درس طب استاد تبریزیان
95/08/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث شروط حجامت – نحوهی حجامت – طبابت در حضور شاگردان
صحبت راجع به کارهایی است که انسان قبل از حجامت باید انجام دهد. یکی از این کارها استفاده از ماهی و خوردن ماهی به خصوص برای صفراوی مزاج ها است.
شرط ششم
ائمه چنین بوده اند، وقتی میخواستند حجامت کنند سفارش میکردند که ماهی بیاورند.
در روایت آمده است:
قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ ع يَوْماً يَا مُعَتِّبُ اطْلُبْ لَنَا حِيتَاناً طَرِيَّةً فَإِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَحْتَجِمَ فَطَلَبْتُهَا لَهُ فَأَتَيْتُهُ بِهَا فَقَالَ لِي يَا مُعَتِّبُ سَكْبِجْ لِي شَطْرَهَا وَ اشْوِ لِي شَطْرَهَا فَتَغَدَّى مِنْهَا أَبُو الْحَسَنِ ع وَ تَعَشَّى[1]
یعنی امام کاظم (ع) به من فرمود ای معتب برای ما ماهی تازه بیاور زیرا میخواهم حجامت کنم راوی میگوید ماهی تازه پیدا کردم و نزد امام (ع) بردم پس فرمود ای معتب قسمی از این ماهی را با آب بپز و قسمتی از آن را بریان کن و امام (ع) صبحانه و شام را از همین ماهی خوردند.
سکباج یک جور خورشتی است که با آب و سرکه و امثال این ها درست میشود.
بنابراین ماهی برای حجامت خوب است. البته این احتمال است که «قضیه فی واقعه» باشد و امام (ع) صفراوی مزاج بوده است ولی مشهور در اخبار و روایات این است که مزاج ائمه(ع) سودای صاف بوده است.
دلیل داریم که ائمه(ع) سوداوی هستند.
نوعا حجامت ائمه(ع) بخاطر مسومیت ها بوده است. زیرا ائمه(ع) را زهر میدادند و حجامت میکردند تا اثر زهر را برطرف کنند. شاید حجامت درمانی به خاطر غلبهی دم بوده است و مشخص نیست.
شاید هم در این مورد علاوه بر سودا غلبهی دم و صفراء هم داشته است و این یعنی امام (ع) وضع بحرانی داشته است و خیلی بعید به نظر میرسد.
حجامت در درجه اول برای دموی ها خوب است و در درجه دوم برای همه حتی بلغمی و سوداوی خوب است.
مهم این است که امام(ع) فرمود برای حجامت کردن ماهی بیاور.
از این روایت شاید خوردن ماهی قبل و بعد از حجامت بدست نیاید ولی از اینکه دو وعده ماهی خورده شده است، بعید نیست که خوردن ماهی قبل و بعد از حجامت بوده است.
اشعار روایت این است که ماهی خوردن قبل از حجامت بوده است زیرا امام (ع) فرمود برای ماهی بیاور زیرا میخواهم حجامت کنم.
و چون در دو وعده ماهی خورده شده است بعید نیست که ماهی قبل و بعد از حجامت خورده بشود.
در روایت دیگر آمده است:
كَتَبْتُ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ ع أَشْكُو إِلَيْهِ أَنَ بِي دَماً صَفْرَاءَ فَإِذَا احْتَجَمْتُ هَاجَتِ الصَّفْرَاءُ وَ إِذَا أَخَّرْتُ الْحِجَامَةَ أَضَرَّ بِيَ الدَّمُ فَمَا تَرَى فِي ذَلِكَ فَكَتَبَ ع إِلَيَّ احْتَجِمْ وَ كُلْ عَلَى أَثَرِ الْحِجَامَةِ سَمَكاً طَرِيّاً فَأَعَدْتُ عَلَيْهِ الْمَسْأَلَةَ فَكَتَبَ إِلَيَّ احْتَجِمْ وَ كُلْ عَلَى أَثَرِ الْحِجَامَةِ سَمَكاً طَرِيّاً بِمَاءٍ وَ مِلْحٍ فَاسْتَعْمَلْتُ ذَلِكَ فَكُنْتُ فِي عَافِيَةٍ وَ صَارَ ذَلِكَ غِذَائِي[2]
یعنی به امام عسکری(ع) نوشتم که غلبهی خون دارد و غلبه صفراء هم دارم اگر حجامت کنم، صفراء هیجان پیدا میکند و اگر حجامت نکنم غلبه خون به من آسیب میرساند چه کنم؟ امام (ع) برای من نوشت حجامت کن و بعد از حجامت ماهی تازه بخور.
این روایت دلالت دارد بر اینکه انسان میتواند غلبهی دو طبع داشته باش.
البته روایت اخیر نشان میدهد که ماهی درمان غلبهی صفراء است. طبع صفراء گرم و خشک است و ماهی سرد و مرطوب است و خیلی سرد است و برای صفراء مناسب است.
ماهی خوردن سبب غلبهی بلغم است.
از این روایت قانون کلی استفاده میشود که حجامت باعث زیاد شدن غلبهی صفراء میشود زیرا میگوید صفراء دارم و آسیب نمیرساند ولی اگر حجامت کنم صفراء طغیان میکند.
در کل بدست میآید که اگر یک طبع کم شود، طبع دیگر طغیان و غلبه کند.
خشکی در صفراء و سودا غلبه میکند و با کم شدن دم که گرم و تر است، خشکی مره شدت میگیرد. یک روایتی هم خواندیم که اگر بلغم برود، خون غلبه میکند.
آب جوش بلغم را از بین میبرد زیرا آب جوش جذب بدن نمیشود و به همین شکل که وارد بدن میشود از بدن خارج میشود و باعث میشود که رطوبت بدن کم شود زیرا باعث کم شدن میل انسان به آب میشود به این طریق آب بدن کم میشود.
آب جوش کبد و کلیه ها را میشوید به همین جهت نشان میدهد که جذب بدن نمیشود.
البته ما این ها را استظهار میکنیم و نمیخواهیم بگوییم که حتما اینگونه است.
ماهی چون شدیدا سرد است شاید چیزهای دیگر در حد ماهی نباشد.
صفراء در حقیقت همان چربی خون است یا حداقل با هم ارتباط دارند و از روایت این معنا به دست میآید و ماهی چربی بد را آب میکند و انسان را لاغرمیکند در روایت آمده است:
أَكْلُ الْحِيتَانِ يُورِثُ السِّل[3]
یعنی خوردن ماهی سبب لاغری شدید میشود.
این لاغری نیست مگر اینکه چربی آب شود.
به افرادی که مشکلات قلبی و کلسترول دارد خیلی سفارش میکنند که ماهی بخورند و هفته ای دو روز ماهی بخورند زیرا چربی ها را آب میکند.
ماهی دریایی بهتر است ولی ماهی پرورشی هم به نظر میرسد که روغن آن این خاصیت را داشته باشد.
شرط هفتم
حجامت در روزی باشد که ابر در آسمان نباشد و باد شدید هم نباشد.
در روایت آمده است:
وَ يَحْتَجِمُ فِي يَوْمٍ صَاحٍ صَافٍ لَا غَيْمٌ فِيهِ وَ لَا رِيحٌ شَدِيدَة[4]
یعنی حجامت میکند در روزی که آسمان صاف باشد و ابر نباشد و باد شدید هم نباشد
شرط هشتم
دوازده ساعت قبل از حجامت همبستری نشود
در روایت آمده است:
يَجِبُ فِي كُلِّ مَا ذَكَرْنَا مِنْ إِخْرَاجِ الدَّمِ اجْتِنَابُ النِّسَاءِ قَبْلَ ذَلِكَ بِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَاعَة[5]
یعنی در هر آنچه ذکر کردیم از حجامت کردن باید تا دوازده ساعت قبل از حجامت و فصد از همبستری پرهیز بشود.
ساعت در لغت یک طائفه از شب یا روز است. خوب است که انسان از باب احتیاط یک روز کامل همبستر نشود.
وقتی ابر و باد باشد دریا ها طوفانی میشود و خون هم مانند آب در طبیعت است و روایت فرموده است که در روز خون نباید خون را به هیجان درآورد.
شرط نهم
خوردن انار
این شرط ترجیحی است و خود ائمه(ع) انار میخورند و به دیگران هم میدادند.
در روایت آمده است:
دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ فِي يَدِهِ رُمَّانَةٌ فَقَالَ يَا مُعَتِّبُ أَعْطِنِي رُمَّاناً فَإِنِّي لَمْ أُشْرَكْ فِي شَيْءٍ أَبْغَضَ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُشْرَكَ فِي رُمَّانَةٍ ثُمَّ احْتَجَمَ وَ أَمَرَنِي أَنْ أَحْتَجِمَ فَاحْتَجَمْتُ ثُمَّ دَعَا لِي بِرُمَّانَةٍ وَ أَخَذَ رُمَّانَةً أُخْرَى ثُمَّ قَالَ يَا يَزِيدُ أَيُّمَا مُؤْمِنٍ أَكَلَ رُمَّانَةً حَتَّى يَسْتَوْفِيَهَا أَذْهَبَ اللَّهُ الشَّيْطَانَ عَنْ إِنَارَةِ قَلْبِهِ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ مَنْ أَكَلَ اثْنَتَيْنِ أَذْهَبَ اللَّهُ الشَّيْطَانَ عَنْ إِنَارَةِ قَلْبِهِ مِائَةَ يَوْمٍ وَ مَنْ أَكَلَ ثَلَاثاً حَتَّى يَسْتَوْفِيَهَا أَذْهَبَ اللَّهُ الشَّيْطَانَ عَنْ إِنَارَةِ قَلْبِهِ سَنَةً وَ مَنْ أَذْهَبَ اللَّهُ الشَّيْطَانَ عَنْ إِنَارَةِ قَلْبِهِ لَمْ يُذْنِبْ وَ مَنْ لَمْ يُذْنِبْ دَخَلَ الْجَنَّة[6]
یعنی وارد بر امام صادق (ع) شدم و در دست حضرت(ع) اناری بود فرمود یا معتب به من اناری بده زیرا شراکت نکردم در چیزی که برای من بدتر از انار باشد (یعنی کسی را در انار شریک نمیکنم) و امام (ع) حجامت کرد و من هم حجامت کردم سپس برای من اناری خواستند و خود انار دیگری خوردند سپس فرمود ای یزید هر مومنی که انار بخورد و همه آن را بخورد خداوند شیطان را از قلب او دور میکند تا قلب انسان نورانی بشود به مدت چهل روز...
همه ائمه(ع) مقید بودند که انار را به تنهایی مصرف کنند و حضرت امیر(ع) به پشت بام میرفت و پارچه سفیدی پهن میکردند که مبادا دانه ای فوت شود زیرا دانه ای بهشتی دارد.
از روایات استفاده میشود که انار سرد است.
ما در روایات درمان سرد با سرد، و درمان گرم با گرم هم داریم و انار شاید خشکی سوداء را برطرف میکند.
فصل پاییز فصل خشک است و انار هم سرد و مرطوب و مفید است.
استفاده میشود که امام (ع) انار خوردند تا شیطان و میکروب و ویروس را از بین ببرد که این مهم است.
قلب صنوبری و قلب باطنی هر دو مادی است که قلب باطنی همان بسته ژنتیکی است که حامل صفات و اخلاق و همه چیز انسان است.
مسلم نیست که انار گرم باشد و در جلد چهار و در بحث انار باید بررسی کنیم که مزاج انار چیست؟
در روایت دیگر آمده است:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَعَا بِالْحَجَّامِ فَقَالَ لَهُ اغْسِلْ مَحَاجِمَكَ وَ عَلِّقْهَا وَ دَعَا بِرُمَّانَةٍ فَأَكَلَهَا فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ الْحِجَامَةِ دَعَا بِرُمَّانَةٍ أُخْرَى فَأَكَلَهَا وَ قَالَ هَذَا يُطْفِي الْمِرَار[7]
یعنی نزد امام صادق(ع) بودم که حجام را خواست و فرمود تیغ حجامتت را بشوی و آویزان کن و اناری خواست و آن را خورد هنگامی که از حجامت فارغ شد انار دیگری خواست و خورد و فرمود این کار مره ها را خاموش میکند.
وقتی انسان حجامت میکند مره غلبه میکند و خشکی اعم از صفراء و سوداء در بدن غلبه میکند چون خون مرطوب است و بعد از حجامت بدن به خشکی میل پیدا میکند.
سرکه شاید خوب باشد ولی خشک است.
شرط دهم
تراشیدن محل حجامت
در جلد چهار خواندیم که زیر مو میکروب است و محل آلودگی و محل قائم شدن میکروب وشیطان است و مو سبب آلوده شدن زخم های حجامت است.
از روایات استفاده میشود که تراشیدن محل حجامت رسم بوده و سوال میپرسیدند که انسان محرم میتواند موهای خود را بتراشد و امام (ع) میفرمود حجامت کند ولی موها را نتراشد.
در روایت آمده است:
إِذَا احْتَاجَ الْمُحْرِمُ إِلَى الْحِجَامَةِ فَلْيَحْتَجِمْ وَ لَا يَحْلِقْ مَوْضِعَ الْمَحَاجِم[8]
یعنی هنگامی که محرم به حجامت احتیاج پیدا کرد حجامت کند و موضع حجامت را نتراشد.
گویا تراشیدن محل حجامت امری مسلم بوده است.
در روایت دیگر آمده است:
وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ، هَلْ يَصْلُحُ لَهُ أَنْ يَحْتَجِمَ؟ قَالَ:«نَعَمْ وَ لَكِنْ لَا يَحْلِقُ مَكَانَ الْمَحَاجِمِ وَ لَا يَجُزُّهُ»[9]
یعنی از امام(ع) پرسیدم آیا محرم میتواند حجامت کند؟ فرمود بله موها را نتراشد و کوتاه نکند.
چگونه حجامت شود
اولین کار این است که چهار زانو نشسته شود و بسم الله گفته شود.
در روایت آمده است:
فاذا اردت الْحِجَامَةَ فَاجْلِسْ بَيْنَ يَدَيِ الْحَجَّامِ وَ أَنْتَ مُتَرَبِّعٌ وَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَعُوذُ بِاللَّهِ الْكَرِيمِ فِي حِجَامَتِي مِنَ الْعَيْنِ فِي الدَّمِ وَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ أَعْلَالٍ وَ أَمْرَاضٍ وَ أَسْقَامٍ وَ أَوْجَاعٍ وَ أَسْأَلُكَ الْعَافِيَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الشِّفَاءَ مِنْ كُلِّ دَاء[10]
یعنی هنگامی که خواستی حجامت کنی چهار زانو در مقابل حجام بنشین و بگو بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَعُوذُ بِاللَّهِ الْكَرِيمِ فِي حِجَامَتِي مِنَ الْعَيْنِ فِي الدَّمِ وَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ أَعْلَالٍ وَ أَمْرَاضٍ وَ أَسْقَامٍ وَ أَوْجَاعٍ وَ أَسْأَلُكَ الْعَافِيَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الشِّفَاءَ مِنْ كُلِّ دَاء
آیت الکرسی بخواند.
خوب است که انسان از چند لیوان یعنی حداقل سه لیوان استفاده کند و جوری این لیوان ها را بگذارد تا خلا لیوان ها از بین نرود.
شخص رو به قبله بنشیند و حجام هم پشت سر او بنشیند.
مکش باید در مرحلهی اول ملایم و آرام باشد.
چون کلمهی «محاجم» آمده است باید حداقل سه لیوان باشد و شرط آن این است که مکش در مرحله اول خیلی ملایم باشد.
وقتی چند لیوان قرار بگیرد و هرچند مکش هر لیوان ملایم است ولی مجموع لیوان ها فشار فزاینده ای بر خون وارد میکند و تمامی خون ها را به سمت لیوان میکشد و چون مکش ملایم است خیلی فشار بر روی بدن وارد نمیکند و لخته ها بتوانند از زیر پوست خارج بشود.
در حجامت سنتی فورا فشار زیادی در مکش ایجاد میشود که این فشار زیادی بر روی بدن و رگ ها وارد میکند و مانع عبور خون از زیر لیوان میشود.
مکش باید مدت دار و طولانی باشد.
در این مدت طولانی تمامی خون به محل حجامت سرازیر میشود و از زیر لبه لیوان رد میشود و خون صاف بر میگردد و خون لخته شده زیر لیوان بر نمیگردد.
این کار حداقل یک ساعت باید طول بکشد و تمام خون بدن باید از زیر لیوان ها رد شود و خون صاف بر میگردد.
به همین جهت وقتی در حجامت اسلامی وقتی حجامت صورت میگیرد، خون خارج نمیشود.
در طب اسلامی مکش گرم وجود ندارد چون قابل تنظیم نیست و در قدیم مکش گرم نبوده است و حجام دو سه شاگرد دارد و هر کدام مینشینند و مکش انجام میدهند. یک شاگرد شاگرد ده ساله انجام میدهد که مکش نرمی است و بعد شاگرد 15 ساله و بعد شاگرد 20 ساله و بعد خود حجام مکش را انجام میداده است.
اول محل حجامت باید چرب شود و روغن مالی شود و میشود یکی یکی لیوان ها را به سمت محل اصلی حجامت بکشید.
بعید نیست که از روایات استفاده بشود که تیغ زدن را در هر چهار پنج محل حجامت زد.
مرحله دوم و سوم باد کش را قوی تر کند.
در روایت آمده است:
وَ الَّذِي يُخَفِّفُ مِنْ أَلَمِ الْحِجَامَةِ تَخْفِيفُ الْمَصِّ عِنْدَ أَوَّلِ مَا يَضَعُ الْمَحَاجِمَ ثُمَّ يُدَرِّجُ الْمَصَّ قَلِيلًا قَلِيلًا وَ الثَّوَانِي أَزْيَدُ فِي الْمَصِّ مِنَ الْأَوَائِلِ وَ كَذَلِكَ الثَّوَالِثُ فَصَاعِداً وَ يَتَوَقَّفُ عَنِ الشَّرْطِ حَتَّى يَحْمَرَّ الْمَوْضِعُ جَيِّداً بِتَكْرِيرِ الْمَحَاجِمِ عَلَيْهِ وَ تُلَيَّنُ الْمِشْرَطَةُ عَلَى جُلُودٍ لَيِّنَةٍ وَ يَمْسَحُ الْمَوْضِعَ قَبْلَ شَرْطِهِ بِالدُّهْنِ وَ كَذَلِكَ يَمْسَحُ الْمَوْضِعَ الَّذِي يَفْصِدُ بِدُهْنٍ فَإِنَّهُ يُقَلِّلُ الْأَلَمَ وَ كَذَلِكَ يُلَيِّنُ الْمِشْرَاطَ وَ الْمِبْضَعَ بِالدُّهْنِ وَ يَمْسَحُ عَقِيبَ الْحِجَامَةِ وَ عِنْدَ الْفَرَاغِ مِنْهَا الْمَوْضِعَ بِالدُّهْن[11]
یعنی چیزی که از درد حجامت کم میکند مکش اول باید کم باشد و سپس مکش را قوی تر کند و مکش دوم قوی تر از مکش اول و مکش سوم و بعدی ها باید قوی تر باشد.
کلمه محاجم آمده است بنابراین باید چند لیوان یعنی حداقل سه لیوان گذاشته شود.
بین دو کتف منطقه وسیعی است یعنی بین دو شانه است.
همهی لیوان ها باید تیغ زده بشود.
هر مکش حداقل یک ربع ساعت نیاز دارد چون حجامت زمان ائمه(ع) نصف روز بوده است.
چون لخته ها در بادکش اول و دوم جمع شده اند دیگر خون صاف خارج نمیشود.
طبابت حضوری
بیمار اول
قریب چند سال است که دیسک گردن دارم. درد بسیار شدیدی در قولنج دارم و پخش میشود و بدن من بسیار ضعیف شده است.
استاد:
برای گردن درد بهترین چیز حجامت است.
مَنْ نَظَرَ إِلَى أَوَّلِ مَحْجَمَةٍ مِنْ دَمِهِ أَمِنَ الْوَاهِنَةَ إِلَى الْحِجَامَةِ الْأُخْرَى فَسَأَلْتُ سَيِّدِي مَا الْوَاهِنَةُ فَقَالَ وَجَعُ الْعُنُق[12]
یعنی کسی که نگاه به اولین خون حجامت خود کند از واهنه ایمن میشود تا حجامت دیگری پرسیدم آقای من واهنه چیست؟ فرمود گردن درد.
بنابراین حجام عام زیر گردن مناسب است و دیگری سویق جو ولی شرط آن این است که چهل روز ناشتا بخورد که کتف ها گردن او پر از نیرو میشود.
مرحله بعد طبق روایت حضرت امیر(ع) ناخن ها را بگیرند و روی محل درد قرار دهد البته روایت در مورد کمر و سیاتیک آمده است ولی اشخاصی تبرعا روی گردن گذاشتن که اثر آن بهتر از کمر بود. حداقل دو روز کل ناخن های دست و پا را بگیرند و به طور نامنظم در محل درد بگذارند.
بیمار دوم
مادر 49 ساله دارم با مزاج سودایی و سر درد و کمر درد و شانه درد و گردن درد دارد و سردرد های او 26 سال است.
یک سال است که سر درد او غیر قابل تحمل شده است. و سینوزیت هم دارد مخصوصا موقع سرما خوردگی شدید تر میشود.
برای کمر درد دکتر گفته تنگی کانال نخاعی دارد و جابجایی پنج مهره کمر دارد و ماساژ درمانی کرده است و بهتر است ولی هنوز درد دارد و به کمر میزند و زانوهای او هم درد میگیرد.
شانه درد هم دارد و دست ها اصلا بالا نمیرفت و دکتر کفته که پارگی تاندون است ولی هنوز سوزش درون دست دارد.
کم خونی و کم بود کلسیم شدید دارد و بی اشتهایی دارد.
به انار و شیره انگور خیلی علاقه دارد.
عادت ماهانه او فاصله کم دارد و دو هفته یک بار با خونریزی شدید و هرچه کم خونی را درمان میکند با قاعدگی همه از بین میرود.
شاگرد شما مرکب یک و دو با قرص خون و سودابر و جامع با آب زیره و روغن بنفشه پایه کنجد داده است و جامع را خورده و اشتها بیشتر شده است.
استاد:
راجع به سردرد چون یبوست دارد و گر گرفتگی ندارد و صفراوی نیست، یکی از عوامل سر درد یبوست است. میتواند میگرنی هم باشد زیرا در روایت داریم کسی که یبوست دارد و مجبور میشود مدت زیادی در دستشویی بنشیند و در سفارش حضرت لقمان(ع) داریم که میفرماید زیاد در دستشویی ننشین زیرا حرارت را به سمت سر میبرد و موجب یبوست میشود. گرمی که به سمت سر هدایت شود سبب سر درد میگرنی میشود. به خاطر گرمی میگرن محسوب میشود.
پس روغن بنفشه پایه کنجد و دو عدد سودابر و یک عدد ملین
برای تنگی کانال نخاع حجامت مخصوص نیاز دارد که باد کش از گردن شروع شود تا انتهای ستون مهره ها و در آنجا حجامت کند و تیغ ها کشیده و عمقی باشد تا سیاتیک بیرون بزند.
حجامت قطنه که جدیدی ها میگویند حجامت ساکرال.
فقط بادکش از بالا تا پایین ولی تیغ در انتها زده شود.
تنگی کانال دو علت دارد یا دیسک است و یا اینکه استخوان مهره رشد کرده و مجرای نخاع را تنگ کرده است.
از اینکه کمر درد که به پاها میزند، معلوم میشود سیاتیک دارد، باید مسئله ناخن ها را انجام دهند و برای تقویت کمر و تنگی کانال و سیاتیک سویق نخود و داروی ابن مسعود و در این جور موارد احتمال لختی خون زیاد است که داروی لخته تجویز میشود.
برای زانو درد شیطرج و پماد مفاصل و مرکب یک مفاصل و دعای کمر درد و دعای زانو درد
برای کمی خون قرص خون
برای پوکی و درد استخوان استخوانساز
برای زیاد و زودی قاعدگی صماغ رومی با سویق عدس استفاده کند.
مشکلات شاید به جهت رسوب خون است زیرا سوداء دارد و شاید گرفتگی رگ های خون هم است زیرا خونرسانی به مقدار کافی به زانو نیست و آسیب زانو ترمیم نمیشود.
اعضای بچه ها چون خونرسانی خوبی دارند آسیب زود برطرف میشود ولی بزرگسال و مسن رگ های خون بسته میشود به خاطر رسوب یعنی سوداء یا به خاطر بلغم، خونرسانی به مقدار کافی نیست و آسیب به راحتی ترمیم نمیشود.
برای سینوزیت قطره مرزنجوش جامع و روغن بنفشه پایه کنجد
پارگی تاندوم داروی جمع کننده و در مرحلهی بعد جا انداختن میخواهد.
خونریزی غیر از خونریزی قاعدگی هرچه که باشد یا معلول وجود میوم یا فیبروم، ورم در رحم یا زخامت اندومتر است. معاینه میخواهد.
بیمار سوم
دختر چهار ده ساله دارم که قوز قرنیه دارد و چشم او ضعیف است. سه بار عمل شده ولی روز به روز چشمانش ضعیف تر میشود و میگویند باید لنز سخت بگذاریم و دکتر گفته است بچه است و نمیتواند لنز سخت را نگه دارد برای او مشکل است.
استاد:
قوز قرنیه در طب امروزی درمان ندارد و مجبور به پیوند آن از نفر دیگر هستند.
برای درمان قوز قرنیه یکی استفاده از شافیه شانزده ماهه با آب باران چون درمان سخت ترین حالت ها حتی کوری است و دیگری مرکب چهار که درمان چشم است. روغن بنفشه روی ابرو بمالد و سرمه کافوری و سرمه اثمد استفاده کند. چون مشکل سخت و لاعلاجی است از سرمه کافوری و اثمد استفاده بشود البته همان شافیه شاید مشکل را حل میکند که به مدت هشت شبانه روز استفاده کند.
حجامت سر هم خوب است و حجامت قفا هر دو خوب است.