درس طب استاد تبریزیان
95/08/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث حجامت و روزهای هفته – حجامت به اعتبار روزهای ماه قمری – حجامت به اعتبار ماه های رومی – طبابت در حضور شاگردان
صحبت راجع به حجامت در روزهای هفته بود. در کدام روز حجامت مناسب است و در کدام روز خوب نیست؟ امشب مورد بحث حجامت در روز جمعه است.
حجامت در روز جمعه
بحثی که درباره روز چهارشنبه مطرح شد که روایات شدیدا با هم اختلاف دارند، همین اختلاف در مورد روز جمعه نیز آمده است. بسیاری از روایات، حجامت در روز جمعه را نفی میکنند.
در روایت مناهی آمده است:
وَ نَهَى عَنِ الْحِجَامَةِ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَ الْجُمُعَة[1]
یعنی پیامبر(ص) از حجامت در روز چهارشنبه و جمعه نهی کرد.
در روایت دیگر آمده است:
تَوَقَّوُا الْحِجَامَةَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَإِنَّ الْأَرْبِعَاءَ نَحْسٌ مُسْتَمِرٌّ وَ فِيهِ خُلِقَتْ جَهَنَّمُ وَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ سَاعَةٌ لَا يَحْتَجِمُ فِيهِ أَحَدٌ إِلَّا مَات[2]
یعنی از حجامت کردن در روز چهارشنبه و جمعه پرهیز کنید زیرا چهارشنبه روز نحس مداوم است و در چهارشنبه جهنم خلق شد و در روز جمعه ساعتی است که کسی حجامت نمیکند مگر اینکه خواهد مرد.
بنابراین حجامت روز جمعه خطرناک است چون ممکن است که منجر به مرگ باشد.
شاید ساعتی که حجامت در آن منجر به مرگ میشود، مشخص نباشد.
در روایت دیگر آمده است:
فِي الْجُمُعَةِ سَاعَةٌ لَا يَحْتَجِمُ فِيهَا أَحَدٌ إِلَّا مَات[3]
یعنی در جمعه ساعتی است که کسی در آن ساعت حجامت نمیکند مگر اینکه میمیرد.
در روایت دیگر آمده است:
لَا تَحْتَجِمُوا فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ مَعَ الزَّوَالِ فَإِنَّ مَنِ احْتَجَمَ مَعَ الزَّوَالِ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَأَصَابَهُ شَيْءٌ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَه[4]
یعنی در ظهر روز جمعه حجامت نکنید زیرا کسی که این کار را انجام دهد و مصیبت زده شد کسی را جز خود ملامت نکند.
بنابراین شاید ساعتی که منجر به مرگ میشود، ساعت زوال و ظهر روز جمعه باشد.
اما روایاتی که دلالت بر مشکل نداشتن حجامت روز جمعه دارند.
دَخَلْتُ عَلَى الصَّادِقِ ع وَ هُوَ يَحْتَجِمُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَقَالَ أَ وَ لَيْسَ تَقْرَأُ آيَةَ الْكُرْسِيِ وَ نَهَى عَنِ الْحِجَامَةِ مَعَ الزَّوَالِ فِي يَوْمِ الْجُمُعَة[5]
یعنی داخل بر امام صادق(ع) شدم درحالیکه روز جمعه حجامت میکرد فرمود آیا آیت الکرسی نمیخوانی؟ و از حجامت کردن در ظهر روز جمعه نهی کرد.
گویا امام (ع) متوجه انکار قلبی مفضل، به دلیل روایات ناهی از حجامت در روز جمعه شده است و دفع دخل مقدر کرده است.
شاید از این روایت هم استفاده بشود که ساعتی که منجر به مرگ میشود در روز جمعه، ظهر است.
در روایت دیگر آمده است:
رَأَيْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ ع يَحْتَجِمُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ تَحْتَجِمُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ قَالَ أَقْرَأُ آيَةَ الْكُرْسِيِّ فَإِذَا هَاجَ بِكَ الدَّمُ لَيْلًا كَانَ أَوْ نَهَاراً فَاقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ احْتَجِمْ[6]
یعنی حضرت کاظم(ع) را دیدم که در روز جمعه حجامت میکرد عرض کردم فدایت شوم آیا در روز جمعه حجامت میکنی؟ فرمود آیت الکرسی بخوان پس هنگامی که غلبه خون پیدا کردی شب یا روز، آیت الکرسی بخوان و حجامت کن.
بنابراین آیت الکرسی مشکل حجامت را دفع میکند.
شاید اینگونه جمع شود که حجامت روز جمعه غیر از ساعت زوال خوب باشد و ائمه (ع) اگر در روز جمعه حجامت میکنند میدانند که حجامت در کدام ساعت از جمعه منجر به مرگ است.
احتمال دارد که مردم آشنایی با ساعت های نهی شده ندارند مانند حجامت روز سه شنبه که ساعتی است که اگر حجامت شود خون قطع نمیشود.
ولی روایات ساعت نهی شده در روز جمعه را معین کرده اند که ساعت زوال است.
یکی از جمع ها این است که آیت الکرسی مشکل حجامت در روز جمعه را برطرف میکند.
جالب این است که در این روایت چهار نهی وارد شده است:
رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ فِي وَقْتِ الزَّوَالِ عَلَى ظَهْرِ الطَّرِيقِ يَحْتَجِمُ وَ هُوَ مُحْرِم[7]
یعنی امام رضا (ع) را دیدم که در روز جمعه در وقت ظهر و در کنار راه حجامت میکرد درحالیکه محرم بود.
محرم حق حجامت ندارد، همچنین در روز جمعه و ساعت زوال و در راه، حجامت مناسب نیست.
البته روایات زمان حجامت، از جهت سند معتبر نیست. هر چند روایات از نظر کتاب معتبر هستند.
یک روایت وجود دارد که از جهت سند بسیار معتبر است:
کلینی از محمد بن یحیی العطار که از اساتید کلینی است از احمد بن محمد بن عیسی که جزو فحول است از ابن محبوب که جزء اصحاب اجماع است و از عبد الرحمان بن حجاج که ثقه است:
اقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِيِ وَ احْتَجِمْ أَيَّ يَوْمٍ شِئْت[8]
یعنی آیت الکرسی بخوان و در هر روز که خواستی حجامت کن.
روایات دیگر که ناهی از اوقات و روزهای خاص هستند، سند درستی ندارند ولی این روایت صحیح السند است.
حتی زمانی که قمر در عقرب باشد با آیت الکرسی میتوان حجامت کرد.
البته استفاده میشود که مشکلاتی وجود دارد ولی آیت الکرسی مشکلات را دفع میکند.
در این روایت دیگر بحث تبیغ خون را هم نیاورده است.
نهایتا قائل میشویم که نهی از حجامت در ساعات و مکان های مختلف، مربوط به حجامت درمانی یا حجامت مواضع میشود و شامل حجامت تبیغ نمیشود.
حجامت به اعتبار روزهای ماه قمری
مستفاد از بیشتر روایات این است که حجامت مطلوب، حجامتی است که وسط ماه باشد. حجامت اول و آخر ماه خوب نیست.
حجامت وسط ماه
در روایت آمده است:
فَإِذَا أَرَدْتَ الْحِجَامَةَ فَلَا تَحْتَجِمْ إِلَّا لِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ تَخْلُو مِنَ الْهِلَالِ إِلَى خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْهُ فَإِنَّهُ أَصَحُ لِبَدَنِكَ فَإِذَا نَقَصَ الشَّهْرُ فَلَا تَحْتَجِمْ إِلَّا أَنْ تَكُونَ مُضْطَرّاً إِلَى إِخْرَاجِ الدَّمِ وَ ذَلِكَ أَنَّ الدَّمَ يَنْقُصُ فِي نُقْصَانِ الْهِلَالِ وَ يَزِيد فِي زِيَادَتِه[9]
یعنی هنگامی که خواستی حجامت کنی، حجامت نکن مگر در دوازده تا پانزدهم ما زیرا برای بدنت نافع تر است پس اگر ماه تمام شود حجامت نکن مگر اینکه مضطر باشی زیرا خون با کم شدن ماه، کم میشود و با زیاد شدن ماه، زیاد میشود.
این مطلب از معجزات طب اسلامی است مانند جریان جزر و مد که با بالا آمدن ماه، آب تا شش متر بالاتر میآید و هرچه بررسی کردند که این حجم آب از کجا میآید، چیزی متوجه نشدند زیرا سه چهارم محیط زمین را آب تشکیل میدهد که در زمان مد، شش متر بالا میآید که حجم عظیمی از آب میشود.
در همهی زمین آب بالا میآید و گرنه اگر فقط در نصف انجام میشد مشکلی نبود زیرا آب از نصف زمین به نصف دیگر میآید.
عده ای میگویند که به خاطر جاذبهی ماه، آب از زیر زمین به روی زمین جذب میشود و عده ای میگویند که به جهت جاذبه ماه، در آب تخلخل ایجاد میشود که هر دو را رد کرده اند.
میگویند که جاذبهی ماه سبب مد میشود ولی بعید به نظر میرسد.
اینکه خون هم در وسط ماه زیاد میشود را بشر درک نکرده است.
در روایت دیگر میفرماید:
احْتَجِمُوا لِخَمْسَ عَشْرَةَ وَ سَبْعَ عَشْرَةَ وَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ لَا يَتَبَيَّغُ بِكُمُ الدَّمُ فَيَقْتُلَكُم[10]
یعنی حجامت کنید در پانزدهم و هفدهم و بیست و یکم ماه، خون یکی از شما سرکشی نکند و شما را بکشد.
در روایت دیگر آمده است:
الْحِجَامَةُ فِي سَبْعٍ وَ عَشْرٍ مِنَ الشَّهْرِ شِفَاءٌ وَ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ صِحَّةٌ لِلْبَدَن[11]
یعنی حجامت در هفدهم ماه درمان است و روز سه شنبه صحت برای بدن است.
در روایت دیگر آمده است:
أَنَّ الْحِجَامَةَ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِسَبْعَةَ عَشَرَ مِنَ الْهِلَالِ مَصَحَّةٌ سَنَة[12]
یعنی حجامت در روز سه شنبه مصادف با هفدهم ماه سلامتی بدن تا یکسال است.
در روایت دیگر آمده است:
مَنِ احْتَجَمَ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِسَبْعَ عَشْرَةَ أَوْ تِسْعَ عَشْرَةَ أَوْ لِإِحْدَى وَ عِشْرِينَ مِنَ الشَّهْرِ كَانَتْ لَهُ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ مِنْ أَدْوَاء السَّنَةِ كُلِّهَا وَ كَانَتْ لِمَا سِوَى ذَلِكَ شِفَاءً مِنْ وَجَعِ الرَّأْسِ وَ الْأَضْرَاسِ وَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ[13]
یعنی کسی که روز سه شنبه ای که مصادف با هفدهم یا نوزدهم یا بیست و یکم ماه باشد حجامت کند، برای او درمان از تمام بیماری های سال است و حجامت در غیر این روز درمان برای سر درد و دندان درد و جنون و جذام و پیسی است.
البته اعتقاد داشتم که این روایت شبیه به روایات عامه است زیرا روایات عامه همه حول همین هفدهم و نوزدهم و بیست و یکم است. ولی روایت رساله ذهبیه میفرماید دوازده تا پانزدهم ماه حجامت خوب است.
در روایت دیگر آمده است:
إِنَّهُ يَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ يَصْلُحُ فِيهِ إِرَاقَةُ الدِّمَاء[14]
یعنی روز بیست و یکم ماه نحس مستمر است و خوب است که در آن خون ریخته بشود.
در روایت دیگر آمده است:
يُسْتَحَبُ الْحِجَامَةُ فِي تِسْعَةَ عَشَرَ مِنَ الشَّهْرِ وَ وَاحِدٍ وَ عِشْرِين[15]
یعنی حجامت در روز نوزدهم و بیست و یکم از ماه مستحب است.
بنابراین حجامت باید در محدودهی دوازدهم تا بیست و یکم ماه باشد. یعنی بهترین حالت بین دوازدهم تا پانزدهم و در مرحلهی دوم تا بیست و یکم از ماه نیز میتوان حجامت را انجام داد.
روایات میفرماید که بعد از پانزدهم، روزهای فرد باید انجام بشود. به جهت این است که حجامت اصلی در دوازدهم تا پانزدهم ماه است.
استثنائاتی از بد بودن حجامت در آخر و اول ماه
حجامت پنجشنبهی آخر ماه
در روایت آمده است:
مَنِ احْتَجَمَ فِي آخِرِ خَمِيسٍ مِنَ الشَّهْرِ فِي أَوَّلِ النَّهَارِ سُلَّ مِنْهُ الدَّاءُ سَلًّا[16]
یعنی کسی که در اول روز از آخرین پنجشنبهی ماه حجامت کند بیماری از بدن او شدیدا بیرون میکشد.
روز ششم در اول ماه
در روایت دیگر آمده است:
الْيَوْمُ السَّادِسُ صَالِحٌ لِلتَّزْوِيجِ وَ السَّفَرِ وَ الْحِجَامَة[17]
یعنی روز ششم از ماه برای ازدواج و سفر و حجامت مناسب است.
حجامت به اعتبار ماه های رومی
روایاتی درباره هفتم و چهاردهم حزیران و حجامت در ماه آذار رومی آمده است.
ماه های رومی همیشه نسبت به فصول ثابت است و ماه قمری اینگونه نیست.
ماه آذار رومی(فصل بهار)
در روایات میفرماید رگ های خون مانند رودخانه ها است و باید ببینیم که در چه فصلی آب در رودخانه ها زیاد میشود تا بفهمیم که خون در رگ ها زیاد است.
طبیعی است که در بهار به جهت آب شدن یخ ها ارتفاع رودخانه ها زیاد میشود.
مقتضای این تشبیه این است که اگر چاه نجس شود یا کثیف شود چه کنیم که تمییز شود؟ میفرماید باید یک مقدار آب از آن باید بکشیم تا آب تمییز بشود. خون هم همینگونه است که اگر کثیف بشود باید مقداری از خون را از بدن خارج کنیم تا خون صاف شود و مشکل آن برطرف بشود.
در روایت آمده است:
أَمَّا فَصْلُ الرَّبِيعِ فَإِنَّهُ رُوحُ الْأَزْمَانِ وَ أَوَّلُهُ آذَارُ وَ عَدَدُ أَيَّامِهِ ثَلَاثُونَ يَوْماً وَ فِيهِ يَطِيبُ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ تَلِينُ الْأَرْضُ وَ يَذْهَبُ سُلْطَانُ الْبَلْغَمِ وَ يَهِيجُ الدَّمُ وَ يُسْتَعْمَلُ فِيهِ مِنَ الْغِذَاءِ اللَّطِيفِ وَ اللُّحُومِ وَ الْبَيْضِ النِّيمَبِرِشْتِ وَ يُشْرَبُ الشَّرَابُ بَعْدَ تَعْدِيلِهِ بِالْمَاءِ وَ يُتَّقَى فِيهِ أَكْلُ الْبَصَلِ وَ الثُّومِ وَ الْحَامِضِ وَ يُحْمَدُ فِيهِ شُرْبُ الْمُسْهِلِ وَ يُسْتَعْمَلُ فِيهِ الْفَصْدُ وَ الْحِجَامَة[18]
یعنی اما فصل بهار همانا روح زمان ها است و اولین ماه بهار آذار است و تعداد روزهای آن سی است و در این ماه شب و روز دلپسند میشود و زمین نرم میشود و سلطه بلغم برطرف میشود و خون هیجان پیدا میکند ... در این ماه فصد و حجامت مناسب است.
چقدر زیبا است، در بهار طبیعت یخ ها آب میشود و خون زیاد میشود و در بدن انسان نیز بلغم آب میشود و خون به هیجان میآید.
فصد و حجامت در بهار مناسب است زیرا خون به جهت آب شدن بلغم و مصرف مواد غذایی بیشتر میشود، به هیجان میآید.
در روایت دیگر آمده است:
أَوَّلُ ثَلَاثَاءَ تَدْخُلُ فِي شَهْرِ آذَارَ بِالرُّومِيَّةِ الْحِجَامَةُ فِيهِ مَصَحَّةٌ سَنَةً بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى[19]
یعنی حجامت در اولین سه شنبه در ماه آذار رومی به اذن خداوند سبب سلامتی سال میشود.
ماه نیسان
در روایت دیگر درمورد ماه نیسان آمده است:
وَ يَتَحَرَّكُ الدَّم[20]
یعنی در ماه نیسان خون به حرکت در میآید.
البته صحبتی از حجامت نشده است و فقط آمده است خون به حرکت میآید.
ماه حزیران
در روایت دیگر آمده است:
لَا تَدَعِ الْحِجَامَةَ فِي سَبْعٍ مِنْ حَزِيرَانَ فَإِنْ فَاتَكَ فَلِأَرْبَعَ عَشْرَة[21]
یعنی حجامت را در هفتم حزیرا رها نکن و اگر هفتم حزیران نشد، در چهاردهم حزیران حجامت کن.
ماه تشرین اول
در روایت دیگر درباره تشرین اول یعنی آبان ماه، آمده است:
تِشْرِينُ الْأَوَّلُ أَحَدٌ وَ ثَلَاثُونَ يَوْماً فِيهِ تَهُبُّ الرِّيَاحُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ يُتَنَفَّسُ فِيهِ رِيحُ الصَّبَا وَ يُجْتَنَبُ فِيهِ الْفَصْد و شرب الدواء[22]
یعنی ماه تشرین اول سی و یک روز است که در آن بادهای گوناگون شرقی و غربی میوزد و خوب است که انسان باد صبا را تنفس کند و استفاده از فصد و دارو در این ماه اجتناب شود.
ماه کانون اول
درباره ماه کانون الاول آمده است:
كَانُونُ الْأَوَّلُ أَحَدٌ وَ ثَلَاثُونَ يَوْماً يَقْوَى فِيهِ الْعَوَاصِفُ وَ تَشْتَدُّ فِيهِ الْبَرْدُ وَ يَنْفَعُ فِيهِ كُلُّ مَا ذَكَرْنَاهُ فِي تِشْرِينَ الْآخِرِ وَ يُحْذَرُ فِيهِ مِنْ أَكْلِ الطَّعَامِ الْبَارِدِ وَ يُتَّقَى فِيهِ الْحِجَامَةُ وَ الْفَصْدُ وَ يُسْتَعْمَلُ فِيهِ الْأَغْذِيَةُ الْحَارَّةُ بِالْقُوَّةِ وَ الْفِعْل[23]
یعنی ماه کانون اول سی و یک روز است باد شدید میشود و سرما شدید میشود ... در این ماه حجامت و فصد انجام ندهید.
بنابراین بهترین ماه برای حجامت، آذار و حزیران است. البته همه سال حجامت خوب است غیر از کانون اول که دی ماه است.
درباره ماه های قمری بیشتر وسط ماه یعنی دوازده تا پانزدهم مد نظر است.
روایات ماه های رومی اخص از روایات قمری است و ماه های رومی ناظر و حاکم بر روایات قمری است.
طبابت حضوری
بیمار اول
خانم 63 ساله دوسال قبل شکمش ورم کرد و درد شدید داشت و در بیمارستان بستری شد و بعد از یکماه با سی تی اسکن گفته شد پانکراس منفجر شده است و دیواره پانکراس مشاهده نمیشود و حتی آب هم نمیتوانستند بخورند به گونه ای که گوشت بدن او آب شد، و بعد از دو ماه یک کیست به ابعاد هجده در دوازده در ده که خیلی بزرگ بود حاوی آنزیم های پانکراس در محل پانکراس تشکیل شد و با عمل باز خطرناک بود و با لاپراسکوپی تخلیه شد ولی چند ماه بعد عود شد و در حال حاضر هم کیست دارند و از یکسال قبل هم قند دارد که با انسولین و قرص پایین نمیآید.
استاد:
شروع بیماری یک شکم درد است و بعد ورم شکن هم به دنبال دارد و بعد از آن وقتی بررسی کردند معلوم شد که پانکراس منفجر شده است و دیواره پانکراس منفجر شده است معلوم میشود که خود پانکراس هست ولی دیواره نیست. مشکل اصلی کیست است که پانکراس باشد یا نباشد نمیشود پانکراس را به وجود آورد.
برای درمان کیست در طب اسلامی بیشتر از تباشیر استفاده میکنیم. کیست تخمدان یا سینه یا کلیه و یا در این مورد کیست پانکراس از تباشیر استفاده میکنیم.
تباشیر نیازمند حمال است و آب تخم شنبلیله تباشیر را به پانکراس میرساند.
تخم شنبلیله آسیاب شود و در آب بجوشد و در آب صاف شدهی آن تباشیر را حل کند و بیمار بخورد.
تباشیر به اندازه بیست گرم و تخم شنبلیله مثلا پنجاه گرمی بجوشانند و در دو نوبت استفاده کنند.
بعد از جوشیدن اندازه یک لیوان یا کمتر باقی بماند.
داروی ثفا درمان خوبی برای انواع کیست است. کیست اگر مقاوم باشد و با تباشیر رفع نشود حتما با ثفا برطرف میشود.
خیلی مصرف بالای تباشیر شاید خیلی صلاح نباشد ولی آنطوری که بررسی کردیم بیست گرم کافی است.
اگر تخم شنبلیله را خیلی بجوشانند نیاز به آسیاب کردن هم نیست.
یک یا دو و در نهایت سه بار مصرف بشود.
زمان مصرف ندارد.
درباره بیماری قند
پانکراس آسیب دیده است و پانکراس تولید کنندهی انسولین بدن است و چیزی نیست که در بدن انسولین تولید کند.
احتمال میدهیم که اصل پانکراس در بدن وجود داشته باشد.
داروی قند زرد دو عدد و مرکب چهار و قند جدید خود ما و سویق عدس کمک میکند که قند آرام آرام پایین بیاید.
چون مبتلا به قند شدید است حتما مبتلا به تشنگی خیلی شدید است و سویق عدس راقع عطش است و به احتمال زیاد برای قند خیلی موثر است.
برای چربی خون داروی چربی خون و ثناء مکی پنج عدد
علائم کیست در بدن یکی تشنگی و یکی درد در ناحیه کیست به خصوص در کیست تخم دان است. اگر خانمی مراجعه کرد و سمت یا چپ ناف درد دارد به معنای این است که در تخمدان کیست است.
اگر کلیه درد کند و نشانه های سنگ نباشد و سوزش ادرار هم نباشد، علامت این است که کیست وجود دارد و سنگی وجود ندارد.
بیمار دوم
خانم 63 ساله که مبتلا به نرمی استخوان است و در آزمایش آمده نرمی بیش از حد مفصل در ناحیه دو مچ پا که گاهی خیلی درد شدید دارد و سفارش به استراحت شده است و فشار نباید آورده شود که در غیر این صورت تمام بدن درگیر میشود.
تیروئید پرکار دارد. سی سال پیش مشکل تیروئید داشت و با دارو برطرف شد و الان با عکس هسته ای گفته شده است که دوباره برگشته است و یکی از تیروئید ها از کار افتاده و دیگری پر کار است و گفته شده است که غدهی پرکار باید با عمل جراحی درآورده شود تا دیگری به کار افتد.
استاد:
راجع به نرمی استخوان نیاز به دو یا سه عدد استخوان ساز است و سویق سنجد هم مشکل را رفع میکند.
درباره تیروئید جامع با آب مرزنجوش پنج عدد و چون پرکار است، صفراء بر دو عدد و سرد کننده دو عدد و تقویت عصب دو عدد چون این شخص نوعا صفراء دارد و عصبانی هم میشود ولی چون عصبانی نمیشود تقویت عصب نمیخواهد.
درباره چربی خون داروی چربی خون و سناء مکی پنج عدد
خشکی بدن به خاطر صفراء است.
برای کم بودن ویتامین دی استخوان ساز موثر است.
بیمار سوم
خانم بنده در سن 22 سالگی مبتلا به ترشح هیپوفیز شدند و داروی برلوکسپتین را مصرف میکرد از یک عدد شروع شد تا چهل عدد که مهار شد و در 43 سالگی با داشتن سه فرزند منرژیت (عفونت) مغزی شد و مدتی بستری و در کما بود و بعد از به هوش آمدن شنوایی را از دست داد و الان تعادل ندارد و گاهی سردرد شدید دارد.
روزی سه قرص را ادامه میدهد.
استاد:
برای ترشح هیپوفیز قطره مرزنجوش جامع را باید در بینی بچکاند که آب مغز را تخلیه میکند.
روغن بنفشه پایه کنجد
به نظر میرسد غلاف مغز و پوسته مغز به خاطر منرژیت آسیب جدی دیده است و منرژیت بیشتر ماده مغز را درگیر میکند و بیماری خطرناکی است.
منرژیت التهاب پرده مغز است و سبب سردرد و مشکلات دیگر میشود که بیشتر در بچه ها و گاهی در بزرگسالان اتفاق میافتد.
نشانهی آن این است که اگر بخوابد و سر یا پای او را از زمین بردارند درد آن چند برابر میشود.
منرژیت یا انسان یا بینایی و یا شنوایی را از بین میبرد.
در طب امروزی خیلی به سختی درمان میشود.
حالا که منرژیت برطرف شده است، آثاری به جا گذاشته است و برای آن روغن بنفشه پایه کنجد و داروی عقل که برای ترمیم مغز است و داروی جامع با آب مرزنجوش که خیلی روی مغز تاثیر دارد و خون را به سمت مغز جذب میکند و به همین سبب آسیب های مغز را درمان میکند.
باید از شخص بپرسیم که آیا گرمایی است ویا سرمایی؟ یبوست دارد یا نه؟ گر میگیرد؟ خلط هم دارد؟
پس بیشتر صفراوی و دموی است. یک صفراء بر میخواهد که برای مغز هم خوب است و سرد کننده هم میخواهد و دموی هم هست صاف کنندهی خون پنج عدد میخواهد و حجامت سر در این موارد بسیار موثر و مفید است.
برای ناشنوایی روغن گوش و شافیه با آب کندر مصرف کند.
علل التهاب عفونت است. ممکن است میکروبی یا عفونتی در بدن وارد شود و بعد به پرده مغز منتقل بشود.
هیپوفیز غده کوچکی در وسط مغز است و همان غده ای است که از مغز گوسفند جدا میکنند. در این مورد هیپوفیز ترشحات زیاد دارد و بیشتر شدن ترشحات این غده باعث ضرر میشود مانند غده تیموس، که برای جلوگیری از ترشح آن و خشک کردن این مشکل استفاده از قطره مرزنجوش جامع و شاید سعوط هم خوب باشد.
آثار همه عفونت ها را دارد مانند تب و سردرد است. اگر بخواهید متوجه بشوید که آیا شخص منرژیت دارد در حال خواب سر یا پای او را از زمین بلند کنید اگر جیغ و داد او بلند شد و درد شدید تر شد او منرژیت دارد.