درس طب استاد تبریزیان

95/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث حجامت ها (حجامت ورکین – حجامت قدمین – حجامت کف پا) – درمان بیماری های خاص با حجامت

 

حجامت ورکین

 

اصطلاح امروزی برای حجامت ورکین، ساکرال است.

خواندیم که پیامبر(ص) سه حجامت انجام می‌داد. در یکی از سه حجامت، روایات مختلف است. یک روایت می‌فرماید حجامت ورکین، و دیگری حجامت قفا می‌گوید.

احتمال دادیم که حجامت قفا و حجامت ورکین یکی باشد.

اگر حجامت قفا با حجامت ورکین تفاوت داشته باشد نیز مشکلی ندارد زیرا هر دو مثبتات هستند. یعنی یک روایت حجامت قفا را ثابت می‌کند و دیگری حجامت ورکین را ثابت می‌کند.

پیامبر(ص) برای هر یک از حجامت ها اسم قرار داده است. حجامت ورکین به نام مغیثه به معنای کمک کننده است.

خصوصیت حجامت ورکین در روایات ذکر نشده است.

قانون طب اسلامی درباره حجامت این است که حجامت برای اعضای بالای محل حجامت مفید است و شاید برای محل های پائین تر از محل یا برای محل های برابر اصلا تاثیر نداشته باشد.

حجامتی که مستقیما روی عضو انجام بشود نداریم. شاید این مسئله در طب سنتی باشد.

درمان اعضاء با حجامتی است که پائین تر از آن محل قرار دارد.

مثلا حجامت ساق پا برای کلیه ها و رحم و دستگاه تناسلی مفید است. حجامت کمر برای سر و چشم مفید است و خواهیم خواند که حجامت مچ پا برای کبد مفید است.

حجامت سر استثناء است که برای کل بدن مفید است ولی نوعا غیر از حجامت سر، برای اعضای بالاتر مفید است.

بنابراین شاید حجامت ورکین برای کمر درد و شش ها و معده مفید باشد.

اگر فاصله‌ی بین محل حجامت ساق پا و کلیه و رحم محاسبه شود، در حجامت ورکین شاید بگوییم که برای شش ها و معده و قلب و ریه مفید است.

در روایت آمده است:

كان رسول الله صلى الله عليه وآله يحتجم ثلاثا: واحدة في الرأس، يسميها المنقذة [9]، وواحدة في الكتفين يسميها النافعة، وواحدة بين الوركين يسميها المغيثة[1]

یعنی پیامبر(ص) سه حجامت انجام می‌داد یکی در سر که نجات دهنده می‌نامید و یکی در بین دو کتف که نفع رساننده می‌نامید و یکی مابین دو لگن که به کمک کننده می‌نامید.

عین همین روایت را شیخ صدوق نقل می‌کند ولی به جای کلمه «ورکین» کلمه «قفا» آمده است. احتمالاتی که قبلا مطرح کردیم، اینجا می‌آید یعنی بگوییم قفا همان ورکین است و احتمال دارد که قفا غیر از ورکین باشد که یک روایت برای حجامت ورکین خواهیم داشت.

روایات فائده‌ی حجامت ورکین را ذکر نکرده است و فقط پیامبر (ص) فرمود حجامت ورکین کمک کننده است و بعید نیست که برای کمر مفید باشد و برای ایستادن و نشستن کمک کند.

شاید از روایات استفاده بشود که چون اسم حجامت ورکین کمک کننده است، کمر را تقویت می‌کند زیرا اگر چیزی بخواهد کمک انسان بکند، کمر او را تقویت می‌کند.

 

حجامت قدمین

 

حجامت مچ پا، بر خلاف حجامت ورکین، روایات متعددی دارد و سفارش شده است و فوائد مهمی برای آن ذکر شده است.

فائده حجامت قدمین

حجامت قدمین برای کبد مفید است. از روایات استفاده می‌شود که حجامت کبد، حجامت مچ پا است.

روایات می‌فرماید حجامت مچ پا برای خارش و گری مفید است. گری از بخار کبد است.

عملا مشاهده شده است که با حجامت مچ پا، بخار کبد خارج می‌شود زیرا در مرحله‌ی اول کف خارج می‌شود و پس از آن خون خارج می‌شود. بنابراین برای خارشی که منشا آن کبد است مفید است.

شاید پسوریازیس را نیز درمان کند زیرا این بیماری بین خارش و گری محسوب می‌شود.

گری به معنای ریختن موهای قسمتی از بدن به همراه تیرگی و خارش است. گری در خارش و ریزش پوست با «پسوریازیس» اشتراک دارد.

معلوم می‌شود خارش، یک بیماری سخت است.

در روایت دیگری می‌فرماید مراد از خارش، گری است. ولی از روایات بیشتر اطلاق استفاده می‌شود و مهم این است که انسان مبتلا به خارش باشد.

در روایت آمده است:

أَنَّهُ شَكَا إِلَيْهِ‌ رَجُلٌ‌ الْحِكَّةَ فَقَالَ احْتَجِمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فِي الرِّجْلَيْنِ جَمِيعاً فِيمَا بَيْنَ الْعُرْقُوبِ وَ الْكَعْبِ‌ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ فَذَهَبَ عَنْهُ وَ شَكَا إِلَيْهِ آخَرُ فَقَالَ احْتَجِمْ فِي أَحَدِ عَقِبَيْكَ أَوْ مِنَ الرِّجْلَيْنِ جَمِيعاً ثَلَاثَ مَرَّاتٍ تَبْرَأُ إِنْ شَاءَ اللَّه‌[2]

یعنی مردی به امام صادق(ع) از خارش شکایت کرد فرمود سه مرتبه در هر دو پا با هم حجامت کن در ما بین تاندون پا و کعب و آن مرد انجام داد و مشکل خارش از او بر طرف شد و شخص دیگری از همین بیماری شکایت کرد و فرمود در یکی از دو عقب (پاشنه پا) یا در هر دو پا باهم سه مرتبه حجامت کن.

از این روایت استفاده می‌شود که مراد از خارش، خارش شدید است زیرا نیاز به سه مرتبه حجامت از هر دو پا دارد که جمعا شش حجامت می‌شود.

عقب به معنای قسمتی است که پاشنه محسوب می‌شود. درباره حد سارق در روایات می‌فرماید پای سارق قطع می‌شود و یک مقداری از ساق پا قطع می‌شود و پاشنه را رها می‌کنند تا بتواند روی آن راه برود.

این روایت می‌فرماید یا در پاشنه‌ی یک پا و یا در هر دو پا حجامت کند.

این روایت اطلاق دارد و می‌توان در هر جای پا حجامت را انجام داد ولی در روایت اول فرمود که بین تاندون و کعب باشد.

در روایت دیگر آمده است:

أَنَّ رَجُلًا شَكَا إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْحِكَّةَ فَقَالَ لَهُ شَرِبْتَ الدَّوَاءَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ فَصَدْتَ الْعِرْقَ فَقَالَ نَعَمْ فَلَمْ أَنْتَفِعْ بِهِ فَقَالَ احْتَجِمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فِي الرِّجْلَيْنِ جَمِيعاً فِيمَا بَيْنَ الْعُرْقُوبِ وَ الْكَعْبِ فَفَعَلَ فَذَهَبَ عَنْه‌[3]

یعنی مردی به امام صادق (ع) از خارش شکایت کرد امام فرمود آیا دارو خوردی؟ عرض کرد بله فرمود فصد کرده ای؟ عرض کرد بله ولی فائده ای نداشت فرمود سه مرتبه در هر دو پا مابین تاندون و کعب حجامت کن.

از این روایت استفاده می‌شود که حداقل برای خارش، سه بار حجامت بهتر از فصد است زیرا برای آن شخص، فصد فائده‌ای نداشته است.

از روایتی که فرمود رُبَّمَا نَابَ‌ الْفَصْد[4] استفاده می‌شود که حجامت بالاتر از فصد است و بیشتر روایات روی حجامت تاکید می‌کنند و طبیعی است زیرا در حجامت خون آلوده خارج می‌شود ولی در فصد خون سالم خارج می‌شود.

بیشتر روایات طبی برای امام رضا (ع) است و ایشان در خراسان بوده است و کتاب طب الائمه به منظر امام هادی (ع) یا امام عسکری(ع) رسیده است و ایشان در سامرا بوده است و بیشتر روایات در سامراء و خراسان است و اختصاصی به منطقه‌ی حجاز ندارد.

اگر بگوییم روایات طبی برای منطقه‌ی حجاز باشد باید بگوییم نماز هم برای منطقه‌ی حجاز است! بنابراین اشتباه است که بگوییم روایات طبی مربوط به منطقه‌ی حجاز است.

در روایت دیگر آمده است که حجامت مچ پا برای گری هم مفید است که شامل اگزما و پسوریازیس هم می‌شود:

وَ شَكَا بَعْضُهُمْ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع كَثْرَةَ مَا يُصِيبُهُ مِنَ الْجَرَبِ‌ فَقَالَ إِنَّ الْجَرَبَ مِنْ بُخَارِ الْكَبِدِ فَاذْهَبْ وَ افْتَصِدْ مِنْ قَدَمِكَ الْيُمْنَى وَ الْزَمْ أَخْذَ دِرْهَمَيْنِ مِنْ دُهْنِ اللَّوْزِ الْحُلْوِ عَلَى مَاءِ الكَشْكِ‌ وَ اتَّقِ الْحِيتَانَ وَ الْخَلَّ فَفَعَلَ ذَلِكَ فَبَرَأَ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى‌[5]

یعنی بعض اصحاب به امام کاظم (ع) از گری شکایت کردند فرمود گری از بخار کبد است پس برو و از پای راست فصد کن

بنابراین درمان بیماری های همراه خارش است مانند گری و پسوریازیس و اگزما نیازمند فصد و حجامت است.

علت بخار کبد، خللی است که در کارکرد کبد به وجود می‌آید. قبول نداریم که علت گرمی کبد باشد.

معنای کعب

بین فقهای ما و بین علماء عامه در معنای کعب اختلاف دارند. بیشتر علماء اعتقاد دارند که برآمدگی روی پا کعب است. احتمال دیگر این است که کعب به معنای مفصل است. مفصلی که بین ساق پا و مچ پا قرار دارد. در آنجا استخوان کوچکی قرار دارد و سر آن استخوان با دست قابل لمس است و حالت خمیدگی دارد.

کودکان با استخوان کعبی که در مفصل حیوانات مثل گوسفند است بازی می‌کرده اند.

علامه حلی احتمال دوم را قبول کرده است و فرموده مسح پا باید تا مفصل پا باشد.

عامه می‌گویند کعب مانند کعب نی است و دو استخوان برجسته دو طرف پا است. و پا را تا همان دو استخوان برجسته اطراف پا می‌شویند.

بیشتر علماء شیعه قائل هستند که کعب برجستگی روی پا است و چون شبیه سینه دخترها در ابتدای بلوغ هست به آن کعب می‌گویند. به دختران دم بلوغ کاعب می‌گویند.

معنای عرقوب

بیشتر به تاندونی اطلاق می‌شود که در پشت پا است و سبب استوار شدن پا می‌شود. اگر تاندون قطع بشود توانایی راه رفتن از بین می‌رود. به همین جهت در مورد شتر می‌گویند «عرقبت الناقه» یعنی تاندوم پای شتر را قطع کردم و شتر زمینگیر شده است.

در این صورت فاصله زیاد است و مابین وسط قدم تا تاندوم است و می‌تواند سمت راست یا سمت چپ قدم باشد.

بعض علماء قائل هستند که عرقوب تاندوم جلوی ساق پا است و تا مچ پا می‌آید. در این صورت حجامت ما بین ساق و وسط پا است.

ما قانونی در حجامت داریم که می‌فرماید:

أَنَّ الْحِجَامَةَ إِنَّمَا يُؤْخَذُ دَمُهَا مِنْ صِغَارِ الْعُرُوق‌[6]

یعنی خون حجامت از رگ های کوچک و مویرگ ها می‌باشد.

بنابراین باید جائی را پیدا کنیم که رگ بزرگ نداشته باشد. سمت چپ پای راست رگ های بزرگ وجود دارد ولی در سمت راست منطقه‌ی گوشتی و مویرگی وجود دارد هرچند روایت از جهت سمت راست و چپ مطلق است.

می‌توان حجامت جوری باشد که نزدیک به وسط پا باشد و به احتمال دوم که مابین ساق پا و کعب است، عمل شده باشد.

شاید این مکان بهترین جا برای حجامت قدمین باشد و ما تجربه کرده ایم که با حجامت در این نقطه کف خارج می‌شود.

ما به افرادی که مثلا پسوریازیس دارند سفارش می‌کنیم که دوازده عدد مرکب یک مصرف کنند ولی باید حجامت قدمین هم انجام بدهند تا بخار کبد از این طریق خارج بشود.

فصد در جائی است که رگ بزرگ وجود داشته باشد.

 

حجامت زیر پا

 

در مورد حجامت کف پا آمده است:

أَنَّ النَّبِيَّ ص احْتَجَمَ فِي بَاطِنِ‌ رِجْلِهِ‌ مِنْ وَجَعٍ أَصَابَه‌[7]

یعنی پیامبر(ص) در کف پا حجامت کرد به جهت دردی که به او رسیده بود.

بنابراین حجامت کف پا برای درد مفید است. امکان دارد بگوییم برای درد پا مفید است زیرا شاید ضمیر به رجل برگردد.

شاید حجامت کف پا برای خار پاشنه و زانو درد و درد ساق پا مفید باشد.

موضع حجامت کف پا بیشتر در گودی کف پا است.

یک سری بیماری ها با حجامت درمان می‌شود. البته مواضع حجامت توقیفی نیست زیرا در روایات به طور مطلق آمده است که حجامت کنید. بنابراین می‌شود با تجربه ثابت شود که حجامت مواضع مختلف چه آثاری دارند.

شرط موضع حجامت این است که رگ بزرگ وجود نداشته باشد و همچنین نباید جائی باشد که دیده بشود.

برخی را می‌بینم که در پیشانی برای درمان سینوزیت حجامت می‌کنند و این اشتباه است زیرا در روایات آمده است که نباید حجامت در جائی باشد که چهره را زشت کند.

عدولی که از حجامت دو طرف گردن به حجامت بین دو کتف انجام شد شاید به جهت معلوم بودن حجامت گردن بود.

 

درمان تب

در روایت آمده است:

رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ احْتَجَمَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَ هُوَ مَحْمُومٌ‌، فَلَمْ تَتْرُكْهُ الْحُمَّى، فَاحْتَجَمَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَتَرَكَتْهُ الْحُمَّى‌[8]

یعنی امام کاظم (ع) را دیدم که در روز چهارشنبه حجامت کرد در حالیکه تب داشت و تب او را رها نکرد و روز جمعه نیز حجامت کرد و تب او برطرف شد.

 

ضعف عقل

در روایت آمده است:

الْحِجَامَةُ تُصِحُ‌ الْبَدَنَ‌ وَ تَشُدُّ الْعَقْل‌[9]

یعنی حجامت بدن را سالم می‌کند و عقل و قدرت درک را زیاد می‌کند.

 

درمان فراموشی

در روایت آمده است:

الْحِجَامَةُ تَزِيدُ الْعَقْلَ‌ وَ تَزِيدُ الْحَافِظَ حِفْظا[10]

یعنی حجامت عقل را زیاد می‌کند و حافظه را شدیدا زیاد می‌کند.

 

درمان تاری دید

در روایت آمده است:

نِعْمَ‌ الْعِيدُ الْحِجَامَةُ يَعْنِي الْعَادَةَ تَجْلُو الْبَصَرَ وَ تَذْهَبُ بِالدَّاء[11]

یعنی بهترین عید حجامت یعنی بهترین عادت حجامت است و بینایی را تقویت می‌کند و بیماری را بر طرف می‌کند.

 

درمان دندان درد

در روایت آمده است:

كُنْتُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع فَرَآنِي أَتَأَوَّهُ فَقَالَ مَا لَكَ قُلْتُ‌ ضِرْسِي‌ فَقَالَ لَوِ احْتَجَمْتَ‌ فَاحْتَجَمْتُ فَسَكَنَ فَأَعْلَمْتُهُ فَقَالَ لِي مَا تَدَاوَى النَّاسُ بِشَيْ‌ءٍ خَيْرٍ مِنْ مَصَّةِ دَمٍ أَمْ مُزْعَةِ عَسَلٍ‌ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الْمُزْعَةُ عَسَلٍ [عَسَلًا] قَالَ لَعْقَةُ عَسَل‌[12]

یعنی نزد امام کاظم (ع) بودم مرا دید که ناله می‌کنم و درد می‌کشم فرمود چه مشکلی داری؟ عرض کردم دندانم فرمود حجامت کن و حجامت کردم و درد دندان ساکن شد و به امام (ع) خبر دادم و فرمود مردم با چیزی بهتر از کشیدن خون و لقمه عسل درمان نمی‌کنند.

بنابراین حجامت درمان تب و تقویت کننده‌ی عقل و مشکلات دیگر است و می‌توان گفت هر حجامتی این خصوصیات را دارند ولی بعض روایات می‌فرمایند که حجامت سر برای حافظه و عقل بهتر باشند و حجامت کمر برای چشم و زیر چانه برای دندان بهتر است.


[1] حلیه الابرار، سید هاشم بحرانی، ج1، ص371.
[2] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص77.
[3] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص77.
[4] طب الرضا، امام رضا ع، ص56.
[5] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص77.
[6] طب الرضا، امام رضا ع، ص55.
[7] مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج13، ص77.
[8] قرب الاسناد، حمیری، ص302.
[9] تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص100.
[10] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص76.
[11] معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص247.
[12] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج8، ص194.