص منابع از بانک ها سرپا هستند با مشکلات روبرو می شوند، و اقتصاد کشور متوقف می شود. لذا ما نیز به طرحی برای تامین منابع مالی نیاز داریم.

این موارد که تا الان گفتیم چهار چوب اصلی مباحث ما در بانکداری است.