درس طب استاد تبریزیان
95/08/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث حجامت (سفارشات قبل از حجامت – دعاء حجامت – سفارشات بعد از حجامت) – طبابت در حضور شاگردان
صحبت راجع به سفارشات قبل از حجامت بود. در رساله ذهبیه درباره کیفیت حجامت آمده بود که بادکش های اول باید آرام و سبک باشد و سنگین نباشد.
علت آن این است که اگر باد کش های اول خفیف باشد جلوی درد در حین تیغ زدن را میگیرد ولی عرض شد که صرفا مسئلهی درد نیست بلکه پالایشی برای تمام خون بدن است. زیرا چهار یا پنج لیوان باهم خون را به محل جذب میکنند و چون مکش اول سبک است، هرچه خون لخته شده و بثورات خون است زیر لیوان حبس میشود و با تیغ زدن، لخته ها خارج میشود و این همان چیزی است که در روایات آمده است:
اجْتَمَعَ الدَّمُ وَ خَرَجَ الدَّاء[1]
یعنی خون جمع میشود و بیماری خارج میشود.
اما اگر حجامت اصولی نباشد، خون خارج میشود و بیماری باقی میماند.
در رساله ذهبیه میفرماید:
وَ الَّذِي يُخَفِّفُ مِنْ أَلَمِ الْحِجَامَةِ تَخْفِيفُ الْمَصِّ عِنْدَ أَوَّلِ مَا يَضَعُ الْمَحَاجِمَ ثُمَّ يُدَرِّجُ الْمَصَّ قَلِيلًا قَلِيلًا وَ الثَّوَانِي أَزْيَدُ فِي الْمَصِّ مِنَ الْأَوَائِلِ وَ كَذَلِكَ الثَّوَالِثُ فَصَاعِداً وَ يَتَوَقَّفُ عَنِ الشَّرْطِ حَتَّى يَحْمَرَّ الْمَوْضِعُ جَيِّداً بِتَكْرِيرِ الْمَحَاجِمِ عَلَيْهِ وَ تُلَيَّنُ الْمِشْرَطَةُ عَلَى جُلُودٍ لَيِّنَةٍ وَ يَمْسَحُ الْمَوْضِعَ قَبْلَ شَرْطِهِ بِالدُّهْنِ [2]
یعنی و آن چیزی که از درد حجامت کم میکند سبک کردن مکش های اول است سپس مکش را آرام آرام بیشتر کند و مکش دوم بیشتر و سنگین تر از مکش اول باشد و همینجور مکش های سوم و بعدی باید از مکش های قبلی شدیدتر و قوی تر باشد و تیغ زده شود تا اینکه محل حجامت خوب قرمز شود با لیوان گذاشتن و بادکش کردن مرتب بر روی محل حجامت و تیغ زدن باید نرم و ملایم باشد و قبل از تیغ زدن، محل حجامت روغن مالی (با روغن بنفشه ) شود.
حکمت قوی تر بودن مکش های دوم و سوم این است که با فشار بیشتر، اجازهی برگشت به فضولات و بثورات خونی داده نمیشود.
مکش ها به صورت جمع آمده است، بنابراین فاصله ای باید بین مکش ها وجود داشته باشد تا مکش های اول را مثلا با مکش های دوم مجزا و جدا کند.
قانون در حجامت، سه مرتبه لیوان گذاشتن است ولی بیشتر از آن در موارد خاص انجام میشود.
قانون دیگر این است که اگر مکش انجام شود ولی محل حجامت قرمز نشده است نباید حجامت صورت بگیرد زیرا شخص کم خون است.
اگر پوست حجامت کننده نرم باشد، باید تیغ زدن هم نرم صورت بگیرد و عمقی نباشد.
بنابراین تیغ زدن یکنواخت نیست بلکه به نرمی و ضبری پوست بستگی دارد. برخی پوست نرمی دارند که باید نرم تیغ زده شود، و برخی پوست ضبری دارند که باید در این صورت تیغ باید عمقی زده شود.
بعید نیست که قبل از بادکش کردن هم روغن مالی خوب باشد ولی روایت میفرماید قبل از تیغ زدن روغن مالی شود.
در روایت دیگر آمده است:
ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى غُلَامِهِ رُبَيْحٍ فَقَالَ يَا رُبَيْحُ اشْدُدْ قَصَبَ الْمُلَازِمِ وَ اجْعَلْ مَصَّكَ رَخِياًّ وَ اجْعَلْ شَرْطَكَ زَحْفاً[3]
یعنی امام صادق رو به غلام کرد و فرمود ای ربیح قصب الملازم را محکم کن و مکش را نرم و سست انجام بده و تیغ را نرم بکش و آرام آن را به صورت سینه خیز بکش.
قصب الملازم وسیله ای است که محل بادکش را با آن میبندند تا خلاء به وجود آمده از بین نرود.
زحف به معنای سینه خیز و حرکت آرام است. به شخصی که میدود یا تند راه میرود زحف نمیگویند. زحف العدو یعنی دشمن در شب، آرام حرکت کرد.
نباید حرکت تیغ ناهماهنگ باشد بلکه آرام و منظم صورت بگیرد.
در رساله ذهبیه آمده است:
وَ لْيُخْرِجْ مِنَ الدَّمِ بِقَدْرِ مَا يَرَى مِنْ تَغَيُّرِه[4]
یعنی به اندازهی تغییر خون، باید خون خارج شود.
احتمال دارد مراد این باشد که به خارج کردن خون باید ادامه داد تا خون قرمز و صاف و سالم خارج شود. احتمال دارد که مراد این باشد، اگر خون زیاد تغییر کرده است، خون باید زیاد خارج بشود و اگر خون کم تغییر کرده است، خون کمتری باید خارج بشود.
اگر خون خیلی در مویرگ ها مکث کرده است و سیاه شده است، خون زیادی باید خارج شود ولی اگر تغییر خون کم باشد، خونی که در موقع حجامت خارج میشود نیز باید کم باشد.
ولی احتمال اول مناسب تر است زیرا در روایت خواندیم که:
اجْتَمَعَ الدَّمُ وَ خَرَجَ الدَّاء[5]
یعنی خون جمع میشود و بیماری خارج میشود.
بنابراین خروج خون باید تا رسیدن به خون سالم و خارج شدن بیماری، ادامه پیدا کند.
این که میفرماید«یخرج من الدم» نشان میدهد که یک ماده ای از خود خون هم خارج بشود. ولی احتمال هم دارد مراد «من تبعیض و بعضیه» نباشد.
در صورت بند نیامدن خون، عسل مالیده بشود ولی اتفاق نمیفتد که خون ریزی ادامه پیدا کند زیرا با بادکش خون تخلیه میشود و مدت زمانی طول میکشد تا خون بعدی به محل حجامت بیاید.
حتی افراد دیابتی و افرادی که مشکل ترمیم زخم دارند موقع حجامت با مشکل مواجه نمیشود زیرا محل حجامت از خون تخلیه میشود.
اگر پلاکت خون پایین باشد، جای زخم حجامت دیر بهبود میابد.
دعاء حجامت
بهترین دعای حجامت، دعائی است که در فقه الرضا آمده است:
فَإِذَا أَرَدْتَ الْحِجَامَةَ فَاجْلِسْ بَيْنَ يَدَيِ الْحَجَّامِ وَ أَنْتَ مُتَرَبِّعٌ وَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَعُوذُ بِاللَّهِ الْكَرِيمِ فِي حِجَامَتِي مِنَ الْعَيْنِ فِي الدَّمِ وَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ أَعْلَالٍ وَ أَمْرَاضٍ وَ أَسْقَامٍ وَ أَوْجَاعٍ وَ أَسْأَلُكَ الْعَافِيَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الشِّفَاءَ مِنْ كُلِّ دَاء[6]
یعنی هنگامی که خواستی حجامت کنی چهارزانو جلوی حجام بنشین و بگو بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَعُوذُ بِاللَّهِ الْكَرِيمِ فِي حِجَامَتِي مِنَ الْعَيْنِ فِي الدَّمِ وَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ أَعْلَالٍ وَ أَمْرَاضٍ وَ أَسْقَامٍ وَ أَوْجَاعٍ وَ أَسْأَلُكَ الْعَافِيَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الشِّفَاءَ مِنْ كُلِّ دَاء.
این دعا کامل و خلاصه است.
در روایت دیگر آمده است:
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِرُ ع لِرَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ إِذَا أَرَدْتَ الْحِجَامَةَ فَخَرَجَ الدَّمُ مِنْ مَحَاجِمِكَ فَقُلْ قَبْلَ أَنْ تَفْرُغَ وَ قُلْ وَ الدَّمُ يَسِيلُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَعُوذُ بِاللَّهِ الْكَرِيمِ مِنَ الْعَيْنِ فِي الدَّمِ وَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ فِي حِجَامَتِي هَذِه[7]
یعنی امام باقر(ع) به مردی از اصحابش فرمود هنگامی که حجامت کردی و خون خارج شد، قبل از اینکه حجامت تمام شود و خون خارج میشود بگو بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَعُوذُ بِاللَّهِ الْكَرِيمِ مِنَ الْعَيْنِ فِي الدَّمِ وَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ فِي حِجَامَتِي هَذِه.
سوداء به صورت خون است ولی اضافات خون گاهی به صورت لخته خون و گاهی به صورت سوداء و گاهی هم به صورت کشته های باکتری بیرون میآید. در فصد خون سالم بیرون میآید.
در حجامت اسلامی، کل خون بدن از زیر لیوان مکش عبور میکند بنابراین کل بیماری ها مانند سوداء و صفراء را درمان میکند.
روایات، حجامت را مقید به شخصی که غلبهی خون دارد مقید نکرده است.
در صورت غلبه بلغم، آمده است که موضع حجامت باید گرم شود و سپس حجامت صورت بگیرد تا بلغم آب بشود.
از روایت اول به دست میآید که دعاء باید قبل از تیغ زدن خوانده بشود ولی در روایت دوم فرموده است که بعد از تیغ زدن دعاء باید خوانده بشود.
روایت دوم چون در کتاب طب الائمه آمده است، به نظر میرسد که معتبر تر باشد ولی در اعتبار کتاب فقه الرضا، حرف هایی وجود دارد.
در روایت دوم بیشتر روی «سوء» تاکید شده است زیرا امام در ادامه میفرماید:
أَنَّكَ إِذَا قُلْتَ هَذَا فَقَدْ جَمَعْتَ الْأَشْيَاءَ كُلَّهَا[8]
یعنی اگر این دعاء را بخوانی همانا همه چیزها را جمع کرده ای.
کلمهی سوء معانی متعددی دارد و شامل بیماری و گناه و چیزهای دیگر میشود.
در ادامه روایت آمده است:
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ- وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ يَعْنِي الْفَقْرَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ- كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ يَعْنِي أَنْ يَدْخُلَ فِي الزِّنَا وَ قَالَ لِمُوسَى ع أَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ قَالَ مِنْ غَيْرِ بَرَص[9]
یعنی در قرآن آمده است اگر از غیب خبر داشتم همانا خیر را برای خود زیاد میکردم و به من هیچ بدی نمیرسید مراد از سوء فقر است و نیز در قرآن آمده است اینگونه از او بدی و فحشاء را برگرداندیم مراد از سوء در این آیه داخل شدن در زنا است و خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود دستت را در گریبان خود داخل کن و بیرون بیاور درحالیکه سفید بدون بدی است مراد از سوء پیسی است.
بنابراین کلمهی سوء معانی مختلفی دارد و امام (ع) میفرماید اگر دعای حجامت را بخوانی، همهی خوبی ها را جمع میکنی. پس دعای حجامت طب در امان بودن از فقر و گناه و بیماری است.
شیخ صدوق هم این روایت را از امام صادق (ع) در کتاب معانی الاخبار نقل کرده است.
سفارشات بعد از حجامت
نهی از حمام کردن بعد از حجامت
حمام رفتن بعد از حجامت موجب تب دائمی میشود. حمام به معنای اتاق گرم است.
در روایت آمده است:
وَ لَا تَدْخُلْ يَوْمَكَ ذَاكَ الْحَمَّامَ فَإِنَّهُ يُورِثُ الدَّاء وَ اصْبُبْ عَلَى رَأْسِكَ وَ جَسَدِكَ الْمَاءَ الْحَارَّ وَ لَا تفعل ذَلِكَ مِنْ سَاعَتِك وَ إِيَّاكَ وَ الْحَمَّامَ إِذَا احْتَجَمْتَ فَإِنَّ الْحُمَّى الدَّائِمَةَ تَكُونُ مِنْه[10]
یعنی در روزی که حجامت کرده ای به حمام داخل نشو زیرا موجب بیماری میشود و روی سر و بدنت آب گرم بریز و این کار را در همان ساعت حجامت انجام نده و مبادا حمام بروی زیرا انسان مبتلا به تب دائم میشود.
احتمال دارد که مراد، حمام نرفتن در بیست و چهار ساعت بعدی باشد. احتمال دیگر این است که در روز حمام رفتن ممنوع است بنابراین اگر در شب بعد از حجامت به حمام برود مانعی ندارد. ولی احتمال دوم بعید است.
غسل کردن بعد از حجامت
در روایت آمده است:
أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع كَانَ يَغْتَسِلُ مِنَ الْحِجَامَةِ وَ الْحَمَّام قَالَ شُعَيْبٌ فَذَكَرْتُهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع فَقَالَ إِنَّ النَّبِيَّ ص كَانَ إِذَا احْتَجَمَ هَاجَ بِهِ وَ تَبَيَّغَ فَاغْتَسَلَ بِالْمَاءِ الْبَارِدِ لِيُسَكِّنَ عَنْهُ حَرَارَةَ الدَّمِ وَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع كَانَ إِذَا دَخَلَ الْحَمَّامَ هَاجَتْ بِهِ الْحَرَارَةُ صُبَّ عَلَيْهِ الْمَاءُ الْبَارِدُ فَتَسْكُنُ عَنْهُ الْحَرَارَة[11]
یعنی حضرت امیر(ع) از حجامت و بعد از حمام غسل میکرد شعیب میگوید این مطلب را نزد امام صادق(ع) ذکر کردم امام (ع) فرمود همانا پیامبر(ص) هنگامی که حجامت میکرد خونش به هیجان میآمد پس با آب سرد غسل میکرد تا حرارت بدنش
بنابراین غسل کردن بعد از حجامت مشکلی ندارد و آنچه مانع دارد، حمام رفتن است.
تبیغی که برای پیامبر(ص) بعد از حجامت به وجود میآمد غیر از تبیغی است که با حجامت درمان میشود. یک نوع تبیغِ خون با حجامت درمان میشود و نوع دیگر از تبیغ، با ریختن آب سرد درمان میشود.
ولی مراد از تبیغ حرکت شدید خون در رگ ها است که احتمال هم دارد از صفراء باشد.
قانون کلی ریختن آب گرم روی سر و بدن، بعد از حجامت است ولی در پیامبر(ص) به دلیل پدید آمدن حرارت بعد از حجامت، با آب سرد غسل میکرده است.
در نقل دیگر آمده است « ولا تغفل»، که این احتمال ضعیف است زیرا باید با کلمه «عن» متعدی میشد ولی با کلمه «من» آمده است.
حمام رفتن باید بعد از بیست و چهار ساعت از انجام حجامت باشد ولی غسلی که باید بعد از حجامت با فاصلهی کمی انجام شود، شستن موضع است.
درست است که طبع ائمه(ع) طبق دلیل سودای صاف است، ولی شاید در خصوص این مورد یعنی بعد از حجامت، گرمی بر بدن آن ها غالب میشده است.
سودایی که در معصومین(ع) وجود دارد، سودای صاف است و با این سودایی که ما میفهمیم متفاوت است.
آنچه به عقل ما میرسد این است که سودای صاف به معنای سودایی است که اثر بدی ندارد. سوداء حکمت و تدبر و موعظه و سنگینی و وقار میآورد. مراحل سخت آن که شامل افسردگی و وسواس میآورد در معصومین (ع) نیست. خصوصیت مزاج سودای صاف این است که صفات خوب باقی مزاج ها مانند شجاعت را از بین نمیبرد.
سوداوی ها آب گرم روی بدن خود بعد از حجامت بریزند ولی برای صفراوی ها شاید آب سرد مناسب باشد زیرا فرمود آب سرد برای آن ها خوب است.
ولی ما به اطلاق این روایت عمل میکنیم و میگوییم با آب گرم بشوید.
امکان دارد هیجان مره مراد باشد کما اینکه نمونه هایی را در روایات از هیجان صفراء داریم ولی در این روایت مراد هیجان خود خون است. خلائی که به واسطهی مکش خون در رگ ها ایجاد شده است سبب میشود که جریان خون در رگ ها شدید شود مانند کسی که میخواهد از حمام خارج شود و آب سرد روی پای خود میریزد تا رگ ها جمع شود و حرکت خون شدید نباشد.
روایت مشترکی هم داریم که میفرماید حضرت امیر(ع) بعد از حمام با آب سرد غسل میکرد.
«هاج» در این روایت به معنای حرکت است مانند حرکت طوفان.
احتمال این هم وجود دارد که در مورد پیامبر(ص) به خاطر آمادگی جسمانی و قوت بدنی، خون جدید به سرعت جایگزین خون های خارج شده توسط حجامت میشود به همین جهت بعد از حجامت نیز خون هیجان پیدا میکند ولی چون تفاوت درمان بین تبیغ خون معمولی که با حجامت درمان میشود و بین تبیغی که با حجامت حاصل میشود و درمان آن با آب سرد است، بنابراین دو تبیغ با هم متفاوت هستند.
سفارش بعدی
فَإِذَا اغْتَسَلْتَ مِنَ الْحِجَامَةِ فَخُذْ خِرْقَةَ مِرْعِزَّي فَأَلْقِهَا عَلَى مَحَاجِمِكَ أَوْ ثَوْباً لَيِّناً مِنْ قَز أَوْ غَيْرِهِ [12]
یعنی هنگام که از بعد از حجامت غسل کردی یک پارچه مرعزی(یک نوع پارچهی نرم از پشم) یا یک پارچه نرم از ابریشم یا غیر از آن(گاز استریل) روی محل حجامت بینداز.
سفارش بعدی
فاذا اغتسلت من الحجامة فخذ خرقة مرعزى فالقها على محاجمك او ثوبا لينا من غزا و غيره و خذ قدر حمصة من الترياق الاكبر و امزجه بالشراب المفرح المعتدل و تناوله او بشراب الفاكهة و ان تعذر فشراب الابرح فان لم تجد شيئا من ذلك فتناوله بعد عركه ناعما تحت الاسنان و اشرب عليه جرع ماء فاتر و ان كان في زمان الشتاء و البرد فاشرب عليه السكنجبين العنصلى العسلى فانك متى فعلت ذلك امنت من اللقوة و البرص و البهق و الجذام باذن اللَّه تعالى[13]
یعنی اندازهی یک نخود از تریاق اکبر که مخلوط با شربت امام رضا (ع) است، یا با آب میوه را بخور و اگر این ها نبود با آب لیمو ترش یا بالنگ بخور و اگر نبود اول تریاق را زیر دندان ها نرم کن و بعد از آن آب ولرم بخور و اگر در زمان زمستان باشد بعد از حجامت شربت سکنجبین عنصلی و عسلی بخور زیرا هر موقع این کار را انجام دهی از کجی صورت و پیسی و جذام و بهک به اذن خداوند متعال در امان میشوی.
تریاق دارویی است که برای دفع زهر حیواناتی مانند مار و عقرب استفاده میشده است. ممکن است در ترکیبات تریاق، گوشت مار هم وجود داشته باشد.
تریاق اگر نبود میتوان شربت امام رضا(ع) یا آب میوه یا چیزهایی که در روایت ذکر شده است، به تنهایی استفاده شود.
سکنجبین، شربتی است که از سرکه و عسل یا شکر درست میشود. عنصل پیاز دشتی و صحرائی است.
سرکه ای که پیاز ریز ریز توی آن مدتی میگذارند را سرکهی عُنصلی میگویند.
انار خوردن
قبلا خواندیم که پیامبر(ص)، قبل و بعد از حجامت انار میل میکرده است.
در روایت دیگر آمده است:
كُلِ الرُّمَّانَ بَعْدَ الْحِجَامَةِ رُمَّاناً حُلْواً فَإِنَّهُ يُسَكِّنُ الدَّمَ وَ يُصَفِّي الدَّمَ فِي الْجَوْف[14]
یعنی بعد از حجامت انار شیرین بخور زیرا خون را تسکین میدهد و خون داخل بدن را صاف میکند.
ولی در رساله ذهبیه آمده است:
و امتص من الرمان المز فإنه يقوى النفس و يجلى الدم[15]
یعنی بعد از حجامت آب انار میخوش را بمک زیرا نفس را قوی و خون را جلا میدهد.
تناقضی بین این دو روایت وجود ندارد زیرا انار شیرین را باید خورد و انار ملس را باید مکید.
از این روایت استفاده میشود که خون قبل از حجامت حالت زنده و نشاط و فعالیت و کارآیی لازم را ندارد و با مکیدن انار ملس، زنده میشود.
نخوردن غذای شور
برخی میگویند که نمک نباید خورده شود، ولی این روایت میفرماید که غذای شور نباید خورده بشود.
و لا تأكل طعاما مالحا بعد ذلك بثلاث ساعات فإنه يخاف ان يعرض من ذلك الجرب[16]
یعنی بعد از حجامت تا سه ساعت غذای شور نخور زیرا با خوردن غذای شور بعد از حجامت در معرض جرب قرار میگیری.
جرب به معنای گری است.
در روایت دیگر آمده است:
وَ أَكْلُ الْمُلُوحَةِ وَ اللُّحْمَانِ الْمَمْلُوحَةِ وَ أَكْلُ السَّمَكِ الْمَمْلُوحِ بَعْدَ الْحِجَامَةِ وَ الْفَصْدِ لِلْعُرُوقِ يُوَلِّدَانِ الْبَهَقَ وَ الْجَرَب[17]
یعنی و خوردن شور و گوشت های شور و قرمه و ماهی نمکی و شور بعد از حجامت موجب بهق و جرب میشود.
طبابت در حضور شاگردان
بیمار اول
از سال نود و چهار پیشونی و بین دو ابرو بعد از استحمام و در معرض باد قرار گرفتن درد میگیرد و گاهی اوقات بعد از عصبیات سردرد میگیرم. به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کردم. زالو درمانی و حجامت از پشت و پیشانی انجام دادم و دورهی ششماهه داروی گیاهی مصرف کردم و در سالهای ابتدایی سردرد چندین دوره داروی شیمایی مصرف کردم. مواقعی که مطالعه میکنم یا نماز میخوانم سردرد شدید میشود انگار که یک سنگی روی پیشانی بسته شده است و مواقعی که میخوابم و از خواب بیدار میشوم سردرد میگیرم. سردرد مانع از ادامه تحصیل من شد و روزنامه هم خیلی وقت ها نمیتوانم بخوانم. اخیرا به پزشکی مراجعه کردم و گفت شخصیت حساسی داری زیرا تمام آزمایشات مانند نوار مغز و سی تی اسکن و ام آر آی سالم است. موقع بیدار شدن از خواب ترشح بینی زیاد است و حتی همیشه بعد از استحمام کلاه پشمی سرم میگذارم ولی باز سردرد میگیرم.
استاد:
ظاهرا مشکل سینوزیت است زیرا بعد از حمام و در معرض هوای سرد، درد پیشانی عارض میشود. درمان روغن بنفشه پایه کنجد و قطرهی مرزنجوش جامع که در مرحلهی اول باید استفاده شود. میدانیم که درمان کنندهی عفونت ها و التهاب ها است و مشکل سینوس ها را برطرف میکند. روغن بنفشه خصوصیت کم کردن سوزش حاصل از قطرهی مرزنجوش جامع را دارد و هم خودش درمان عفونت و سردرد و امثال این ها است.
اگر غلبهی صفراء داشته باشد میگرن میشود.
سینوزیت معمولا همراه با خلط هم هست که همان بلغم است. وقتی بحث عفونت باشد صحبت از بلغم هم میشود.
درد میگرنی بخاطر غلبهی صفراء است و اگر دو طرف سر درد بگیرد معلوم میشود میگرن هم وجود دارد ولی دردی که این شخص دارد محل مشخصی ندارد.
این دو قطره را میشود بلافاصله بعد از هم استفاده کرد ولی باید اول قطرهی مرزنجوش جامع استفاده شود زیرا روغن بنفشه مانع رسیدن قطرهی مرزنجوش جامع به سینوس ها میشود.
عطسه آور و انفیه هم خوب است ولی موقتی درمان میشود.
استنشاق با آب سرد برای کسی است که مشکل گرمی دارد خوب است و شاید عفونت سینوس ها را خشک کند.
بیمار دوم
بچه ای هشت ماهه به دنیا میآید و ریه ها باز نشده بوده است و با دستگاه اکسیژن تنفس میکرده است و ماندن ماسک اکسیژن روی صورت او باعث میشود شبکیه های چشم از بین برود و نابینا است ولی روز و شب را یا روشن شدن چراغ را متوجه میشود.
استاد:
بچه ای که هشت ماهه متولد میشود نوعا آسیب پذیر است یا اینکه اصلا نمیماند، ولی هفت ماهه یا شش ماهه مشکلی ندارد. این کودک یا بخاطر نرسیدن اکسیژن یا چیز دیگر کور شده است و شبکیهی چشم او از بین برود. داروی شافیه موسی بن عمران(ع) با آب باران به شکل سرمه استفاده کند و همچنین از سرمه اثمد استفاده کند همچنین از مرکب چهار استفاده کند و روغن بنفشه روی ابرو استفاده کند. انشاء الله تغییری احساس میکند.
هشت ماهه به دنیا آمدن شاید علل مختلفی داشته باشد یکی از آن علل، زمان انعقاد نطفه است که خواندیم کسی که در اول و وسط و آخر ماه همبستری کند یا در روزهای حیض جماع کند باید برای سقط ولد آماده باشد.
آب باران باید تازه باشد یعنی برای همان روز یا شب آن باشد.
ظاهرا اینکه در خصوصیات مرکب چهار آمده است که دو چشم را شفاء میدهد، کل بیماری های چشم را درمان میکند.
[مرکب چهار در عمل برای اشخاصی که قند بالا دارند خیلی خوب جواب داده است.] آسیبی که قند میزند، آسیب جدی است و اگر مرکب چهار این آسیب را درمان کند، حتما آسیب های دیگر را نیز درمان میکند.
بیمار سوم
چهار فرزند دارد که فرزند اول ختر و سالم است ولی بقیه فرزندها همه ناشنوا هستند.
استاد:
چنین شخصی عادت به صحبت کردن هنگام همبستری کرده است. شافیه با آب کندر درمان آن است.
بیمار چهارم
پا خواب میرود و بیماری آسم هم دارد و بیماری قند هم دارد.
استاد:
برای آسم بول شتر مفید است. جامع سه عدد، مرکب دو و داروی کاشم و داروی بلغم برای آسم خوب است.
برای قند: داروی قند بالا و قند زرد و مرکب چهار
خواب رفتن پا نیز که همان سر شدن پا است به علت قند بالا است. پاها را ماساژ دهد و صاف کننده خون هم در این زمینه خوب است.
داروی قند جدید هم خوب است و مانعی ندارد.
مقدار مصرف قند زرد بستگی به مقدار سنگینی بیماری دارد که اگر شدید باشد چهار تا پنج عدد صبح و چهار تا پنج عدد شب بخورد ولی اگر شدید نباشد دو عدد کافی است.