درس طب استاد تبریزیان

95/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث حجامت و روزهای هفته – طبابت در حضور شاگردان

 

حجامت روز دوشنبه

صحبت راجع به حجامت به اعتبار روزهای هفته است. امشب درباره حجامت در روز دوشنبه است.

بیشتر روایات راجع به روز دوشنبه دلالت بر مفید بودن دارند. شخص پیامبر(ص) در روز دوشنبه حجامت می‌کرد. بیشتر روایات بر حجامت در بعد از ظهر و عصر تاکید دارند.

عرض شد دو روایت وجود دارد که دلالت بر حجامت کردن پیامبر(ص) در روز دوشنبه دارد.

یک روایت می‌فرماید که پیامبر(ص) در روز دوشنبه حجامت کرد:

احْتَجَمَ‌ رَسُولُ اللَّهِ ص يَوْمَ الِاثْنَيْنِ‌ وَ أَعْطَى الْحَجَّامَ بُرّا[1]

یعنی پیامبر(ص) روز دوشنبه حجامت کرد و به حجامت کننده گندم داد.

در این روایت امکان است که موضوع خاصی باشد یعنی دلیلی داشته است و اختصاص به پیامبر(ص) دارد و دلیل نمی‌شود که بقیه مردم می‌توانند در روز دوشنبه حجامت کنند.

البته ما باید به پیامبر(ص) اقتدا کنیم. این دستور قرآن و قانون کلی است:

﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‌ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة﴾[2]

یعنی مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود.

کاری که پیامبر(ص) انجام می‌دهد برای ما الگو است.

ولی گاهی اختصاص هم از روایات استفاده می‌شود مانند آنچه در مورد حجامت روز یکشنبه گذشت.

از این روایت استفاده می‌شود که می‌شود به حجام مزد داد.

روایت دیگر می‌فرماید بیشتر حجامت های پیامبر(ص) در روز دوشنبه است.

روایت می‌فرماید:

كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَحْتَجِمُ‌ يَوْمَ‌ الْإِثْنَيْنِ‌ بَعْدَ الْعَصْر[3]

یعنی پیامبر(ص) همیشه در روز دوشنبه بعد از عصر(آخر روز) حجامت می‌کرد.

از این روایت استفاده می‌شود که حجامت در روز دوشنبه مرتب انجام می‌گرفت و این همیشگی بودن، دلیل بر مناسب بودن این روز می‌باشد و اختصاصی به پیامبر(ص) وجود ندارد.

بنابراین چون کار همیشگی پیامبر حجامت در روز دوشنبه است، معلوم می‌شود که این کار نفع دارد.

روایات دیگری داریم که صراحت دارد در اینکه حجامت روز دوشنبه برای همه مفید است.

در روایت می‌فرماید:

الْحِجَامَةُ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ مِنْ آخِرِ النَّهَارِ تَسُلُ‌ الدَّاءَ سَلًّا مِنَ‌ الْبَدَن‌[4]

یعنی حجامت در آخر روز دوشنبه بیماری را از بدن شدیدا بیرون می‌کشد.

بنابراین قانون کلی این است که حجامت در روز دوشنبه، سنخ بیماری را از بدن خارج می‌کند و این بالاترین چیزی است که ما از حجامت انتظار داریم.

دو قید وجود دارد یکی اینکه دوشنبه باشد و دیگری اینکه در آخر روز باشد.

در روایت دیگر می‌فرماید:

حِجَامَةُ الْإِثْنَيْنِ‌ لَنَا وَ الثَّلَاثَاءِ لِبَنِي أُمَيَّة[5]

یعنی حجامت دوشنبه برای ما است و حجامت سه شنبه برای بنی امیه است.

ظاهر این است که مراد از «لنا» اهل بیت(ع) است. بنابراین شاید از این روایت اختصاص حجامت روز دوشنبه به اهل بیت (ع) استفاده بشود.

احتمال دارد مراد از «لنا» اهل بیت (ع) و شیعیان اهل بیت (ع) باشد زیرا در مقابل بنی امیه وجود دارد و مراد از بنی امیه، رؤسای بنی امیه و شیعیان آن ها است.

مانند آنچه در مورد باذروج یعنی کاسنی آمده است که برای ما و شاهی برای بنی امیه است.

بنابراین مراد از «لنا» اهل بیت (ع) و شیعیان آن ها است.

عده ای قائل هستند به این که روایات دوشنبه برای تقیه صادر شده است زیرا روز دوشنبه، شوم است و اهل بیت (ع) دوشنبه را دوست ندارند زیرا پیامبر(ص) از دنیا رفت و امام حسین(ع) شهید شد.

تعداد این روایات و لحن آن ها بعید است که از روی تقیه صادر شده باشد. به خصوص که در روایت آمده است:

حِجَامَتُنَا يَوْمَ‌ الْأَحَدِ وَ حِجَامَةُ مَوَالِينَا يَوْمَ الْإِثْنَيْن‌[6]

یعنی حجامت ما اهل بیت (ع) روز یکشنبه است و حجامت دوستداران ما روز دوشنبه است.

حتی این روایت اخیر قرینه بر این است که مراد از «لنا» در روایت قبلی شیعیان است زیرا در این روایت اخیر فرموده است که حجامت روز یکشنبه برای ما اهل بیت (ع) است.

بنابراین بهترین روز برای حجامت، روز دوشنبه است.

 

حجامت روز سه شنبه

روایات شدیدا در مورد حجامت روز سه شنبه اختلاف دارند.

شعری است که به حضرت امیر (ع) نسبت داده شده است:

 

یعنی بهترین روز برای رفتن به شکار، روز شنبه است و هیچ شکی در آن نیست. و در روز یکشنبه شروع ساخت و ساز خوب است زیرا در این روز خداوند تصمیم گرفت آسمان را خلق کند. و در روز دوشنبه اگر به مسافرت بروی موفق و پولدار خواهی شد. و کسی که می‌خواهد حجامت کند روز سه شنبه باشد و در ساعات روز سه شنبه، ساعات ریختن خون است. و اگر کسی بخواهد دارو بخورد بهترین روز، چهارشنبه است.

بنابراین شعر سه شنبه روز حجامت است.

ولی در مقابل روایات زیادی داریم بنابراین که حجامت در روز سه شنبه مطلوب نیست.

در روایت آمده است:

فِيمَ يَخْتَلِفُ النَّاسُ قُلْتُ يَزْعُمُونَ أَنَّ الْحِجَامَةَ فِي يَوْمِ الثَّلَاثَاءِ أَصْلَح‌ قَالَ فَقَالَ لِي وَ إِلَى مَا يَذْهَبُونَ فِي ذَلِكَ قُلْتُ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ يَوْمُ الدَّمِ قَالَ فَقَالَ صَدَقُوا فَأَحْرَى أَنْ لَا يُهَيِّجُوهُ فِي يَوْمِهِ أَمَا عَلِمُوا أَنَّ فِي يَوْمِ الثَّلَاثَاءِ سَاعَةً مَنْ وَافَقَهَا لَمْ يَرْقَأْ دَمُهُ حَتَّى يَمُوتَ أَوْ مَا شَاءَ اللَّه‌[7]

یعنی امام صادق(ع) فرمود مردم در چه اختلاف دارند؟ عرض کردم گمان می‌کنند که حجامت در روز سه شنبه برای بدن بهتر است فرمود دلیل آن ها چیست؟ عرض کردم روز سه شنبه روز خون است فرمود راست گفته اند و بهتر این است که خون را در روز خودش تحریک نکنند آیا ندانسته اند که در روز سه شنبه ساعتی است که اگر در آن ساعت حجامت کند خون او قطع نمی‌شود تا بمیرد یا اینکه خداوند چیز دیگری اراده کند؟

شاید مراد از مردم، عامه باشد.

بنابراین این روایت، علی رغم اینکه روز سه شنبه، روز خون است، از حجامت در روز سه شنبه نهی می‌کند.

بعضی معتقد هستند که مراد از آن ساعتی که خون در آن قطع نمی‌شود، ساعت «مریخ» است. ساعت هشتم از ابتدای روز و از طلوع آفتاب، هشت ساعت بعد، ساعت سیاره مریخ است.

ساعت عربی وجود دارد. ساعتی که ما با آن سرو کار داریم، ساعت غربی است. زمان اذان در ساعت عربی تنظیم است. وقتی آفتاب طلوع کند ساعت یک می‌شود، همین طور تا ساعت هشتم که ساعت مریخ است. شاید در این ساعت مریخ مقابل آفتاب قرار می‌گیرد.

ساعت را روی طلوع آفتاب تنظیم می‌کرده اند.

چیزی که یادم می‌آید این است که قانون منجمین و ستاره شناسان این است که سه شنبه روز مریخ است و مریخ هم سیاره سرخ است، به همین جهت اعتقاد ستاره شناسان این است که سه شنبه روز خون است و امام صادق(ع) این اعتقاد را تایید فرموده است.

بنابراین خوب است که در این روز خون با حجامت کردن تحریک نشود.

مردم در این حد می‌دانند که یک ارتباطی بین روز سه شنبه و خون وجود دارد ولی معتقد هستند که چون سه شنبه روز غلبه خون است پس حجامت در سه شنبه خوب است.

امام (ع) ارتباط بین سه شنبه و خون را تایید می‌کند ولی ارتباط این است که اگر کسی حجامت کند خون او بند نمی‌آید.

بنابراین احتیاط این است که انسان در روز سه شنبه حجامت نکند.

مواردی از نهی حجامت در روز سه شنبه استثناء شده است

اولین سه شنبه در ماه برج آذار میلادی

در روایت آمده است:

أَوَّلُ‌ ثَلَاثَاءَ تَدْخُلُ‌ فِي شَهْرِ آذَارَ بِالرُّومِيَّةِ الْحِجَامَةُ فِيهِ مَصَحَّةٌ سَنَةً بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى‌[8]

یعنی حجامت در اولین سه شنبه در ماه آذار رومی، سبب می‌شود که انسان تا یک سال سالم باشد.

در میان مردم، هفتم حزیران خوب است ولی روایت می‌فرماید که اولین سه شنبه ماه آذار خوب است. معروف است که ماه آذار، ماه باران است. اگر ماه باران است باید در بهار باشد ولی آنچه به ذهن من می‌رسد در پاییز است. تموز، آب، ایلول، آذار.

تموز برج هفت میلادی است و بعد از آن، آب، بعد از آن ایلول که پاییز است و بعد از آن آذار است.

بنابراین یک حجامت در حزیران، یعنی آخر بهار و یک حجامت در اواسط پاییز مناسب است.

این روایت خیلی معروف نیست ولی روایت خوب و قابل اعتماد است.

مردم با هفتم حزیران آشنا هستند ولی روایت آن در مکارم الاخلاق آمده است و روایت آذار در طب الائمه آمده و معتبر است.

 

مصادف بودن سه شنبه با هفدهم ماه قمری

در روایت آمده است:

الْحِجَامَةُ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِسَبْعَ‌ عَشْرَةَ تَمْضِي‌ مِنَ الشَّهْرِ دَوَاءٌ لِدَاءِ سَنَة[9]

یعنی حجامت در روز سه شنبه ای که هفده روز از ماه بگذرد دوائی برای بیماری های سال است.

در روایت دیگر آمده است:

الْحِجَامَةُ فِي سَبْعٍ وَ عَشْرٍ مِنَ‌ الشَّهْرِ شِفَاءٌ وَ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ صِحَّةٌ لِلْبَدَن‌[10]

یعنی حجامت در هفدهم ماه درمان است و حجامت در روز سه شنبه سلامتی برای بدن است.

اگر مراد هفدهمین ماهی است که سه شنبه باشد، همان روایت قبلی است، ولی اگر مراد سه شنبه به تنهایی مفید باشد، موافق با شعر منسوب با امیرالمومنین (ع) است.

در روایت دیگر آمده است:

مَنِ‌ احْتَجَمَ‌ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِسَبْعَ عَشْرَةَ أَوْ تِسْعَ عَشْرَةَ أَوْ لِإِحْدَى وَ عِشْرِينَ مِنَ الشَّهْرِ كَانَتْ لَهُ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ مِنْ أَدْوَاءِ السَّنَةِ كُلِّهَا وَ كَانَتْ لِمَا سِوَى ذَلِكَ شِفَاءً مِنْ وَجَعِ الرَّأْسِ وَ الْأَضْرَاسِ وَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَص‌[11]

یعنی کسی که روز سه شنبه ای که مصادف با هفدهم یا نوزدهم یا بیست و یکم ماه باشد، حجامت کند برای او درمان از تمام بیماری های سال است و حجامت در روزهای دیگر درمان از درد سر و درد دندان و جنون و جذام و برص است.

یک مقدار که روایات عامه را نگاه کردم، دیدم حجامت در روز سه شنبه‌ی مصادف با هفدهم ماه، موافق با روایات عامه است.

 

حجامت روز چهارشنبه

درباره حجامت چهارشنبه، روایات شدیدا اختلاف دارند. برخی از روایات شدیدا نهی می‌کند و برخی دیگر می‌فرماید اشکالی ندارد.

در روایت آمده است:

وَ نَهَى عَنِ الْحِجَامَةِ يَوْمَ‌ الْأَرْبِعَاءِ وَ الْجُمُعَة[12]

یعنی پیامبر(ص) از حجامت در روز چهارشنبه و جمعه نهی کرد.

در روایت دیگر آمده است:

تَوَقَّوُا الْحِجَامَةَ وَ النُّورَةَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ فَإِنَّ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ يَوْمُ‌ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ وَ فِيهِ خُلِقَتْ جَهَنَّمُ وَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ سَاعَةٌ لَا يَحْتَجِمُ فِيهَا أَحَدٌ إِلَّا مَات‌[13]

از حجامت کردن و نوره کشیدن در روز چهارشنبه بپرهیزید زیرا روز چهارشنبه روز نحس مستمر است و در چهارشنبه جهنم خلق شده است و در روز جمعه ساعتی است که حجامت نمی‌کند کسی مگر اینکه می‌میرد.

روایتی دیگر را شیخ صدوق از پیامبر(ص) مانند همین روایت را نقل می‌کند.

در روایت دیگر آمده است:

أَنَّهُ نَهَى‌ عَنِ‌ الْحِجَامَةِ فِي يَوْمِ الْأَرْبِعَاء[14]

یعنی پیامبر(ص) از حجامت در روز چهارشنبه نهی فرمود.

در روایت دیگر آمده است:

نَزَلَ عَلَيَّ جَبْرَئِيلُ بِالنَّهْيِ‌ عَنِ‌ الْحِجَامَةِ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَ قَالَ إِنَّهُ يَوْمُ‌ نَحْسٍ مُسْتَمِر[15]

یعنی جبرئیل بر من نازل شد و از حجامت در روز چهارشنبه نهی کرد و گفت چهارشنبه روز نحس مستمر است.

در روایت دیگر آمده است:

يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ يَوْمُ‌ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ مَنِ احْتَجَمَ فِيهِ خِيفَ عَلَيْهِ أَنْ تَخْضَرَّ مَحَاجِمُهُ‌ وَ مَنْ تَنَوَّرَ فِيهِ خِيفَ عَلَيْهِ الْبَرَصُ[16]

یعنی روز چهارشنبه همیشه نحس است کسی که در چهارشنبه حجامت کند ترس از این است که محل حجامت سیاه شود و کسی که در روز چهارشنبه نوره بکشد ترس از این است که مبتلا به پیسی بشود.

در روایت دیگر آمده است:

مَنِ احْتَجَمَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ أَوْ يَوْمَ السَّبْتِ فَأَصَابَهُ‌ وَضَحٌ‌ فَلَا يُلِمُّ إِلَّا نَفْسَه‌[17]

یعنی کسی که در روز چهارشنبه یا روز شنبه حجامت کند و مبتلا به سفیدی پوست شد کسی غیر از خود را ملامت نکند.

در روایت دیگر آمده است:

مَنِ احْتَجَمَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ فَأَصَابَهُ‌ وَضَحٌ‌ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَه‌[18]

یعنی کسی که روز چهارشنبه حجامت کند و به سفیدی پوست مبتلا شد، کسی غیر از خود را ملامت نکند.

روایات متعدد و فراوان در مورد نهی از حجامت در روز چهارشنبه وجود دارد ولی در روایت دیگر آمده است:

دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع وَ هُوَ يَحْتَجِمُ‌ يَوْمَ‌ الْأَرْبِعَاءِ فِي‌ الْحَبْسِ‌ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ هَذَا يَوْمٌ يَقُولُ النَّاسُ إِنَّ مَنِ احْتَجَمَ فِيهِ أَصَابَهُ الْبَرَصُ فَقَالَ إِنَّمَا يُخَافُ ذَلِكَ عَلَى مَنْ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ فِي حَيْضِهَا[19]

یعنی داخل بر امام کاظم (ع) شدم در حالیکه حجامت در روز چهارشنبه و در زندان، حجامت می‌کرد، عرض کردم مردم می‌گویند کسی که در این روز حجامت کند مبتلا به پیسی می‌شود فرمود این ترس برای کسی است که مادر او در حیض به او حامله شده است.

آیا بارداری در حیض محقق می‌شود یا نه؟ طب جدید می‌گوید چنین چیزی امکان ندارد. احتمال دارد پدر و مادر در زمان حیض مادر، همبستر می‌شوند و در غیر آن زمان اگر نطفه به وجود بیاید، مبتلا به پیسی می‌شود.

احتمال دارد که مراد این باشد پیسی برای افرادی است که از پدر و مادری به وجود بیاید که در زمان حیض همبستر می‌شدند، چه در روز چهارشنبه حجامت بکند و چه نکند زیرا روایت دیگری داریم که می‌فرماید شخصی که نطفه‌ی او در حیض منعقد بشود مبتلا به پیسی می‌شود.

الان ثابت نشده است که تخم گذاری در زمان حیض وجود ندارد. نمی‌توان روی حرف طب غربی حساب باز کرد.

کتاب هاریسون که مهم ترین کتاب طب غربی است شامل هفده هزار کلمه «احتمال» است.

این روایت می‌فرماید در روزهای حیض امکان برقرار شدن نطفه وجود دارد.

در روایت دیگر آمده است:

أَنَّهُ نَهَى عَنِ الْحِجَامَةِ فِي يَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ إِذَا كَانَتِ الشَّمْسُ‌ فِي‌ الْعَقْرَب‌[20]

یعنی پیامبر(ص) از حجامت در روز چهارشنبه نهی کرد زمانی که خورشید در عقرب باشد.

شمس در عقرب با قمر در عقرب تفاوت دارد. قمر در عقرب سه روز طول می‌کشد ولی شمس در عقرب یک ساعت بیشتر طول نمی‌کشد.

در روایت دیگر آمده است:

آخِرُ أَرْبِعَاءَ فِي‌ الشَّهْرِ يَوْمُ‌ نَحْسٍ مُسْتَمِر[21]

یعنی آخرین چهارشنبه‌ی ماه روز نحس دائمی است.

در روایات قبلی علت آمده بود که روز چهارشنبه چون نحس مستمر است نباید حجامت کرد، و «العله تعمم و تخصص»، یعنی علت موضوع را تعمیم و تخصیص می‌زند. بنابراین امکان دارد چهارشنبه‌ی آخر ماه فقط (نه تمام چهارشنبه ها) برای حجامت مناسب نباشد.

 

طبابت حضوری

 

بیمار اول

بنده متولد 1318 هستم، لرزش زیاد دارم و آرتروز هم دارم. پارکینسون ندارم. گاهی تمام اعضاء بدنم می‌لرزد.

استاد:

مشکل لرزش دست و بدن علت های مختلفی دارد. یکی از علت ها ضعف اعصاب است. دیده شده است که هر کس که عصبانی می‌شود، دست او می‌لرزد که ناشی از ضعف اعصاب است.

داروی تقویت اعصاب مفید است.

گاهی لرزش به خاطر ضعف قلب است که خونرسانی به طور طبیعی صورت نمی‌گیرد.

گاهی اشکالی در گردن وجود دارد و گردن دیسک دارد و فشار روی عصب می‌آورد و یا گاهی دست سر می‌شود و یا گاهی افراد بعد از بستن دست دیگر نمی‌توانند باز کنند و برخی هم مبتلا به لرزش دست می‌شوند.

اگر علت ضعف عصب باشد، بهترین تقویت کننده عصب سبوس است که شامل تمام ویتامین ها هست. تمام انواع ویتامین b را دارد.

تمام سبوس ها خوب هستند، سبوس گندم و جو و برنج دارای این خاصیت هستند.

به همین جهت برای چنین مواردی دو یا سه عدد داروی تقویت عصب می‌نویسیم به همراه سویق گندم و جو که نصف سویق سبوس است.

اگر علت از گردن باشد، سبوس درمان می‌کند.

برای تقویت ضعف قلب نیز داروی تقویت قلب به همراه مصرف گوشت پخته شده با شیر را توصیه می‌کنیم.

علت پارکینسون فرق می‌کند و علت آن کوچک شدن مغز است و نیاز به ترمیم کننده و تقویت کننده‌ی مغز است.

برای کمر درد نیز سویق نخود و داروی ابن مسعود دو عدد و داروی لخته خون تجویز می‌کنیم.

داروی لخته خون مسکن قوی است و خیلی از دردهای کمر به جهت لخته های خون است که مانع ترمیم مشکلات کمر می‌شود. اگر رگ های خونی باز باشد مشکلات کمر فورا ترمیم می‌شود.

علاوه بر این خوب است که داروی محمد(ص) نیز سه عدد مصرف کند.

برای قارچ سر هم داروی پوستی مالیدنی را تجویز می‌کنیم و اگر جواب نداد می‌توان از نوره خوب هم استفاده کرد.

 

بیمار دوم

بنده از هفت یا هشت سال قبل چشم چپم دچار کم نوری شد و یک سال بعد درد هم آمده و گاهی نصف صورت دچار درد حدقه چشم می‌شد، تهران دکتر رفتم و سودی نداشت و برای درد آن مطب آل اسحاق رفتم و یکی از منشی ها گفت با زالو خوب می‌شود و سه نوبت پیشانی زالو گذاشتم و درد بر طرف شد ولی کم نوری آن برطرف نشده است و داروی دکتر هم سودی نداشته است.

استاد:

در روایات این است که اگر خون غلبه کند اولین فشار آن بر روی چشم ها است. باعث قرمزی و درد در چشم می‌شود. در این صورت حجامت کمر و سر به خصوص، درمان بسیار خوبی است. ایشان از زالو استفاده کرده است و درد بر طرف شده است و مهم این است که غلبه خون بر طرف بشود.

برای ضعف چشم حجامت پشت گوش یا نقره خیلی موثر است و استفاده از سرمه کافوری و سرمه اثمد انشاءالله جواب خواهد داد و اگر جواب نداد داروی شافیه با آب باران حتما جواب خواهد داد.

بیمار:

به تجویز یکی از شاگردان سرمه را سه ماه استفاده کرده ام ولی جواب نگرفتم.

استاد:

سرمه را باید یک سال استفاده کنید تا جواب بگیرید.

سرمه باید خوب باشد و از هرجا تهیه نکنید.

 

بیمار سوم

بنده شش یا هفت سالی است که مفاصل و زانو ها و ساق پا ، بعد از نیم ساعت یا یک ساعت به شدت درد می‌گیرد و از سردی زمستان کل بدن من و سر انگشتان دستم سرد می‌شود و بعضی وقت ها بند انگشتان سردی می‌زند.

خلط پشت گلو ندارم و یبوست دارم و عرق زیاد می‌کنم در تابستان و در اوج گرما پیشانی زیاد سرد می‌شود. داخل بدن گرم است ولی دست ها سرد است.

جمع کردن حواس در کلاس و درس اصلا ممکن نیست و مبتلا به تشتت افکار هستم

بعد از خوردن قیمه و قرمه و آبلیمو معده ترش می‌کند.

استاد:

برای درمان زانو شیطرج و پماد مفاصل و مرکب یک مفاصل

برای یبوست سوداء بر و صفراء هم دارند که صفرابر و تقویت عصب و سرد کننده هم باید مصرف شود.

مرکب دو هم برای مشکل معده استفاده کند.

 

بیمار چهارم

دختر من سالم بود و ده ماهگی سینه خیز می‌کرد و حرف می‌زد و بعد از آن عفونت ادراری گرفت و تب کرد و بعد از آن عضلاتش شد و عکس و آزمایش از سر و نخاع گرفتم و پیش خود شما ویزیت شدم و بیماری سی پی بود و شما قطره مرزنجوش بینی و مرکب سه و طریفل و قطره سداب سرکه و داروی حضرت محمد(ص) دادید که بهتر شده است ولی خوب خوب نشده است و عضلاتش هنوز شل است و یک کمی سر و گردن گرفته است.

شب ها خیلی بی قراری می‌کند و مانند نوزاد در بدن خودش را جمع می‌کند و ترس زیادی دارد.

استاد:

معلوم است که آسیب جن است و از حالت عادی و نرمال یک دفعه بیرون آمده است و سه مرتبه بخور حضرت مریم (س) آمده است.

روغن بنفشه داخل بینی او ریخته اید؟(ظاهرا جواب داده است بله)

چیزی که باقی مانده است تقویت کننده است که سویق گندم و جو باید مصرف کند.

یبوست هم دارد پس یک سودا بر و سناء مکی هم می‌خواهد.

مصرف گوشت پخته شده با شیر داشته باشد.

داروی حضرت محمد(ص) را هر روز صبح باید مصرف کند.

شافیه هر شب و جامع هم پنج شب پشت سر هم باید مصرف کند.

قطره سداب سرکه هم می‌خواهد و دو مرتبه دیگر هم بخور حضرت مریم(س) بگیرد.

قطره روغن بنفشه پایه کنجد هم قطع نشود.

داروی عقل هم مصرف کند تا مغزش کامل شود و جامع کامل با آب مرزنجوش پنج عدد مصرف شود.

آب دهان او می‌ریزد؟ تا وقتی که آب دهان او می‌ریزد باید حجامت نقره ماه به ماه انجام بشود.

الان مغز کودک پر آب است و جان نمی‌گیرد و اگر با حجامت آب مغز بر طرف بشود خیلی سریع حال عادی پیدا می‌کند.

رطوبت مغز کودک بالا است.

عسل و نمک هم روی زبان او بمالید و انار هم به او بدهید تا به صحبت بیاید.

اگیر ترکی هم خودت بجو و در دهان کودک قرار بده.


[1] بحارالانوار، مجلسی، ج59، ص109.
[2] سوره احزاب، آیه21.
[3] الخصال، شیخ صدوق، ج2، ص384.
[4] الخصال، شیخ صدوق، ج2، ص385.
[5] طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص139.
[6] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص73.
[7] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج8، ص191.
[8] طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص56.
[9] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص76.
[10] بحارالانوار، مجلسی، ج56، ص56.
[11] الخصال، شیخ صدوق، ج2، ص386.
[12] من لایحضر، شیخ صدوق، ج4، ص10.
[13] الخصال، شیخ صدوق، ج2، ص637.
[14] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص75.
[15] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص75.
[16] عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج1، ص248.
[17] دعائم الاسلام، قاضی نعمان، ج2، ص145.
[18] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص75.
[19] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج8، ص192.
[20] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص75.
[21] الخصال، شیخ صدوق، ج2، ص387.