درس خارج فقه آیت‌الله مجتبی تهرانی

کتاب الطهارة

90/03/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 بحث ما راجع به وضو و درباره این مطلب بود که آیا در غسل وجه، مسح «من الأعلی إلی الأسفل» ‏واجب است یا خیر.‏
 از مجموعه مباحث به این نتیجه رسیدیم که نه تنها علی الأحوط، بلکه علی الأقوی غسل وجه باید از ‏بالا به پایین باشد.
 احتمالات درباره کیفیّت غسل من الأعلی إلی الأسفل
 امّا در باب کیفیّت غسل «من الأعلی إلی الأسفل» چهار احتمال داده شده که بعضی ‏از فقهای ما هم به سمت این احتمالات رفتهاند.‏
 احتمال اوّل: قید ‏«من الأعلی إلی الأسفل» ‏صرفاً برای شروع غسل باشد
  اینکه قید «من الأعلی إلی الأسفل» فقط جنبه شروعی دارد و نه اتمامی. یعنی واجب است ‏شروع غسل وجه از بالا و «مِن ‌قصاص الشعر إلی ‌الأسفل» باشد و به مقداری که صدق کند که از بالا شروع شده است. همین که ‏صدق غسل از بالا به پایین شد، در بقیّه وجه هر طور که خواست میتواند غسل کند. از بالا به پایین ‏، پایین به بالا، راست به چپ یا چپ به راست باشد فرقی ندارد. البتّه به حسب خطوط میتوان ‏جهات متعدّد بیان کرد. ولی ما این چهار جهت را عرض کردیم. لذا فقط آنچه مهم است این می‏باشد که هنگام شروع غسل از قصاص شعر شروع کند و در بقیّه غسل هر طور که شد کافیست و ‏لزومی ندارد که از بالا به پایین باشد. چون آنچه ما از دلیل به دست آوردیم وجوب غسل از اعلی به ‏اسفل بود که با همین مقدار صدق کرده و حاصل میشود.
  جواب این احتمال آنست که همه این ‏روایاتی که درباره حکایت وضوی پیغمبر نقل کردیم آبی است از احتمال اینکه قید اعلی به اسفل ‏فقط برای شروع غسل باشد. حتّی نمیتوانیم روایات دیگری را که در باب وضو وارد شده بود و در آن ‏حکایت فعل پیغمبر اکرم نبود و صرف بیان وضو بود و قید اعلی الی الاسفل در آنها آمده بود، ‏حمل بر این معنا کنیم که قید اعلی الی الاسفل فقط برای شروع وضو ‏است و ظاهراً اگر این روایات را به دست کسی بدهیم این معنا را نمیفهمد.‏
 در اینجا لازم است من دفع دخلی بکنم. یک وقت به ما اشکال نکنید که شما وجوب غسل وجه از ‏بالا به پایین را از روایات استفاده نکردید و از تسالم اصحاب و سیره عملی آنها استنباط نمودید، لذا ‏نمیتوانید به این روایات استدلال کرده و بگویید آنچه از این روایات استنباط میشود این است که ‏غسل از بالا به پایین صرفاً برای شروع نیست. زیرا ما میگوییم بله، درست است که از این روایات وجوب غسب از بالا به پایین استنباط نمیشود، امّاما این روایت را حمل بر استحباب و افضل افراد وضو کردیم ‏و ظاهراً کسی منکر این استحباب نشده است و فضیلت آن را کسی انکار نکرده است. امّا میان ‏فقهایی که قائل به استحباب این قید شدهاند هیچ فقیهی نداریم که گفته باشد این استحباب فقط ‏برای شروع غسل وجه است.‏
 در اینجا بحث ما درباره فهم از این عبارت من الأعلی الی الأسفل است که آیا صرف شروع غسل وجه را ‏در بر میگیرد یا پس از شروع را هم شامل میشود. حالا میخواهد از بالا به پایین ‏غسل کردن مستحب باشد یا واجب. لذا عرض میکنیم که اگر این وجوب را فقط برای شروع غسل بدانیم، با ادلّه‏ای که در دست داریم ناسازگار است.
 گذشته از این مطالب اگر ما فقط در موقع شروع، آب را از بالا به پایین ‏ریختیم، شک میکنیم که آیا وظیفه و تکلیف خود را انجام دادهایم یا خیر؛ یعنی در مکلّفٌبه ‏شک میکنیم؛ یعنی اگر قائل به وجوب غسل از بالا به پایین شدیم و در ابتدای غسل از بالا به پایین ‏ریختیم، ولی در ادامه هر طور که خواستیم غسل کردیم، شک میکنیم که آیا به وظیفه خود عمل ‏کردهایم یا خیر و در مکلّفٌبه و نه در تکلیف شک میکنیم. چون ما به وسیله دلیل، اصل وجوب ‏غسل از بالا به پایین را به دست آورده بودیم و حالا در کیفیّت مکلّفٌبه شک میکنیم که مجرای ‏اصل اشتغال است.
 احتمال دوم: قید من الأعلی إلی الأسفل جنبه عرضی داشته باشد
 یعنی ما از لحاظ عرضی صورت ‏را به دو بخش بالایی و پایینی تقسیم کنیم و بعد بگوییم تا قسمت بالای صورت ‏کاملاً شسته نشده باشد، نباید قسمت پایین را شست. لذا اگر کسی یک طرف صورت را از بالا تا ‏پایین کشید و قسمت بالایی طرف دیگر شسته نشده بود، این قسمت پایینی طرفی که شسته شده هم ‏به درد نخورد و باید ابتدا همه قسمت بالایی را شست و سپس قسمت پایینی را.‏
 من در دوره گذشته تدریس فقه از این نوع وضو تعبیر به وضی حلقاتی کردم. یعنی حلقه به حلقه ‏صورت و یدین شسته شود. [1]
 امّا این ‏احتمال که غسل من الاعلی الاسفل عرضاً باشد هم با ادلّه سازگار نیست. حالا غیر از اینکه اختلال نظام ‏هم لازم میآید، با ادلّه ما سازگار نیست. زیرا در صحیحه زراره چنین آمده بود: «فَأَخَذَ كَفّاً مِنْ مَاءٍ- فَأَسْدَلَهُ عَلَى وَجْهِهِ - ثُمَّ مَسَحَ وَجْهَهُ مِنَ الْجَانِبَيْنِ جَمِيعاً»؛ «أسدله» بهمعنای ریختن ‏و فروهشتن است. وقتی انسان آب را بر روی صورت خود میریزد، خب این آب پخش میشود و ‏پایین و بالا میرود و بعد هم حضرت بر جانبین صورت خود دست میکشید، یکی این جانب می‏کشیده و یکی هم جانب دیگر.‏
 لذا این احتمال اصلاً با روایات سازگار نیست و اگر این تعبیر را بخواهیم معنا کنیم اصلاً با این ‏احتمال سازگار نیست که حضرت بخواهند دو دست خود را بر جانبین صورت خود بگذارند و آرام ‏ارام این دست را بر صورت بکشند. گذشته از اینکه عرض کردم اگر این احتمال را از نظر واقعیّت ‏خارجی هم بخواهیم در نظر بگیریم، چه بسا موجب اختلال نظام بشود. بنابراین نمیتوانیم به این ‏احتمال ملتزم شویم.
 احتمال سوم: قید من الأعلی إلی الأسفل جنبه طولی داشته باشد
  اینکه ملاک بالا به پایین کشیدن طولی باشد ونه عرضی؛ یعنی لازم ‏نیست که از لحاظ عرضی قید بالا و پایین رعایت شود. بلکه اگر از یک طرف صورت شروع کرده و ‏از بالا به پایین آن طرف را غسل کردیم و بالای طرف دیگر غسل نشده اشکالی نداشته باشد و غسل ‏این طرف صحیح است و بعد میرویم سراغ طرف دیگر و آنجا را از بالا به پایین مسح میکنیم. این ‏طور مسح کردن طولی میشود و نسبتاً کار آسانتری از مسح عرضی است؛
 امّا این احتمال هم باز با ‏ادلّه سازگار نیست. در آن ادلّهای که حکایت فعل پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) شده است، آمده که حضرت بر ‏روی صورت خود آب میریخته و این آب وقتی بر صورت ریخته میشود چیزی نیست که ‏ در سرایت قانونمند باشد و بگوییم حتماً از یک جهت حرکت میکند. بلکه وقتی این آب را بر ‏صورت میریزیم، این طرف و آن طرف میرود و به جهات مختلف پراکنده میشود. این که در ‏روایات آمده که حضرت بر وجه خود دست میکشیدند، به این دلیل است که آن آبی که بر روی ‏صورت پخش شده به همه جای وجه برسد و همه وجه تغسیل شود. لذا بعید به نظر ‏میرسد که غسل از بالا به پایین باید طولی باشد و اینها واقعاً خلاف متعارف هستند. [2]
 
 احتمال چهارم: تشخیص کیفیّت غسل من الأعلی إلی الأسفل به عرف واگذار شده
 ‏احتمال چهارم اینست که بگوییم غسل از بالا به پایین به عرف واگذار شده است. حتّی به نظر من وقتی به عرف می‏گویید صورت خود را شست و شو بده، لازم نیست به او بگویید که حتماً از بالا به پایین باشد. چون ‏هیچ کس از پایین به بالا دست نمیکشد و اغلب افراد از بالا به پایین دست میکشند و اینکه برخی ‏گفتهاند این اغلبیّت انصراف درست نمیکند غلط است؛ زیرا در اینجا فرد نادر که همان از پایین به ‏بالا دست کشیدن است، کالمعدوم میباشد. لذا حتّی اگر به بچّهای هم گفته شود که صورت خود را ‏بشوی از بالا به پایین دست میکشد. لذا در کیفیّت اینکه چگونه از بالا به پایین دست بکشد هم ‏عرف حاکم است و به عرف واگذار شده است. بنابراین هیچکدام از احتمالات قبلی که غسل عرضی ‏باشد یا طولی در اینجا جاری نیست و ملاک، نظر عرف است که اگر کسی بر صورت خود دست ‏کشید عرف بگوید که او از بالا به پایین دست کشیده است و از اعلی به اسفل دست کشیدن باید از ‏نظر عرفی صدق کند. بگذریم از اینکه من اصل خود از بالا به پایین دست کشیدن را هم عرفی ‏دانستم و این احتمالاتی که درباره غسل از اعلی به اسفل بیان شده که صرف شروع باشد یا طولی ‏یا عرضی، خلاف متفاهم عرفی است و ادلّه ما بر طبق متفاهم عرفی وارد شده است و واگذار به عرف ‏کردهاند.‏
 دلیل واگذاری به عرف هم این است که در هیچ یک از این روایت مطلبی درباره کیفیّت غسل از ‏بالا به پایین نیامده است و شارع گفته اگر من به کسی بگویم که صورت خود را از بالا به پایین ‏بشوی، لازم نیست که به او بگویم چگونه این غسل را انجام بده؛ بلکه خود او میفهمد که چگونه باید ‏تغسیل کند و این احتمالاتی که بیان شده چیزهایی است که ما خودمان در مدرسه درست کردهایم و با ‏واقعّیت خارجی تنافی دارد.
 در ادامه این فرع در تحریر آمده است: «نعم لو ردّ الماء منكوسا و لكن نوى الغسل من الأعلى برجوعه جاز». مفاد این عبارت روشن است. ‏مخصوصاً کسانی که تند تند وضو میگیرند، قهراً امکان اینکه آب از پایین به بالا برود وجود دارد. ‏چون ممکن است وقتی میخواهد دست بر صورت بکشد، وقتی دو مرتبه میخواهد دست را به ‏بالا ببرد تا به پایین بکشد دست او از پایین به بالا کشیده شود. پس مقصود از این عبارت «لو ردّ الماء منكوسا»، آن است ‏که خود فرد از پایین به بالا دست خود را بکشد و گرنه مقصود پریدن آب از پایین به بالا نیست؛ یعنی ‏وقتی فرد دارد تند تند وضو میگیرد، دست او به سمت بالا کشیده میشود و دلیل اینکه اشکالی ‏ندارد آنست که چون در این حرکت قصد وضو ندارد. چون رکن اساسی این اعمال آنست که به ‏قصد وضو باشد و صرف شست و شو کافی نیست. چون وضو از امور تعبّدی است و نه توسّلی و احکام تعبدیّه متقّوم به نیّت هستند. لذا وقتی غسل ‏وجه منکوساً شد، چون در این حالت نیّت وضو ندارد اشکالی متوجّه فرد نیست و این مسأله درباره ‏غسل یدین هم مطرح است که اگر منکوساً شد اشکالی ندارد. چون قصد وضو در آن حالت ندارد و ‏فقط وقتی که از بالا به سمت پایین میکشد قصد وضو دارد و در هنگامی که دست او از پایین به بالا ‏کشیده میشود قصد وضو ندارد. ‏
 لذا این استدراک که ایشان کردهاند استدراک بدی نیست و جنبه توضیحی دارد که یک وقت خیال ‏نکنید اگر دست از پایین به بالا رفت مشکل ساز است. چون وضو از امور تعبّدی است و امور تعبّدی ‏متقّوم به نیّت است. بنابراین وقتی منکوساً مسح میکنند چون قصد وضو ندارد و میداند که غسل ‏باید از بالا به پایین باشد، اشکالی ندارد.
 عدم وجوب غسل لحیه مسترسل طولی و عرضی
 در اینجا به نظرم دو بحث مطرح است. در عروه استرسال لحیه را دوگونه معنا کردهاند. یکی طولی و یک عرضی. ‏امّا ظهور بحث استرسال لحیه در این است که طولی باشد، هر چند عرضی آن هم ملحق به همان ‏استرسال طولی میشود. امّا آنچه در این مسأله و حکم مهم میباشد دلیلی است که اقامه شده.
 دلیلی که ‏برای وضو بیان شده آیه شریفه «إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ» است و از این آیه استنباط میشود که آنچه که محیط وجه شمرده میشود، باید شسته شود و خارج از ‏محیط وجه لازم نیست غسل شود؛ حتّی به نظر من اگر بخواهیم مقداری دقیقتر بشویم باید بگوییم، ‏ظاهر آیه فقط دلالت بر غسل بشره میکند و نه لحیه. تعارف که نداریم. در تمام روایاتی هم که در باب وضو وارد ‏شده و بحث غسل وجه را مطرح کرده، مراد صرف وجه است و لحیه اصلاً جزء وجه به حساب نمی‏آید؛ یعنی غسل فقط بر بشره صحیح است و اگر بر لحیه انجام شود کافی نیست.
 امّا اینکه میگوییم ‏اگر مسح بر لحیه انجام نشد کفایت میکند، به دلیل خارجی است و الّا اگر بخواهیم فقط الفاظ ‏روایات و آیه را اخذ کنیم، باید بگوییم فقط پوست صورت به عنوان وجه حساب شده و مسح باید بر ‏آن باشد. در ذهن من است که مرحوم آقای حکیم به اجماع تمسّک کرده و میفرماید اجماع داریم ‏بر این-که لازم نیست آن قسمت مسترسل از لحیه غسل شود. امّا به نظر من اگر بخواهیم به همین ادلّه ‏تمسّک کنیم میگوییم دلیل داریم که فقط آن مویی که در محیط و منطقه صورت قرار دارد باید ‏شسته شود. بنابراین استرسال طولی و عرضی لحیه از میزانی که باید تغسیل شود خارج میشوند. ‏لذا آن مقداری از لحیه که از عرض صورت خارج است و مثلاً تا گوشها آمده یا از طول صورت ‏بیشتر است، لازم نیست شسته شوند و این دلیل هم حاکم بر آن اجماعی است که مرحوم حکیم آوردهاند؛ یعنی روایات و آیه میگوید که فقط باید مویی که احاطه به وجه کرده و در منطقه وجه است شسته ‏شود و اجماع میگوید لازم نیست مقدار مسترسل لحیه غسل شود.‏


[1] . بنابر آنچه که بعضی از ثقات برای من نقل کردهاند مرحوم میرزا ‏محمّد تقی شیرازی ‏(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) ‏که خیلی محتاط بودهاند و احتیاطات عجیب و غریبی داشتهاند، اینطور وضو میگرفتهاند. نقل کردهاند که ایشان دو ساعت به اذان میآمده و نزدیک جایی که میخواسته وضو ‏بگیرد فرش پهن میکرده و وضوی او یک ساعت طول میکشیده؛ چون وضوی حلقاتی میگرفته ‏است. حتّی من شنیدهام ایشان هر دفعهای که میخواسته نماز بخواند قطب نما میگذاشته؛ حتّی ‏در جایی که قبلاً نماز خوانده بود تا تحرّی از آنچه در روایات درباره قبله آمده حاصل شود.
[2] . خداوند آقای بروجردی را رحمت ‏کند. می فرمود احتمال بی عار است و همینطور به ذهن میآید.